ترجمه‏ای مؤمنانه، تخصصی و دشوار

پدیدآورمیشل شود کیوکس

نشریهترجمان وحی

تاریخ انتشار1388/12/26

منبع مقاله

share 4128 بازدید
ترجمه‏ای مؤمنانه، تخصصی و دشوار

میشل شود کیوکس [1]
اشاره

پس از انتشار نخستين مجلد ترجمه و تفسير قرآن كريم به زبان فرانسه ـ كه توسط آقاى يحيى علوى و شادروان دكتر جواد حديدى، با پيشنهاد و اشراف مركز ترجمه قرآن مجيد به زبان‏هاى خارجى انجام گرفت ـ نقدهايى از سوى صاحب نظران و اساتيد برجسته فرانسوى به مركز واصل گرديد، كه براى آگاهى خوانندگان محترم بر آن شديم تا به تدريج آنها را در مجله منعكس كنيم. در شماره قبل، گزارشى تحت عنوان «ترجمه‏اى انتقادناپذير از قرآن مجيد به زبان فرانسه» كه توسط دكتر شارل هانرى دوفوشه كور، استاد برجسته دانشگاه سُربن پاريس تهيه شده بود، به چاپ رسيد. اكنون در اين شماره، دومين گزارش را كه با عنوان «ترجمه‏اى مؤمنانه، تخصصى و دشوار» توسط ميشل شود كيوكس، استاد مدرسه عالى مطالعات پاريس فراهم آمده است مى‏خوانيد.
ترجمان وحى
Yahya ALAWI et Javad HADIDI , Le Coran: Voilàle Livre, traduction annotée accompagnee d'études, de concordances et de lexiques, tome 1, Qom, Centre pour la Traduction du Saint Coran, 1421/2000, 624p.
كسانى كه نامشان بر روى اين اثر ديده مى‏شود (يكى از آنان، يعنى يحيى علوى، پيش از اين كريستيان بونو نام داشته و چند سال پيش در دانشگاه پاريس از رساله دكتراى خود دفاع كرده است) مسلمان شيعى هستند و پنهان نمى‏كنند كه در مقام مسلمان مؤمن اقدام به اين كار كرده‏اند؛ در عين حال تأكيد دارند كه مقتضيات يك تحقيق علمى جدى را درك مى‏كنند و به آنها پاى بند هستند. معمولاً مؤلفانِ آثار مربوط به علم احتجاج دينى، شيوه‏هايى در پيش مى‏گيرند كه در آنها به گونه‏اى پيوسته و خستگى‏ناپذير به «خاورشناسان» مى‏تازند و آنها را به بدفهمى و نتيجه‏گيرى نادرست متهم مى‏سازند، در حالى كه مى‏بينيم در اين اثر به تحقيقات متخصصان غيرمسلمان (مانند سيل‏وِستر دوساسى، دوزى، رودى پارت، آرتور جفرى و...) استناد شده و مورد بهره‏بردارى قرار گرفته‏اند، و در مورد ترجمه‏هاى قبلىِ موجود به زبان فرانسوى، حتى در جايى هم كه از آنها انتقاد شده، اين انتقاد مبتنى بر تصورات قبلى و به دليل كافر بودن مترجمان نبوده است. در مقدمه ترجمه چاپ قم، ترجمه‏هاى مختلف فرانسوى، از ترجمه آندره دورى‏يه / e du RyerَAndr كه اولين ترجمه فرانسوى كامل قرآن را در سال 1647 / 1057 ق انجام داده، تا ترجمه ژاك بِرك / Jacques Berque كه آن را در سال 1990 / 1369 منتشر كرد، همه مورد بررسى و تحليل قرار گرفته‏اند. از اين تذكر تاريخى يك قاعده به دست مى‏آيد: «آنچه تاكنون مانع از اين شده است كه از تجربه هر يك از مترجمان قرآن بهره واقعى گرفته شود اين است كه هيچ يك از آنان هرگز كمترين چيزى درباره راه و روش خود نگفته است؛ مثلاً اين كه مختلفى كه براى اين كلمه يا آن اصطلاح يا آن آيه در نظر گرفته است، و دلايلى كه او را سرانجام به انتخاب فلان معادل و فلان معنى رهنمون شده‏اند چه بوده‏اند... در نتيجه، هر مترجمى ناگزير شده است كه خودش همان راه پيموده شده را دوباره بپيمايد» (ص 20). بديهى است با وجود اين كه در اين ميان استثناهايى هم وجود دارد، مثل ترجمه‏اى كه آندره ميكل / e MiquelَAndr از سوره «واقعه» به دست داده است، اين گونه ملاحظات، كمابيش، موجه و مقبول مى‏نمايند.
خواست و هدف مؤلفان در اين جلد اول كه به سوره‏هاى «الفاتحه» و «البقره» اختصاص دارد، اين بوده است كه «مفاهيمى را كه در منابع سنتى و نيز مطالعات جديد براى هر آيه پيشنهاد شده‏اند» معرفى كنند و مورد بررسى و تحقيق قرار دهند (ص 23). به همين جهت در بخش اول كتاب، ترجمه «خالص» و «بى‏پيرايه» اين دو سوره در هر صفحه، مقابل متن عربى ارائه شده است. پس از آن به بخش «بررسى‏ها و مطابقت‏ها» (در 280 صفحه) مى‏رسيم و سپس «ترجمه لفظ به لفظ» و دو واژه‏نامه (عربى ـ فرانسوى، فرانسوى ـ عربى) عرضه شده است و سرانجام به كتابنامه پايان مى‏گيرد. چنان كه ملاحظه مى‏شود، آنچه پيشنهاد شده است ساختارى پيچيده دارد و به همين سبب اين سؤال پيش مى‏آيد كه آيا امكان آن هست كه اين شيوه كار تا به آخر ادامه يابد، زيرا اين روش به طور قابل ملاحظه‏اى موجب دشوارى كار مؤلفان مى‏شود.
بارى، آنچه در اين اثر جلب نظر مى‏كند و به گمان ما كارى اصيل و ابتكارى و ارزشمند مى‏نمايد، همان بخش «بررسى‏ها و مطابقت‏ها» ست. در اين بخش قبل از هر چيز، و هر جا لازم باشد (البته با شناسايى فضل تقدم آنچه رودى پارت / Rudi Paret در ترجمه آلمانى قرآن انجام داده است) هنگامى كه يك اصطلاح يا عبارت مطرح مى‏شود، همه عبارات قرآنى كه مشابهت صورىِ آشكار يا قرابت موضوعى با آن دارند، در ذيل آن ذكر شده‏اند. پس از آن فهرست گسترده‏اى از تفسيرهايى به دست داده مى‏شود كه از سنت و احاديث پيامبر و تفسيرهاى قرآنى مفسران و اديبان و لغتنامه نويسان به زبان عربى برگرفته شده‏اند (و اقوالشان به خط و زبان عربى به صورت يادداشت زيرنويس نقل شده است). بديهى است كه اين نكات با توجه به اختلاف قرائات مورد بررسى قرار گرفته‏اند. در اين جا بايد خاطرنشان كنيم كه هدف اين نيست كه يك تفسير نظام‏مند، خواه حقوقى يا كلامى يا عرفانى يا تاريخى و غيره به دست داده شود، بلكه قصد اصلى اين است كه عناصر لازم براى چنين تفسيرى كه در كتاب‏هاى قديم و جديدِ بى‏شمار پراكنده هستند يك جا گرد آورده شوند كه بر اساس آنها هر مترجمى بتواند به يك گزينش روشن و دقيق برسد؛ گزينشى كه البته لزوماً همين گزينش مؤلفان مورد بحث در اين جا نخواهد بود. در حقيقت، درست است كه انبوه اطلاعاتى كه در اين جا گرد آورده شده‏است به هر مترجمى امكان مى‏دهد تا تصميم مختص به خود را بگيرد و آن را توجيه كند، اما همين انبوهىِ اطلاعات ممكن است به دل نگرانى و دودلى او در زمينه انتخاب مناسب دامن بزند. در واقع مشكلِ ناشى از انبوهى و غناى اطلاعات، گاهى كاملاً دست و پا گير و اسباب زحمت مى‏شود. چنان كه در يك تفسير شيعى معروف (منقول در صفحه 250) در مورد آيه 102 از سوره بقره (كه به هاروت و ماروت مربوط است) نقل شده است كه 000/260/1 تفسير متفاوت براى اين آيه متصور است...
در هر حال، در اين اثر، آيه به آيه و غالباً كلمه به كلمه، دشوارى‏هاى بى‏شمار مرتبط با واژگان يا نحو، مطرح و بررسى شده‏اند. بديهى است كه همواره ارائه مطمئن‏ترين يا محتمل‏ترين معنى و مفهوم كفايت نمى‏كند. انتقال از زبان مبدأ به زبان مقصد غالباً با ريزه‏كارى‏ها و موانعى همراه است كه همه كسانى كه در اين زمينه كار كرده‏اند با آنها آشنا هستند. اما يك ترجمه دقيق و سالم بايد منسجم، بى‏تناقض و به هم پيوسته باشد. اين بدان معنى است كه صورت‏هاى مختلف يك كلمه عربى به يك صورت و معنى به زبان فرانسوى برگردانده شود. به اين ترتيب، چند معنا بودنِ واژه عربى مترجم را غالباً ناگزير مى‏كند كه ــ بدون توسل به واژه‏سازى يا جعل لغت ــ در جست وجوى واژه واحدى باشد كه بتواند معانى كاملاً متفاوت و حتى متضاد را برساند؛ كارى كه هميشه و همواره آسان نيست. مثلاً كلمه «بلاء» در آيه 106 از سوره 37 (صافات) به معناى «آزمايش» و «آزمودن»، و در آيه 17 از سوره 8 (انفال) به معناى «نعمت» و «احسان» است، اما در چهار مورد ديگر از جمله در آيه 49 از سوره بقره مبهم مى‏نمايد. در اين جا مترجم بايد متوسل به «اجتهاد» شود، اما بايد خطرات و احتمالات كار را هم بپذيرد! كلمه «فتنه» را كه در صفحه 254 ديده مى‏شود، مى‏توان بر حسب زمينه، يعنى بافتِ متن، به چند صورت ترجمه كرد: آزمون، مصيبت، عذاب، وسوسه، اغوا، تمايل، فريفتگى، فريبندگى، جذبه، نفاق، ناسازگارى. راه حلّى كه مترجمان براى به دست دادن معنى و معادل مناسب پيدا كرده‏اند، تمسك به كلمه trouble است (در معناى نفاق، آشفتگى، ناآرامى، تشويش، اختلال، آشوب...) كه فى‏الواقع همه آن معانى را به خوبى دربرمى گيرد و بيان مى‏كند، زيرا «فتنه» گاهى به معناى علت و سبب آشوب و اختلال است و گاهى نتيجه آن. اما در مورد كلمه «فساد» وضع فرق مى‏كند، به اين معنى كه در آيه يازدهم از سوره بقره به اغتشاش و درهم ريختگى نظم اجتماعى مربوط مى‏شود، ولى در آيه بيست و دوم از سوره بيست و يكم (انبياء، و به صورت يك «فرض محال») به نظم جهان ارتباط دارد. لذا بهتر است در ترجمه فرانسوى براى اين دو حالت از يك كلمه استفاده نشود.
نكته در خور توجه ديگر اين است كه گاهى يك اَداتِ زبانى ساده و پيش پا افتاده كاربرد حساس و پيچيده‏اى پيدا مى‏كند؛ به اين معنى كه چنين نيست كه ترجمه آن از نقطه نظر الهيات يكسان و به عبارتى بى‏خاصيت باشد. مثلاً كلمه «لَعلَّ» كه در حدود صد و سى بار در قرآن به كار رفته است، بنا به قول نحويان عرب، معمولاً يا بيان كننده اميد است و يا ترس و تشويش را مى‏رساند و يا نشان دهنده آرزوست. در عين حال، هيچ يك از اين معانى، جز در موردى كه انسان سخن مى‏گويد و آن را بر زبان مى‏آورد، پذيرفتنى نيست. خداوند قادر متعال و عالِم به همه امور عالَم هرگز به حدس و گمان متوسل نمى‏شود. پس هنگامى كه خدا سخن مى‏گويد، آيا «لَعَلَّ» معنايى در مفهوم مفعول له (تعليل) ندارد؟ برخى از نحويان چنين مى‏انديشند. اما پاره‏اى ديگر از آنان نظير سيبويه اين رأى را بى‏اساس مى‏دانند. عبارت «لَعَلَّكُم تَتَّقون» در آيه 21 از سوره بقره كه در صفحات 183 تا 187 مورد بحث قرار گرفته است، مترجمانِ قرآن را به گونه‏اى آشكار با مشكل درگير كرده است. حميداللّه‏ كلمه «لَعَلَّ» را «شايد» ترجمه كرده، و گروژان / Grosjean نيز همين معنى را گرفته است، اما پيكتال / Pickthall در ترجمه انگليسى خود به جاى اين كلمه عبارت «so that» (پس اين طور، اى بسا...) را به كار برده است. در ترجمه رسمى‏اى كه در عربستان صورت گرفته، معناى تعليلى در نظر گرفته شده و عبارت «afin que» (يعنى «براى اين كه»، «به هدف اين كه»...) به جاى آن به كار رفته است. ژاك بِرك در اين مورد نوشته است: «en comptant que» يعنى «با محاسبه اين كه»، «با توجه به اين كه»... اما در آيه 186 به جاى «لَعَلَّ» نوشته است: «dans lespoir que» يعنى «به اين اميد»، و در آيه 189 به جاى همين كلمه عبارت «dans lattente de» يعنى «در انتظار اين كه» را به كار برده است. يحيى علوى و جواد حديدى هم در ترجمه اين سه آيه عبارت‏هاى مختلف به كار برده‏اند؛ نهايت اين كه اسناد و اطلاعاتى در اختيار خواننده مى‏گذارند (التبه با نوعى تأكيد بر منابع شيعى، ولى در عين حال با در نظر گرفتن جايگاهى گسترده براى منابع سنىِ كاملاً متفاوت و بس متنوع) كه مى‏توانند مانع بروز بسيارى از اشتباهات رايج و معمولى مترجمان قبلى شوند (براى نمونه به يادداشت منطقى و مُصيب مربوط به كلمه «اَلَدُّ» در آيه 204 سوره بقره مراجعه شود كه يك صفت عالى نيست، اما همه مترجمان آن را چنان ترجمه كرده‏اند كه گويى از اين مقوله است).
در كنار مشكلات مربوط به تفسير كه در مورد واژگان عربى وجود دارد، مشكلاتى نيز هست كه به ساختار عبارت مربوط مى‏شود. يك مثال خوب در اين زمينه، معنايى است كه بايد براى «مِن مِثله» (آيه بيست و سوم سوره بقره) در نظر گرفته شود. مترجمان ما بيش از پنج صفحه (از ص 188 تا 195) به توضيح و تبيين اين عبارت اختصاص داده‏اند.
در پايان، اين را هم بيفزاييم كه هر چند الحاق يك ترجمه لفظ به لفظ (بخش سوم كتاب) به اين اثر به نظر ما چندان ضرورى نمى‏نمايد، اما در عوض، افزودن دو واژه‏نامه، مخصوصاً واژه‏نامه عربى ـ فرانسوى، كه در آن واژه‏ها بر حسب ترتيب حروف الفبا، و نه بر اساس ريشه، مرتب شده‏اند، وسيله‏اى بس سودمند و آسان و دستياب، به ويژه براى نوآموزان به حساب مى‏آيند.

پی نوشت ها:

[1] Michel Chodkiewicz. اين گزارش از مجله Studia Islamica، شماره 94، سال 2002، ص 77 تا 90 برگرفته شده است.

مقالات مشابه

القرآن الکریم و ترجمته إلی اللغات الأجنبیة

نام نشریهالعرفان

نام نویسندهمحمدصالح البنداق

نقدي بر ترجمه‏بلاشر

نام نویسندهجواد حدیدی

نقدي بر يك ترجمه جديد از قرآن به فرانسه

نام نویسندهرضا عباسی, یحیی علوی

نخستين ترجمه‌هاي قرآن به فرانسه

نام نویسندهیاسین خوشحال

نخستين ترجمه قرآن به زبان فرانسه

نام نویسندهجواد حدیدی