تَغابُن، شصت و چهارمین سوره از قرآن کریم، از «سُوَر مُسَبَّحات» و بنابر مشهورترین قول، صد و هشتمین سوره به ترتیب نزول. ردیف این سوره را در ترتیب نزول، 97، 105، 106 و 109 نیز دانستهاند (نک : رامیار، 676). شمار آیات این سوره را بدون اختلاف 18 (سخاوی، 1/221)، کلمات آنرا 241، و حروفش را 070،1 (فیروزآبادی، 1/467) گفتهاند.
بیشتر مفسران به استناد روایاتی که از نزول آیات 14-16 در مدینه خبر دادهاند، این سوره را مدنی دانستهاند (نک: سیوطی، الدر...، 6/227). برپایۀ روایات یاد شده، این آیات دربارۀ کسانی نازل شده است که همسر و فرزندانشان، به اصرار آنها را از هجرت به مدینه باز میداشتند (واحدی، 288؛ سیوطی، لباب...، 197). برخی مفسران نیز آیات 14-16 را از کل سوره استثنا کردهاند (برای دیدگاههای مختلف مفسران، نک : همانجا). دروزه با استدلال بر یکپارچگی سوره، به مدنی بودن آن حکم کرده است (10/156). با این حال، با توجه به شباهت مضامین آغازین سوره با سورههای مکی و شباهت نیمۀ دوم با سورههای مدنی، بحث از اصول عقاید اسلامی به ویژه قیامت و نقد عقاید کافران در نیمۀ نخست، و از سوی دیگر تشویق به اطاعت خدا و رسول و کاربرد تعبیر «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا» در نیمۀ دوم، نشان از آن دارند که سوره در بر دارندۀ دو بخش جداگانه است.
نام آن از ترکیب «یَوْمُ التَّغابُن» برگرفته شده است. این ترکیب، از نامهای قیامت است و در قرآن کریم تنها در آیۀ 9 همین سوره آمده است. قیامت را از آنرو روز تغابن گفتهاند که کافران در آن روز به زیانکاری خویش در داد و ستد با خدا پی میبرند (راغب، 370؛ برای اشاره به این داد و ستد، نک : توبه/9/111؛ آل عمران/3/77)، یا از آن روی که بندگان همگی حسرت میبرند: کافران بدان سبب که مسلمان نشدند و مؤمنان چون به درجات بالاتری راه نیافتند (ابوالفتوح، 11/172؛ برای دیدگاههای دیگر، نک : طباطبایی، 19/350).
سورۀ تغابن در مصحف عثمانی پس از سورۀ منافقون جای گرفته است. در آخر سورۀ منافقون امر به انفاق شده است (منافقون/63/10). برخی مفسران گفتهاند کسی که با روی برتافتن از انفاق، اموالش را برای وارثان گذارد، در داد و ستد با خدا دچار زیان بزرگی شده، و این همان است که در سورۀ تغابن آمده است (نک: سیوطی، تناسق...، 85). بدینسان، بر وجود تناسب میان این دو سوره استدلال کردهاند (نیز نک : طبرسی، 10/27؛ فخرالدین، 30/20؛ بقاعی، 20/99، که وجوه تناسب دیگری ذکر کردهاند).
در قیاس با دیگر سور مسبحات، میتوان گفت مضامین این سوره بسیار به سورۀ حدید شبیه است؛ چنانکه میتوان گفت خلاصهای از آن سوره است (برای نمونه، به ترتیب، قس: حدید/57/11، 20، 22 با تغابن/64/17، 15، 11).
مضامین این سوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول سوره (آیههای 1-10) نخست از تسبیح خدا توسط همۀ موجودات عالم سخن میگوید و خلق انسانها، آسمانها و زمین را توسط خدا یادآور میشود. آنگاه با اشاره به آگاهی خداوند از آشکار و پنهان، مخاطبان را از گرفتاریهایی که گریبانگیر امتهای پیشین شد، تحذیر میکند و در مقام بحث از آسیبها، میگوید که آن امتها به زندگی پس از مرگ اعتقاد نداشته، و از پذیرفتن بشری به عنوان پیامبر برانگیخته از سوی خدا، سر برمیتافتهاند. در پایان با تأکید بر تحقق زندگی پس از مرگ، نعمتهای بهشتی و عذابهای اخروی را یادآور گشته است. بخش دوم سوره، سراسر رهنمودهایی اخلاقی برای زندگی اجتماعی است. از آن جمله میتوان به صبر در برابر مصائب (آیۀ 11)، دوری از فریفتگی به اموال و اولاد (آیۀ 14-15) و انفاق (آیههای 16، 17) و تقوا (آیۀ 16) اشاره کرد.
از جملۀ مباحث شاخص در این سوره، بحث از تقوا ست. برخلاف آیۀ 102 سورۀ آل عمران که در آن رعایت تقوای خداوند، آنسان که شایستۀ شأن خدایی اوست، مطلوب دانسته شده، در آیۀ 16 سورۀ تغابن، به تقوا ورزیدن در حد توان انسانی سفارش شده است. از همینروست که برخی مفسران، دستور یاد شده در سورۀ تغابن را در این باره، ناسخ آیۀ یاد شده در سورۀ آل عمران دانستهاند (نک : فیروزآبادی، همانجا؛ نیز طبرسی، 10/35).
ابوالفتوح رازی، محمد، تفسیر، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1387ق؛ بقاعی، ابراهیم، نظمالدرر، حیدرآباد دکن، 1403ق/1983م؛ دروزه، محمد عزت، التفسیر الحدیث، قاهره، 1383ق/1963م؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش ندیم مرعشلی، قاهره، 1392ق؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، 1362ش؛ سخاوی، علی، جمالالقراء و کمال الاقراء، به کوشش علیحسین بواب، مکه، 1408ق/ 1987م؛ سیوطی، تناسق الدرر، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، 1404ق/1983م؛ همو، الدر المنثور، بیروت، 1304ق؛ همو، لباب النقول، به کوشش احمد عبدالشافی، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، 1394ق؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، تهران، 1397ق/1977م؛ فخرالدین رازی، محمد، التفسیرالکبیر، قاهره، المکتبة البهیه؛ فیروزآبادی، محمد، بصائر ذوی التمییز، به کوشش محمدعلی نجار، قاهره، 1383ق؛ قرآن کریم؛ واحدی نیشابوری، علی، اسباب النزول، بیروت، دارالکتب العلمیه.