«و دخل معه السجن فتيان قال أحدهما إنّي اراني اعصر خمراً و قال الآخر اني اراني احمل فوق رأسي خبزاً تأكل الطير منه نبئنا بتأويله إنّا نريك من المحسنين. قال لا يأتيكما طعام ترزقانه إلاّ نبأتكما بتأويله قبل أن يأتيكما ذلكما مما علّمني ربي اني تركت ملةَ قوم لا يؤمنون باالله و هم بالآخرة هم كافرون» (يوسف، 12/36،37)
علماي وجوه قرآن، واژه? «تأويله» در آيه? 37 را به معني الوان و انواع آورده و ضمير آن را به طعام برگرداندند.1
آيه? كريمه از دو نفر سخن ميگويد كه در زندان از حضرت يوسف(ع) درخواست كردند كه خوابشان را تعبير كند، يكي در خواب ديده بود كه انگور براي شراب ميفشرد و ديگري طَبَق ناني بالاي سر خود ديده بود كه مرغان هوا از آن ميخورند.
مفسّران گفتهاند در اين هنگام حضرت يوسف(ع) فرصت را براي فاش كردن اسرار توحيد، غنيمت شمرد و از موقعيّت پيش آمده براي دعوت به توحيد و آفريدگار جهان كه علم تعبير به او آموخته بود، استفاده كرد. از آنجا كه ميخواست معجزهاي براي نبوت خويش ارايه نمايد؛ گفت هيچ طعامي براي شما نميآورند مگر آنكه من ماهيت آن طعام و مقدار و كيفيتش، از رنگ و طعم و ساير احوالش را بيان ميكنم و همين را وسيله قرارداد كه توحيد و ايمان به خدا را در نظرشان زيبا و شرك را زشت نشان دهد.2
تفسير روح البيان و روح المعاني اشاره كردهاند كه جمله?:
«الاّ نبأتكما بتأويله» استثناء مفرّغ از همه? احوال است؛ بدين معني كه به سوي شما طعامي در هيچ حالي از احوال نميآيد مگر اينكه من ماهيت و كيفيت و ساير احوالش را برايتان بيان ميكنم.3
در اين صورت، ضمير در «الاّ نبأتكما بتأويله» به طعام بر ميگردد و اين گفتار ارايه? معجزهاي از جانب يوسف است. نظير گفتار مسيح(ع) به بني اسرائيل:
«و أنبئكم بما تأكلون و ما تدّخرون في بيوتكم انّ في ذلك لأية لكم إن كنتم مؤمنين»
(آلعمران، 3/49)4
حسن وجبايي در تفسير اين آيه،همين معني را ذكر كردهاند ولي سدي و ابن اسحاق معني ديگري ارايه دادهاند و آن اين است كه:
شما غذايي را كه روزيتان شود در خواب نميبينيد مگر آنكه من تعبير آن را در بيداري پيش از رسيدن آن غذا به شما خبر دهم.5
علاوه بر اينكه، اين ترجمه نامفهوم و نارسا است، علامه طباطبايي و آلوسي در تفسيرشان آوردهاند كه اگر ضمير به خواب برگردد و مراد از «تأويله» تعبير خواب باشد -يعني من خيلي زود تأويل خواب شما را براي شما بيان ميكنم حتي قبل از اينكه طعام جيره? شما را بياورند- اين كلام وعده به تسريع در قضاي حاجت آنان است و مراد از اين خبر، تعجيل در آن است و از نظر سياق آيات معني بعيدي است و مناسبت زيادي با قصد حضرت يوسف ندارد، زيرا حضرت ميخواست آن دو نفر به نبوتش آگاه گردند و سخنانش را بپذيرند.
علامه طبرسي مينويسد:
گويا آن دو نفر پرسيدهاند كه چگونه تعبير خواب ميداني با اينكه نه علم كهانت داري و نه پيشگو هستي؟
يوسف در پاسخ آن دو اظهار كرد كه من پيغمبر خدا هستم و اين علمي است كه خدا به من آموخته است.6
نتيجه ميگيريم كه حضرت يوسف(ع) با بيان نمودن كيفيت و خصوصيت طعام، به عنوان معجزهاي بر صدق گفتارش، قصد داشت آنها را به سوي توحيد دعوت كند و ضمير نامبرده در «تأويله» بر طبق نظر صاحبان وجوه و مفسران به طعام باز ميگردد و «تأويله» به معني تعبير خواب نيست، بلكه به معني بيان حال طعام و يا همان معني «الوان» است كه در كتب وجوه قرآن آمده است؛ همچنين فاعل جمله?: «قبل أن يأتيكما» طعام است نه تعبير خواب؛ سپس حضرت يوسف علت داشتن تعبير خواب و تأويل احاديث و حوادث روزگاران را اين گونه بيان كرده كه چون من، ملت و كيش مشركان را پيروي نكردهام، بلكه ملت پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروي كردهام يعني دين شرك را رها نموده و به توحيد گرويدهام.7
ترجمه? اين آيه در زبان فارسي به سه صورت آمده است:
1. برخي از مترجمان، ضمير در «تأويله» (آيه 37) را به خواب و فاعل جمله? «قبل أن يأتيكما» را به طعام برگرداندهاند. نظير ترجمه مكارم شيرازي: «پيش از آنكه جيره? غذايي شما فرا رسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت.»
ترجمه? بهاء الدين خرّمشاهي: «خوراكي برايتان نميآيد كه بخوريدش مگر آنكه پيش از آمدن آن، شما را از تعبير آن (خواب) آگاه ميكنم.»
ترجمه? عبد المحمد آيتي: «طعام روزانه شما هنوز نيامده باشد كه پيش از آن شما را از تعبير آن خوابها چنان كه پروردگارم به من آموخته است، خبر ميدهم.»
مترجمان ديگري نيز به همين سبك ترجمه كردهاند نظير: فيض الاسلام، الهي قمشهاي، احمد كاويان پور، جلال الدين فارسي، جلال الدين مجتبوي، عباس مصباح زاده، كاظم پور جوادي، حاج محمود ياسري، اشرفي تبريزي، ابو الحسن شعرائي.
در اين رابطه بايد گفت شايد اين مترجمان با توجه به اين قسمت از آيه:
«ذلكما مما علّمني ربي»، «تأويله» را تعبير خواب معني كردهاند؛ زيرا خداوند اين علم را به او ارزاني داشته بود. در حالي كه حضرت، علاوه بر آن، از علم غيب نيز به اذن الهي برخوردار بودند و از اين مترجمان بايد پرسيد، اگر حضرت يوسف براي اثبات نبوتش معجزهاي ديگر به آن دو نشان ميداد، آيا مترجمان آن را در ارتباط با تعبير خواب آنها لحاظ ميكردند؟ آوردن غذا چگونه صحت تعبير خوابِ قبل از آن را براي آن دو زنداني مشخص ميكند؟ و چه حجتي است بر آن دو نفر كه ايمان آورند و چگونه شاهد صدق رسالت و نبوت يوسف است؟
قيد قبل از آوردن غذا، براي تعبير خواب چه مفهومي براي آن دو نفر دارد؟ اگر حضرت تسريع در قضاي حاجت آنان داشته و خوابشان را تعبير كرده است، تا تحقق عيني آن، آن دو نفر به صحت گفتار او پي نميبرند و آوردن غذا تأثيري نخواهد داشت؟
2. دسته ديگري از مترجمان ضمير در «تأويله» (آيه 37) را به خواب و فاعل جمله? «قبل أن يأتيكما» را به تعبير خواب باز گرداندند؛ نظير ترجمه? محمد خواجوي: «غذايي براي شما (در خواب) آورده نميشود كه بخوريد مگر آنكه از تعبير آن (در بيداري) ـپيش از آنكه براي شما وقوع بيابدـ خبردارتان ميكنم.»
ترجمه? محدث دهلوي: «نخواهد آمد به شما هيچ طعامي كه داده ميشويد آن را يعني در خواب مگر خبردار كنم شما را به تعبير آن پيش از آنكه بيايد به شما مصداق تعبير.»
اين دو ترجمه عليرغم اينكه سليس و روان نيست ، اين مطلب را در بر دارد كه حضرت قبل از وقوع تعبير خواب يا تحقق عيني آن، خوابشان را تفسير ميكند.
3. سيد رضا سراج مترجم ديگر قرآن، ضمير در «تأويله» را به طعام و فاعل جمله «قبل أن يأتيكما» را به همان برگردانده است.
«نيايد به سوي شما هيچ طعامي كه روزيمند ميشويد بدان مگر آنكه خبر دهم شما را به سر انجام (به رنگ و مزه) آن پيش از آنكه بيايد.»
اين ترجمه با بيانات مفسّران و گفتار صاحبان وجوه مطابقت دارد.
محمّد مهدي فولادوند ضمير در جمله «تأويله» (آيه 37) و فاعل جمله?: «قبل أن يأتيكما» را فقط «آن» ترجمه كرده است و مشخص نيست كه آيا به خواب بر ميگردد يا به طعام. «غذايي را كه روزي شما است براي شما نميآورند مگر آنكه من از تعبير آن به شما خبر ميدهم پيش از آن كه (تعبير آن) به شما برسد.»
محمد كاظم معزي ضمير در «تأويله» به ضمير «ش» و فاعل جمله? «قبل أن يأتيكما» را «اين» ترجمه كرده است: «نيايد شما را خوراكي كه روزيمند شويدش جز آنكه آگهيتان دهم به سرانجامش پيش از آنكه بيايد شما را اين»
بنابراين ميتوانيم بگوييم در فضاي زندان كه همه از بيرون بيخبراند، حضرت يوسف از طريق علم غيب خبري درباره? غذا به آنها داد كه به هنگام آوردنش صدق گفتار و دعوي او و نبوت و علم غيب و ايمان او به خدا روشن شد، خواه اين دو ايمان آورند يا تكذيب كنند.
1. ر.ك: حبيش تعليسي، وجوه قرآن / 53؛ فقيه دامغاني، قاموس قرآن /58.
2. ر.ك: محمد حسين طباطبايي، الميزان،11/ 270، 271؛ طبرسي، مجمع البيان،3/ 223؛ رشيد الدين ميبدي، كشف الاسرار، 5/ 62 و 68؛ محمود زمخشري، الكشّاف،2/ 320؛ طبري، تفسير طبري، 3 ـ 4/ 745؛ محمد جواد مغنيه، الكاشف،4/311.
3. محمود آلالوسي، روح المعاني، 12، ص 24، 241؛ اسماعيل حقي البروسي،روح البيان، 4/259.
4. «و شما را از آنچه ميخوريد و در خانههايتان ذخيره ميكنيد، خبر ميدهم، مسلما در اين (معجزات)، براي شما ـ اگر مومن باشيد ـ عبرت است.» ترجمه? محمد مهدي فولادوند.
5ـ طبرسي، مجمع البيان، 3/223؛ محمود آلاسي، روح المعاني، 12/241
6ـ طبرسي، 3/ 223.
7. «واتبعت ملة آباءي ابراهيم و اسحاق و يعقوب ما كان لنا ان نشرك باللّه من شئ ذلك من فضل اللّه علينا و علي الناس ولكن اكثر الناس لا يشكرون»(يوسف، 12/38)