انعام‌

پدیدآورمحمدعلی لسانی فشارکی

تاریخ انتشار1390/01/17

منبع مقاله

share 1074 بازدید
انعام‌

محمدعلى‌ لسانى‌ فشاركى‌

اَنْعام‌، نام‌ ششمين‌ سوره‌ از قرآن‌ مجيد، داراي‌ 20 واحد موضوعى‌ (ركوع‌)، 165 (يا 166 يا 167) آيه‌، 860 ،3كلمه‌ و 254 ،12حرف‌.
اين‌ سوره‌ از عهد نزول‌ قرآن‌ تاكنون‌ با نام‌ و عنوان‌ ديگري‌ جز «انعام‌» خوانده‌ نشده‌ است‌ (قس‌: فيروزآبادي‌، 1/187، كه‌ عنوان‌ «سورة الحُجّة» را - بدون‌ ذكر مأخذ - براي‌ اين‌ سوره‌ ياد كرده‌ است‌). اين‌ نام‌گذاري‌ شايد از آن‌ رو باشد كه‌ احوال‌ انعام‌ در اين‌ سوره‌ به‌ تفصيل‌ آمده‌ است‌ (زركشى‌، 1/368؛ سيوطى‌، الاتقان‌، 1/197) و نيز از آن‌ رو كه‌ از مجموع‌ 32 بار كاربرد كلمة انعام‌ در قرآن‌ كريم‌، 6 بار آن‌ در اين‌ سوره‌ است‌، و اين‌ ميزان‌ دو برابر حداكثر تكرار اين‌ كلمه‌ در ديگر سوره‌هاست‌. حتى‌ در آية 138 اين‌ سوره‌ كلمة انعام‌ دوبار به‌ كار رفته‌ است‌ (نك: فيروزآبادي‌، همانجا؛ نيز نك: زركشى‌، همانجا، كه‌ نظير اين‌ وجه‌ تسميه‌ را براي‌ سورة هود آورده‌ است‌؛ نيز نك: سيوطى‌، همان‌، 1/198). منظور از انعام‌ - بنابر توضيح‌ مندرج‌ در همين‌ سوره‌ - چارپايان‌ اهلى‌، گوسفند و بز و شتر و گاو است‌ (آيه‌هاي‌ 143-144) كه‌ مسائل‌ حلال‌ و حرام‌ مربوط به‌ بهره‌برداري‌ از آنها در عهد جاهليت‌، ميدانى‌ براي‌ جعل‌ احكام‌ و بدعت‌ گذاري‌ در شريعت‌ ابراهيم‌(ع‌) پديد آورده‌ بود (نك: مائده‌ /5/101-103؛ انعام‌ /6/118-119، 136، 138- 139، 142-144؛ نيز نك: ابن‌ هشام‌، 1/89 -90).
سورة انعام‌، پنجمين‌ سوره‌ از مجموعة «سَبع‌ طُوَل‌» (7 سورة طولانى‌ آغاز مصحف‌ شريف‌) است‌ (نك: اندرابى‌، گ‌ 38 ب‌ - 39 الف‌؛ سيوطى‌، همان‌، 1/220) كه‌ در ترتيب‌ تلاوت‌ پس‌ از مائده‌ و پيش‌ از اَعراف‌ جاي‌ دارد، و در ترتيب‌ مشهور نزول‌، پنجاه‌ و پنجمين‌ سوره‌ است‌ كه‌ پس‌ از حِجر و پيش‌ از صافّات‌ نازل‌ شده‌ است‌ (ابن‌ جوزي‌، 115، 133). ديگر روايات‌ ترتيب‌ نزول‌ سوره‌ها، رديفهاي‌ 43 تا 81، و برخى‌ 90 و 91، و حتى‌ 113 را به‌ اين‌ سوره‌ اختصاص‌ داده‌اند (نك: طبرسى‌، 5/405؛ خازن‌، 1/8؛ سيوطى‌، همان‌، 1/41، 43؛ راميار، 670 -671) كه‌ رديف‌ اخير به‌ وضوح‌ از مدنى‌ بودن‌ سوره‌ - برخلاف‌ مشهور - حكايت‌ دارد.
سورة انعام‌ را از ديرباز علما سوره‌اي‌ تماماً مكى‌ دانسته‌اند كه‌ يكجا و در يك‌ نوبت‌ در مكه‌ نازل‌ شده‌ است‌ (قس‌: آلوسى‌، 7/76)؛ در عين‌ حال‌، همواره‌ 3 يا 6 يا 9 آيه‌ يا بيشتر را از مواضع‌ مختلف‌ سوره‌ استثنا كرده‌، و بر مدنى‌ بودن‌ نزول‌ آن‌ آيات‌ نيز به‌ موجب‌ روايات‌ مأثور از صحابه‌ و تابعين‌ تأكيد داشته‌اند، چنانكه‌ گويى‌ در اين‌ ميان‌ تعارضى‌ نمى‌ديده‌اند (نك: طبرسى‌، 2/271؛ خازن‌، 2/2؛ ابن‌ كثير، 3/5؛ رضا، 7/248؛ قطب‌، 2/1021؛ طباطبايى‌، 7/5). حتى‌ سيوطى‌ سخن‌ ابن‌ حصّار را داير بر ترديد در نزول‌ يكپارچة سوره‌ با قاطعيت‌ رد مى‌كند (همان‌، 1/57، 1/137؛ رضا، 7/284-286؛ قطب‌، همانجا؛ دروزه‌، 4/145؛ طباطبايى‌، 7/6، 110-111).
برپاية سياق‌ آيات‌ و با استمداد از ماحصل‌ِ قراين‌ و امارات‌ داخلى‌ و خارجى‌، و با مقايسة آيات‌ متحدالمضمون‌ سورة انعام‌ با آيات‌ سوره‌هاي‌ قطعاً مدنى‌ از نظر اجمال‌ و تفصيل‌، ممكن‌ است‌ بتوان‌ نتيجه‌ گرفت‌ كه‌ سورة انعام‌ از آنجا كه‌ آيات‌ آغازين‌ آن‌ (احتمالاً آيات‌ 1-6) در آستانة مهاجرت‌ رسول‌ خدا(ص‌) به‌ مدينه‌ در مكه‌ نازل‌ شده‌ است‌، همچنانكه‌ معمول‌ صحابه‌ و كاتبان‌ وحى‌ بوده‌ است‌ (نك: طبرسى‌، 5/405؛ سيوطى‌، همان‌، 1/42-43؛ قطب‌، 2/1020؛ طباطبايى‌، 13/33)، با عنوان‌ مكى‌ در الواح‌ و اذهان‌ ثبت‌ شده‌، سپس‌ در مدينه‌ قسمت‌ به‌ قسمت‌ در خلال‌ نزول‌ قسمتهاي‌ مختلف‌ ديگر سوره‌هاي‌ مدنى‌ به‌ تدريج‌ نازل‌ شده‌ است‌ و ظاهراً در آستانة فتح‌ مكه‌ به‌ صورت‌ سوره‌اي‌ كامل‌ درآمده‌ است‌ (نك: قطب‌، 2/1010، قس‌: 1015)؛ چنانكه‌ فخرالدين‌ رازي‌ حديثى‌ از اَنَس‌ آورده‌ است‌ كه‌ از محتواي‌ آن‌ چنين‌ برمى‌آيد كه‌ رسول‌اكرم‌(ص‌) كامل‌ شدن‌ سورة انعام‌ را مژده‌اي‌ براي‌ فتح‌ مكه‌ تلقى‌ كرده‌اند (12/141).
بخشى‌ از مستندات‌ آنچه‌ گفته‌ شد، اين‌ است‌ كه‌ علاوه‌ بر تشابه‌ و تقارب‌ فراوان‌ سبك‌ و اسلوب‌ بيان‌ آيات‌ در سورة انعام‌ با سوره‌هاي‌ مدنى‌ (براي‌ نمونه‌ به‌ ترتيب‌، نك: انعام‌ /6/91، 92، 114، 118-119؛ مائده‌ /5/44، 48، 50، 87 - 88)، دو آية 138 و 139 انعام‌ تفصيلى‌ است‌ براي‌ جواب‌ اجمالى‌ در آية 103 سورة مائده‌ به‌ سؤال‌ جمعى‌ از مسلمانان‌ (نك: ابن‌ هشام‌، 1/90)؛ عبارت‌ «وَ قَدْ فَصَّل‌َ لَكُم‌ْ ماحَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ اِلاّ ما اضْطُرِرْتُم‌ْ اِلَيه‌ِ» (آية 119) آشكارا ناظر بر آية 3 سورة مائده‌ است‌ كه‌ بايد پيش‌ از آن‌ نازل‌ شده‌ باشد؛ و دو آية 164 و 165 انعام‌ تفصيلى‌ از اجمال‌ آية 48 مائده‌اند، و طبعاً پس‌ از آن‌ نازل‌ شده‌اند. همچنين‌، از ميان‌ 9 موضع‌ كه‌ در قرآن‌ كريم‌ عنوان‌ «حنيف‌» براي‌ حضرت‌ ابراهيم‌(ع‌) ذكر شده‌، تنها در سورة انعام‌ وجه‌ تلقيب‌ آن‌ حضرت‌ به‌ اين‌ لقب‌ به‌ تفصيل‌ آمده‌ است‌ (آيه‌هاي‌ 74-79؛ نيز نك: رضا، 7/288) و قاعدتاً اين‌ آيات‌ بايد پس‌ از ديگر آيات‌ مدنى‌ِ مربوط به‌ آن‌ (بقره‌ /2/135؛ آل‌ عمران‌ /3/67، 95؛ نساء /4/125) نازل‌ شده‌ باشند (نيز براي‌ نمونه‌هاي‌ ديگر، نك: سيوطى‌، تناسق‌...، 85 -86؛ نيز نك: ه د، اَعراف‌، سوره‌). با مطالعة تطبيقى‌ قرآن‌ و سيره‌، و با استفاده‌ از روايات‌ تفسيري‌ و اسباب‌ نزول‌ كه‌ در پرتو اين‌ مطالعه‌ جايگاه‌ خود را باز مى‌يابند (قس‌: خازن‌، 2/8 -9، 33-36؛ رضا، 7/283-286)، نيز مى‌توان‌ به‌ قراين‌ و شواهد فراوان‌ ديگري‌ دست‌ يافت‌ (براي‌ نمونه‌هايى‌ از اين‌ دست‌، نك: ه د، اسراء، سوره‌).
سورة انعام‌، طولانى‌ترين‌ سوره‌ از مجموعة 5 سوره‌اي‌ «حامدات‌» (نك: سخاوي‌، 1/35؛ سيوطى‌، الاتقان‌، 1/201) با حجمى‌ تقريباً برابر با مجموع‌ 4 سورة ديگر است‌. ابن‌ ابى‌ اصبع‌ (ه م‌) اين‌ 5 سوره‌ را كه‌ با «اَلْحَمْدُلِلّه‌ِ» آغاز شده‌اند، همراه‌ با دو سورة فرقان‌ و ملك‌ كه‌ با «تَبارَك‌َ الَّذي‌» آغاز شده‌اند، قرينه‌اي‌ براي‌ مجموعة 7 سوره‌اي‌ «مسبّحات‌» (نك: ه د، اِسراء، سوره‌؛ نيز اَعلى‌، سوره‌) به‌ شمار آورده‌ است‌ (سيوطى‌، همان‌، 3/361).
سورة انعام‌ كه‌ اعلامية جامع‌ عقيده‌ و شريعت‌ اسلام‌ است‌ (نك: قرطبى‌، 6/383؛ مراغى‌، 8/94؛ قطب‌، 2/1018؛ دروزه‌، 4/144)، مشتمل‌ است‌ بر مقدمه‌ و خاتمه‌اي‌ بسيار همانند آغاز و انجام‌ يك‌ خطابة مهم‌ و طولانى‌ (آيه‌هاي‌ 1-6، 161- 165)؛ سراسر اين‌ سوره‌ اعلام‌ مواضع‌، القاي‌ مواعظ، تذكار توصيه‌ها، و پاسخ‌ به‌ شبهات‌ و اشكالات‌ مخالفان‌ است‌ كه‌ از جانب‌ خداي‌ زمين‌ و آسمان‌ (آية 1) با اسلوب‌ ويژة بيان‌ آخرين‌ كتاب‌ آسمانى‌ خطاب‌ به‌ خاتم‌ پيامبران‌ (آية 90) با توجه‌ به‌ ويژگيهاي‌ آن‌ حضرت‌ (نك: ه د، اسراء، سوره‌) صادر شده‌ است‌، تا وي‌ به‌ عنوان‌ نخستين‌ اسلام‌ آورنده‌ (آية 14) آن‌ را به‌ جهانيان‌ ابلاغ‌ كند (آيه‌هاي‌ 19، 92). تكرار 44 بار امرِ «قُل‌ْ» در اين‌ سوره‌ - كه‌ دو برابر حداكثر كاربرد اين‌ تعبير در ديگر سوره‌هاست‌ - و تكرار متناوب‌ آن‌، دوبار در يك‌ آيه‌ در 6 موضع‌ از سوره‌، و حتى‌ 4 بار در يك‌ آيه‌ (آية 19) تأكيداتى‌ پياپى‌ بر زير مجموعه‌هاي‌ بيانى‌ سوره‌ است‌ و مى‌تواند نشانگر شمار تقريبى‌ مواضع‌ اساسى‌ اعلام‌ شده‌ در سورة انعام‌ بوده‌ باشد (قطب‌، 2/1022؛ دروزه‌، همانجا).
در مقدمه‌، با ايجازي‌ بى‌نظير، تمامى‌ اسلام‌ در برابر تمامى‌ كفر تعريف‌ مى‌شود (نك: آيه‌هاي‌ 1-3؛ نيز نك: سيوطى‌، الدر...، 7/246- 248؛ حويزي‌، 1/697 -701؛ نيز نك: بقاعى‌، 7/2)؛ آنگاه‌ به‌ شيوه‌هاي‌ اصلى‌ دشمنان‌ اسلام‌ كه‌ عبارت‌ از اعراض‌ و تكذيب‌ و استهزاست‌، مى‌پردازد (آيه‌هاي‌ 4- 5) و قوم‌ عرب‌ را كه‌ هرگز از نظر تمكن‌ و امكانات‌ به‌ پاي‌ اقوام‌ هلاك‌ شدة پيشين‌ نمى‌رسند، تلويحاً به‌ عذاب‌ استيصال‌ تهديد مى‌كند (آية 6). در خاتمه‌، آخرين‌ فرستادة خدا از جانب‌ او مأمور مى‌شود كه‌ دين‌ مبين‌ اسلام‌ را همان‌ آيين‌ حنيف‌ ابراهيم‌(ع‌) و «صراط مستقيم‌» و تنها دين‌ خدا و تنها پشتيبان‌ و پشتوانه‌ و برنامة زندگى‌ انسان‌ - كه‌ با هيچ‌ يك‌ از انواع‌ شرك‌ و الحاد سرِ سازگاري‌ ندارد و جامع‌ عقيده‌ و طريقت‌ و شريعت‌ است‌ - معرفى‌ كند و خويشتن‌ را «اول‌ المسلمين‌» بخواند (آيه‌هاي‌ 161-163) و تأكيد كند بر اينكه‌ بندگى‌ و وابستگى‌ و فرمانبري‌ِ بدون‌ چون‌ و چرا، جز خداي‌ يكتا را - كه‌ خداي‌ همه‌ كس‌ و همه‌ چيز است‌ - سزاوار نيست‌. انسان‌ هر چه‌ كند به‌ خود مى‌كند و البته‌ سرانجام‌، به‌ هر راه‌ و بيراهه‌ كه‌ برود، به‌ پيشگاه‌ خداي‌ سبحان‌ خواهد پيوست‌ و او دربارة همه‌ چيز و همه‌ كس‌ داوري‌ نهايى‌ خواهد كرد (آية 164)؛ هموست‌ كه‌ اقوام‌ مختلف‌ بشر را نسل‌ اندر نسل‌، در اين‌ سوي‌ و آن‌ سوي‌ جهان‌ جايگزين‌ مى‌گرداند و بالا و پايين‌ مى‌نشاند، تا جهان‌ پهندشت‌ آزمون‌ انسان‌ گردد؛ هموست‌ كه‌ پيگير و سختگير، و البته‌ آمرزنده‌ و مهربان‌ است‌ (آية 165).
در متن‌ سوره‌، با دقت‌ در توالى‌ مضامين‌ و تأمل‌ در روند بيان‌ آيات‌ سوره‌، دو نقطة اوج‌ سخن‌ و دو قلة بيانى‌ شاخص‌ جلب‌ توجه‌ مى‌كند. در نيمة اول‌، گفت‌وگوي‌ حضرت‌ ابراهيم‌(ع‌) در زادگاهش‌، در دوران‌ نوجوانى‌ (نك: طباطبايى‌، 7/160، 206- 208) با بت‌پرستان‌ و ستاره‌پرستان‌ و ماه‌ و مهر پرستان‌ آمده‌ است‌ (آيه‌هاي‌ 74- 78) كه‌ به‌ اعلام‌ موضع‌ صريح‌ وي‌ در برابر مشركان‌ آن‌ روزگار - كه‌ شعار آيين‌ حنيف‌ گرديد (آية 79) - و جبهه‌گيري‌ و تهديد مخالفان‌، و سرانجام‌، پيروزي‌ و سرفرازي‌ آن‌ حضرت‌ انجاميد (آيه‌هاي‌ 80 -83؛ نيز نك: رضا، 7/288). خداوند متعال‌، به‌ دنبال‌ بيان‌ اين‌ داستان‌، با حذف‌ قسمتهايى‌ كه‌ در ديگر سوره‌ها آمده‌ است‌، از پذيرش‌ در خواست‌ آن‌ حضرت‌ مبنى‌ بر پيشوا گردانيدن‌ فرزندانش‌ (بقره‌ /2/124) و پيامبري‌ اسحاق‌ و يعقوب‌ و ديگر نوادگان‌ ابراهيم‌(ع‌) ياد مى‌كند، و به‌ همين‌ مناسبت‌، جامع‌ترين‌ فهرست‌ دربردارندة نامهاي‌ پيامبران‌ را - با ابراهيم‌(ع‌) 17 نام‌ - در اين‌ قسمت‌ از سوره‌ مى‌آورد (آيه‌هاي‌ 84 -86)؛ آنگاه‌، حضرت‌ رسول‌ اكرم‌(ص‌) را به‌ عنوان‌ وارث‌ و جانشين‌ همة آن‌ پيامبران‌ الهى‌ و راهنمايان‌ صراط مستقيم‌، مخاطب‌ قرار مى‌دهد و او را موظف‌ مى‌گرداند تا به‌ جهانيان‌ اعلام‌ كند كه‌ هيچ‌ گونه‌ چشمداشتى‌ در برابر اداي‌ رسالت‌ ندارد، و دعوت‌ او به‌ اسلام‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ داراي‌ جنبة ملى‌ و قومى‌ نيست‌، و مخاطب‌ او همة جهانيانند (آية 90).
در نيمة دوم‌، دين‌ سازيها و بدعت‌ گذاريهاي‌ عهد جاهليت‌ در احكام‌ حرام‌ و حلال‌ مربوط به‌ استفاده‌هاي‌ گوناگون‌ از حيوانات‌ اهلى‌ (انعام‌) گزارش‌ مى‌شود و ضمناً پاسخ‌ اجمالى‌ خداوند به‌ پرسش‌ مسلمانان‌ راجع‌ به‌ محرمات‌ دوران‌ جاهليت‌ (مائده‌ /5/101-103) تفصيل‌ داده‌ مى‌شود، و پيروي‌ از احكام‌ جاهليت‌، همگامى‌ با شيطان‌ قلمداد مى‌گردد (آيه‌هاي‌ 136-142)؛ بالحنى‌ كوبنده‌، گمراه‌ كنندگان‌ - به‌ سبب‌ ستمى‌ كه‌ بر جامعة بشري‌ روا مى‌دارند - مورد نكوهش‌ و سرزنش‌ قرار مى‌گيرند، و بر ضرورت‌ و لزوم‌ توصيه‌ و سفارش‌ شارع‌ مقدس‌ در تشريع‌ احكام‌ تأكيد مى‌شود (آيه‌هاي‌ 143-144) و بر معدود و محدود بودن‌ محرمات‌ الهى‌ كه‌ حريم‌ آنها همواره‌ بايد رعايت‌ بشود، مجدداً تأكيد مى‌رود (آية 145)؛ به‌ مناسبت‌، از محرمات‌ ويژة بنى‌ اسرائيل‌ ياد مى‌شود (آية 146) و سپس‌، ضمن‌ فيصله‌ بخشيدن‌ به‌ بعضى‌ كشمكشهاي‌ ديرينه‌، حلال‌ و حرامهاي‌ اساسى‌ و سفارشهاي‌ بنيادين‌ آيين‌ اسلام‌ در تمامى‌ زمينه‌هاي‌ زندگى‌ انسان‌ آورده‌ شده‌ است‌ (آيه‌هاي‌ 151-153).
مباحث‌ اصول‌ عقايد، توحيد و نبوت‌ و معاد، نيز از آغاز تا انجام‌، زمينه‌ و پاية همة گفت‌وگوهاست‌؛ چنانكه‌ بعضى‌ از مفسران‌، اصول‌ دين‌ به‌ ويژه‌ توحيد را محور اصلى‌ بيان‌ در سورة انعام‌ دانسته‌اند (فخرالدين‌، 12/141؛ بقاعى‌، 7/1-2؛ رضا، 7/286-287؛ طباطبايى‌، 7/5) و مشايعت‌ 70 هزار فرشته‌ را نيز با محتواي‌ سوره‌ مربوط، و دليلى‌ بر غايت‌ جلالت‌ علم‌ اصول‌ دين‌ و ضرورت‌ و فوريت‌ علم‌ آن‌ گرفته‌اند (فخرالدين‌، بقاعى‌، همانجاها).
وجوه‌ تناسب‌ و ارتباط سورة انعام‌ با سوره‌هاي‌ قبلى‌ و بعدي‌ آن‌ در ترتيب‌ جاودانة قرآن‌ مجيد از فحواي‌ آنچه‌ گذشت‌، قابل‌ دريافت‌ است‌ (نيز نك: ه د، اعراف‌، سوره‌). بعضى‌ از مفسران‌ نيز وجوه‌ مناسبت‌ سورة انعام‌ را با سورة مائده‌ با تفصيلى‌ قابل‌ مطالعه‌ بيان‌ كرده‌اند (سيوطى‌، تناسق‌، 83 -86؛ مراغى‌، 7/69).
گفتنى‌ است‌ كه‌ از طريق‌ بعضى‌ روايات‌ (نك: عياشى‌، 1/353-354؛ طبرسى‌، 2/271؛ بحرانى‌، 1/514؛ حويزي‌، 1/696) به‌ شهرت‌ پيوسته‌ است‌ كه‌ در سورة انعام‌ 70 مرتبه‌ لفظ جلالة «اللّه‌» وارد شده‌، و عملاً اين‌ مسأله‌ در غالب‌ اذهان‌ با مشايعت‌ سورة انعام‌ توسط 70 هزار فرشته‌ به‌ هنگام‌ نزول‌ آن‌، ارتباط تام‌ يافته‌ است‌. بايد دانست‌ كه‌ رقم‌ قيد شده‌ در روايات‌ تقريبى‌ است‌ و شمار دقيق‌ ورود لفظ جلاله‌ در اين‌ سورة مباركه‌ 87 بار است‌ كه‌ شصتمين‌ و شصت‌ و يكمين‌ مورد آن‌ در كنار هم‌ بدون‌ فاصله‌ قرار گرفته‌اند (آية 124). اين‌ پديده‌ در سراسر قرآن‌ كريم‌ تنها در سورة انعام‌ ديده‌ مى‌شود؛ از اين‌ رو، از قديم‌الايام‌، به‌ هنگام‌ تلاوت‌ سورة انعام‌ توصيه‌ مى‌شده‌، و در مجالس‌ «ختم‌ انعام‌» مرسوم‌ بوده‌ است‌ كه‌ در اين‌ موضع‌ از سوره‌ بين‌ قرائت‌ دو لفظ جلاله‌ به‌ دعا و مناجات‌ و طلب‌ حاجات‌ مى‌پرداخته‌اند، و اين‌ يكى‌ از 5 موضع‌ است‌ كه‌ براي‌ دعا و طلب‌ حاجت‌ ضمن‌ ختم‌ سورة مباركة انعام‌ در نظر گرفته‌ شده‌ است‌ (يافعى‌، 61). دستور يك‌ نماز 4 ركعتى‌، متضمن‌ ختم‌ انعام‌ در حال‌ نماز، نيز وارد شده‌ است‌ (عياشى‌، 1/353؛ بحرانى‌، 1/514 - 515).

مآخذ:

آلوسى‌، محمود، روح‌ المعانى‌، به‌ كوشش‌ محمود شكري‌ آلوسى‌، بيروت‌، 1372ق‌؛ ابن‌ جوزي‌، عبدالرحمان‌، فنون‌ الافنان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابراهيم‌ سليم‌، قاهره‌، 1408ق‌/1988م‌؛ ابن‌ كثير، اسماعيل‌، تفسير القرآن‌ العظيم‌، بيروت‌، 1389ق‌/ 1970م‌؛ ابن‌ هشام‌، عبدالملك‌، السيرة النبوية، قاهره‌، 1375ق‌؛ اندرابى‌، احمد، الايضاح‌ فى‌ القراءات‌، نسخة عكسى‌ موجود در كتابخانة مركز؛ بحرانى‌، هاشم‌، البرهان‌، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ بقاعى‌، ابراهيم‌، نظم‌ الدرر، حيدرآباد دكن‌، 1393ق‌/ 1973م‌؛ حويزي‌، عبدعلى‌، نورالثقلين‌، به‌ كوشش‌ هاشم‌ رسولى‌ محلاتى‌، قم‌، المطبعة العلميه‌؛ خازن‌، على‌، لباب‌ التأويل‌، بيروت‌، دارالمعرفه‌؛ دروزه‌، محمد عزت‌، التفسير الحديث‌، قاهره‌، 1381ق‌/1962م‌؛ راميار، محمود، تاريخ‌ قرآن‌، تهران‌، 1362ش‌؛ رضا، محمد رشيد، تفسير المنار، بيروت‌، دارالمعرفه‌؛ زركشى‌، محمد، البرهان‌ فى‌ علوم‌ القرآن‌، به‌ كوشش‌ جمال‌ حمدي‌ ذهبى‌ و ابراهيم‌ عبدالله‌ كردي‌، بيروت‌، دارالمعرفه‌؛ سخاوي‌، على‌، جمال‌القراء، به‌ كوشش‌ على‌ حسين‌ بواب‌، قاهره‌، 1408ق‌/1987م‌؛ سيوطى‌، الاتقان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، 1387ق‌/1967م‌؛ همو، تناسق‌ الدرر، به‌ كوشش‌ عبدالقادر احمد عطا، بيروت‌، 1406ق‌/1986م‌؛ همو، الدر المنثور، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ طباطبايى‌، محمدحسين‌، الميزان‌، بيروت‌، 1390ق‌/1971م‌؛ طبرسى‌، فضل‌، مجمع‌ البيان‌، قم‌، 1403ق‌؛ عياشى‌، محمد، التفسير، به‌ كوشش‌ هاشم‌ رسولى‌ محلاتى‌، تهران‌، 1380ق‌؛ فخرالدين‌ رازي‌، التفسير الكبير، قاهره‌، المطبعة البهيه‌؛ فيروزآبادي‌، محمد، بصائر ذوي‌ التمييز، به‌ كوشش‌ محمدعلى‌ نجار، قاهره‌، 1383ق‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ قرطبى‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، بيروت‌، 1965م‌؛ قطب‌، سيد، فى‌ ظلال‌ القرآن‌، بيروت‌، 1402ق‌/1982م‌؛ مراغى‌، احمد مصطفى‌، تفسير، بيروت‌، داراحياء التراث‌ العربى‌؛ يافعى‌، عبدالله‌، الدر النظيم‌، به‌ كوشش‌ عبدالحميد احمد حنفى‌، قاهره‌.

مقالات مشابه

تين / سوره

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدحبیب دشتی

توبه/سوره

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدحبیب دشتی

جاثيه / سوره

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهمحمدحسن درایتی

بقره‌

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی

توبه

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی

انبياء

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی

بروج‌

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی

بلد

نام نویسندهمهدی مطیع

تین

نام نویسندهرضا عباسی