كرامت انسان و خلافت آدم

پدیدآورمحسن قرائتی

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 733 بازدید
كرامت انسان و خلافت آدم

محسن قرائتي

در سوره‌هاي مختلفي از قرآن مجيد، داستان خلقت اولين بشر بركره خاكي آمده است؛ اما موضوع خلافت و جانشيني او از سوي خداوند، تنها آيات 30 ـ 38 سوره بقره مطرح شده‌است.
از آنجا كه اين داستان در كتب تفسيري، به صورتي مفصل با مباحث جنبي بسيار و در كتب قصص قرآن، ناقص و نارسا بيان شده است، لذا به نظر رسيد، اين موضوع كه بيانگر لياقت و كرامت مقام انسانيت است، به صورتي مختصر و گويا، براساس آيات قرآن، همراه با پيام‌هاي آن آيات، در اختيار نوجوانان و جوانان عزيز قرار گيرد.
« وَإِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنّي جَاعِل في الأرْضِ خَلِيفةً قَالُوا اَتَجْعَلُ فِيها مَن يفسِدُ فِيهايسْفِكُ الدمِّاءَ وَنَحْنُ نُسبَََََََََََََََََََََِّحُ بِحمَْدِكَ ونُقَدِّسُ لَكَ قالَ اِنّي اَعْلَمُ مَا لاَ تَعْمَلُونَ؛ و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من برآنم تا در زمين، جانشيني قرار دهم، فرشتگان گفتند: آيا كسي را در زمين قرار مي‌دهي كه در آن فساد كند و خونها بريزد؟ در حالي كه ما با حمد و ستايش،تورا تنزيه و تقديس مي‌كنيم. خداوند فرمود: همانا من چيزي مي دانم كه شما نمي‌دانيد ».(سوره بقره ، آيه30)
خداوند پس از خلقت آدم به فرشتگان خبر داد كه اين موجودچنا‌ن لياقت و شايستگي دارد كه قرار است جانشين او در زمين شود و به مقام خلافت الهي برسد.
اما فرشتگان از اين موضوع اظهار نگراني كرده و گفتند: چگونه كسي را كه نسل او اهل فساد و خونريزي هستند، جانشين خود در زمين قرار ميدهي ؟
نظرِ فرشتگان براين بود كه اگر خداوند مي‌خواهد از سوي خود نماينده‌اي در زمين قرار دهد، طبيعتاً بايد آن موجود، از هرگونه گناه و فساد به دور و مطيعِ خداوند باشد؛ اما با شناختي كه آنها از طبيعت و سرشت آدمي داشتند، تعجب كردند كه چرا خداوند چنين مقامي را بجاي آنكه به فرشتگان خود كه دائماً در عبادت و اطاعت او هستند عطا كند، به انسان مي‌بخشد؟!
خداوند در پاسخ فرشتگان فرمود: شما فقط نقطه ضعف بشر را ديده‌ايد و از جنبه‌هاي مثبت و با ارزش او بي‌خبريد، امّا من چيزي را مي‌دانيم كه شما نمي‌دانيد.
من انسان را «بهترين قوام اَحْسَنَ تَقْويم» آفريده و « از روح خود در او دميده‌ام؛«نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روحِي» در نهاد و سرشت او اين استعداد و شايستگي را قرار داده‌ام كه مي‌تواند نماينده من در زمين باشد.
پيامبران ، امامان و همه پاكان و صالحان، نمونه اين انسانهايند، كه خليفه من در زمين خواهند گرديد. گرچه بعضي نيز، اين استعداد را نابود كرده و از حدّ انسانيت هم پايين‌تر مي‌روند، تا آنجا كه «همچون چهارپايان بلكه پست‌تر و گمراه‌تر مي‌گردند؛ (كَالاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلَّ) .
اگر شما فرشتگان به تسبيح و تقديس من مشغوليد و آن‌را مايه برتري خود بربشر، در كسب مقام خليفه الهي مي‌دانيد، امّا بدانيد كه در ميان بشر افراد بسياري يافت مي‌شوند كه از شما برترند و لياقت چنين مقامي را دارا هستند.
البته روشن است كه جانشنيي انسان در زمين، نشانه عجز خداوند از اداره زمين نيست، بلكه نشانه كرامت و فضيلت مقام انسان است كه لياقت چنين خلافتي را يافته است.
علاوه برآنكه، نظام آفرينش و تدبير هستي براساس اسباب و علل است. يعني با آنكه خداوند خود قادر به انجام همه كارهاي هستي است، امّا براي اجراي امور، واسطه‌ها و اسبابي را قرار داده است. چنانكه در مورد فرشتگان مي‌فرمايد:« تدبير اموري از هستي به عهده آنان است؛«وَالْمُدَبِّراتِ اَمراً» با آنكه در حقيقت مدبّر اصلي خداست و لذا مي‌فرمايد:«يدَبِّرُ الاَمْر».
اكنون درسهايي را كه از اين آيه مي آموزيم، مرور مي‌كنيم:
1 ـ چنان جايگاه و منزلت بشر در هستي بالاست كه خداوند موضوع خلقت و خلافت او را با فرشتگان مطرح مي‌نمايد.
2 ـ بيان موضوعات مهم و سؤال برانگيز براي زير دستان و پاسخ دادن به سؤالات و ابهام‌هاي آنان، يك ارزش است كه خداوند در مورد خلقت و خلافت انسان چنين كرد و ابهام فرشتگان را برطرف نمود.
3 ـ حاكم و خليفه الهي بايد عادل باشد، نه فاسق و فاسد، لذا فرشتگان گفتند: چگونه انسانِ خون ريز ،مي‌تواند جانشين خداوند در زمين باشد.
4 ـ چنين نباشيم كه در مقايسه خود با ديگران، از طرف مقابل تنها جنبه‌هاي منفي و نقاط ضعف، و از خود، تنها جنبه هاي قوت و مثبت را ببينيم و زود قضاوت كنيم.
5 ـ تنها معيارِ لياقت و گزينش،عبادت نيست، بلكه امور ديگري نيز لازم است. فرشتگان با آنكه در تسبيح خداوند، برانسان برتري داشتند، اما از سوي خدا براي مقام خلافت برگزيده نشدند.
6 ـ به خاطر انحراف يا فساد گروهي از مردم، نبايد امكان رشد از ديگران گرفته شود. گرچه خداوند مي‌دانست گروهي از انسانها مسير خلاف را انتخاب مي‌كنند، اما نسل بشررا از خلقت و خلافت محروم نساخت.
7 ـ سؤال كردن به قصد دانستن و رفع ابهام، اشكالي ندارد. سؤال فرشتگان از باب اعتراض به كار خدا نبود، بلكه براي رفع ابهامِ خود‌بود.

مقالات مشابه

نگاهی نو به عصمت حضرت آدم(ع) از منظر فریقین با رویکردی به آیه 121 سوره طه

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهولی‌الله نقی‌پورفر, هاشم اندیشه, صفی‌الله کرد

نقد پژوهش شاک درباره «آدم و حوا»

نام نشریهقرآن‌پژوهی خاورشناسان

نام نویسندهحسن رضایی هفتادر

ماهيت و قلمرو علم الأسماء

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهسیدعلی هاشمی

بررسی تفسیری آیات سجده فرشتگان بر حضرت آدم(ع)

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدعلی‌اکبر ربیع نتاج, محسن جهاندیده

کارکرد روائی فراراوی در داستان «حضرت آدم»

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهعلی عباسی, علی کریمی فیروزجائی