آويزان كردن قرآن به گردن براى شخص بىوضو و جنب و مانند آنمكروه است.
آموزش دادن قرآن به كودكان مستحب است. در روايت آمده، خداوندعذاب حتمى را به واسطه دو چيز از اهل زمين برمىدارد:
اميرمومنان(ع)فرمود: حق فرزند بر پدر اين است كه او را نيكوادب كند و به او قرآن بياموزد.
(ميزان الحكمه، ج 8، ص 76)
اجرت گرفتن جهت تعليم قرآن اشكال ندارد. اگرچه طبق عقيدهمشهور فقيهان، مكروه است، ولى مزد گرفتن براى تعليم سورههايىاز قرآن مثل حمد و سوره كه از اجزاء واجب نماز است، جايز نيست.
مزد گرفتن در برابر تلاوت قرآن اشكال ندارد. يعنى جايز استشخص در برابر تلاوت قرآن مزد بستاند و ثواب آن را نثار ديگرىكند.(خواه زنده و خواه مرده)هرچند ترك اين كار بهتر است.
اجيركردن جنب و زن حائض براى قرائتسورههاى سجده جايز نيست واجاره آن فاسد است.
ادا كردن حروف از مخارج در قرائت قرآن روا است. معيار درصحيح بودن قرائت، عرف زبان عربى است و رعايت دقتهاى عالمانتجويد، ضرورتى ندارد.
نگاه كردن به آيات قرآن باعث روشنى چشم و تمركز فكر مىشود وقرائت نمودن آيات از روى قرآن نزد فقيهان مذاهب اسلامى افضل،بلكه مستحب است.
در روايتى اسحاق بن عمار از امام صادق(ع)مىپرسد: فدايتشوم،من قرآن را در دلم حفظ مىكنم. آيا آن را از حفظ بخوانم بهتراستيا به قرآن نگاه كنم؟ امام صادق(ع)در جواب مىفرمايد: آن رابخوان و در كتاب(قرآن)بنگر كه آن بهتر است. نگاه كردن در مصحفعبادت است.
در عين حال، نگاه كردن به خط قرآن در حال نماز و يا خواندننماز در برابر قرآن باز مكروه است.
وضو گرفتن هنگام نوشتن قرآن يا خواندن آن و يا دست كشيدن بهحاشيههاى قرآن مستحب است. صاحب كشف الغطا مىنويسد: در روايتىبراى قارى با وضو در غير نماز بيست و پنجحسنه و قارى بدون وضوده حسنه نوشته مىشود.
بوسيدن قرآن از مصاديق تعظيم واحترام به قرآن نزد عرف تلقىمىشود و از شعائر مذهبى و عملى شايسته است. گرچه تنها برخى ازمذاهب همچون حنبلى و شافعىتصريح به استحباب كردهاند ولى اينكار در عمل ميان مسلمانان رواج دارد.
كارهايى كه باعثبىاحترامى و سبك شمردن آشكار كلام خداوند شودو از روى عمد باشد، مانند پاره كردن و يا انداختن قرآن درمحلهاى نجس وكثيف، كفر است. صاحب جواهر مىنويسد: پاره كردنقرآن كفراست. شافعى و حنبلى نيز به آن تصريح كردهاند.
ولى دور ريختن آيههاى قرآن پس از تغييردادن هيئت آنها مثل خطكشيدن و پاره پاره كردن به جورى كه قرآن برآن صدق نكند، اشكالندارد.
پناه بردن به خدا از شر شيطان هنگام قرائت قرآن، در كلام الهىمورد تاكيد قرار گرفته است:
(فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم)
فقيهان نيز بر استحباب پناهندگى به خداوند قبل از قرائتقرآن، اتفاق نظر دارند.
نزد مشهور فقيهان صورت استعاذه(پناهندگى به خدا)جمله «اعوذبالله من الشيطان الرجيم» است، ولى صاحب جواهر عبارت: «اعوذبالله السميع العليم من الشيطان الرجيم» را به نقل از «فقهالرضا» آورده است و آن را ترجيح داده است و مىنويسد: حميرىدر «قرب الاسناد» آن را از امام زمان(ع)روايت كرده است.
ترتيل در تلاوت قرآن مستحب است و منظور از آن روان خواندنهمراه با نظم و برجسته نمودن حروف در قرائت است و اين كه آهنگآيه با محتواى آن سازگار باشد; يعنى اگر آيه در باره عذاب الهىاست، با آهنگ ويژه عذاب و تهديد همراه باشد و اگر آيه دربارهعظمت و بزرگى است، با آهنگ تعظيم قرائتشود. از امام صادق(ع)درباره(و رتل القرآن ترتيلا)در كلام خدا، سوال شد. امام در جوابفرمود: على(ع) فرموده است: آيههاى قرآن را واضح بيان كن و باسرعت قرائت مكن. آن چنان كه در شعر مىخوانى و همچون ريگهاى جدااز هم و پراكنده مخوان بلكه جورى قرآن را بخوانيد كه در قلبهاىسختشما تاثير كند و مبادا به فكر رسيدن به انتهاى سورهباشيد.
به عقيده همه فقيهان از بين بردن نجاست روى ورق قرآن واجباست. بلكه برخى تطهير نمودن جلد قرآن وغلاف آن را(بدون قيد)نيزواجب دانستهاند. و در صورتى كه تطهير قرآن امكان نداشته باشد،بايد آن را از بين برد.
از ديرباز تلاوت آيات قرآن از حفظ، ميان عالمان و علاقهمندانبا اشتياق تمام رواج داشته و آن سنتحسنهاى است كه باعث افزايشحافظه و از بين بردن فراموشى و نسيان مىشود; گرچه ممكن استفقيهان كمتر به آن پرداخته باشند.
اميرمومنان على(ع)فرمود: «اقروا القرآن و استظهروه فان اللهتعالى لايعذب قلبا وعى القرآن»
قرآن بخوانيد و آن را حفظ كنيد، خداوند قلبى را كه حافظ قرآنباشد، عذاب نمىكند.
برگرداندن صدا با كيفيتخاصى كه طرب انگيز و مناسب با مجالسلهو است، حرام است و فرقى نيست كه آن در سخنان حق مانند قرائتقرآن يا غير آن مانند شعر يا نثر باشد; بلكه اگر آن را در چيزىكه خداوند به آن اطاعت مىشود به كار بگيرند، عقابش دو برابراست.
دست كشيدن يا رساندن جايى از بدن به قرآن دركتابهاى فقهىداراى مواردى است:
1- دست كشيدن بىوضو، جنب، زن حائض يا داراى نفاس و مستحاضهبر روى خطوط قرآن حرام است. اما دست كشيدن اين افراد برجلدقرآن و حواشى بين خطوط مكروه است.
2- دست كشيدن يا رساندن بدن، بر بدنى كه روى آن قرآن نوشتهشده باشد، برجنب و بىوضو حرام است. و اگر قرآن بر دست و صورتنوشته شده باشد، ابتدا بايد آن را از بين ببرد و سپس وضو بگيردو يا وضوى ارتماسى بگيرد.
3 نمىتوان با تيممى كه به خاطر تنگى وقت نماز گرفته شدهاست، بر خط قرآن دست كشيد ولى اگر به خاطر عذر ديگرى مانندنبودن آب يا ضرر داشتن آن تيمم نموده است، مىتواند بر خط قرآندستبكشد.
4- دست كشيدن بىوضو، جنب و غير آن روى اثر برجاى مانده ازنوشتههاى قرآن، حرام است. بلكه دست كشيدن بر آيههاى قرآن كه بامواد ناپيدا مانند آب پياز نوشته شده است(و مىتوان آن را باحرارت آشكار نمود.)نيز حرام است چرا كه نوشته موجود است وحرارت تنها باعث آشكار شدن آن مىشود.
5- دست كشيدن بر خط قرآن از پشتشيشه يا در آينه براى بىوضوو جنب و غير آن اشكال ندارد.
6- خوردن نان كه آيه برآن نوشته شده است، بر بىوضو و جنب(درصورتى كه باعث رسيدن جايى از بدن جنب يا بىوضو برآن باشد.)حراماست و چنانچه لقمه جورى از هم جدا شده باشد كه به آن قرآننگويند، خوردن آن جايزاست.
بخشيدن قرآن كريم به كافر روا نيست.صاحب عروه مىنويسد: ازدادن قرآن به كافر بنا به احتياط واجب خوددارى شود و اگر قرآندر دست اوست، در صورت امكان از او بستانند.
امام خمينى(ره)در حاشيه بر عروه حرمت دادن قرآن به دست كافررا محل اشكال مىداند. ولى عاريه دادن آن را به كافر صحيحنمىداند.
ريا از گناهان كبيره است. اگر عبادت به قصد ريا انجام شود،باطل است زيرا شرك به خداوند است. در ميزانالحكمه روايتى استكه پيامبر(ص)فرمود: كسى كه از روى ريا و يا جلب توجه مردم قرآنبخواند، روز قيامت در حالى خداوند را ديدار مىكند كه صورتشاستخوانى است و برآن هيچ گوشتى نيست و قرآن گريبان او رامىگيرد تا داخل آتش نمايد و او به همراه كسانى كه در آتش سقوطكردهاند، در آتش داخل مىشود.