قرآن از ديدگاه مشاهير جهان

پدیدآورمحمدباقر شجعیان

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 312 بازدید
قرآن از ديدگاه مشاهير جهان

محمد باقر شجعيان

فرنسوا ماري ولتر:

FM VOLTAIR
فيلسوف و نويسنده بزرگ و مشهور فرانسوي(1694 ـ 1778 م).
من يقين دارم كه اگر قرآن و انجيل را به يك فرد غير متدين ارائه دهند او حتماً اوّلي را برخواهد گزيد، زيرا كتاب محمّد در ظاهر افكاري را تعليم مي‌دهد كه به اندازه كافي بر مبناي عقلي منطبق است شايد هرگز قانوني كاملتر از قوانين قرآن درباره طلاق وضع نشده باشد.
قرآن و ديگران، ص 16

دكتر يوهان ولفگانگ فون گوته : DR.YOFGANG VON GOETHE

رياضي‌دان، شاعر و نويسنده(1749 ـ 1832م)
قرآن اثري است كه به واسطه‌ي سنگيني عبارات آن،خواننده در ابتداي امر رميده مي‌شود و سپس مفتون جاذبه آن وبالاخره بي‌اختيار مجذوب زيبايي‌هاي بي‌پايان آن مي‌گردد.
چطور ما به قرآن مجيد باز مي‌گرديم و رجوع مي‌كنيم هر چند كه در ابتدا تكرار به نظر مي‌رسد،امّا به زودي انسان را جلب مي‌نمايد و متعجّب مي‌سازد. انشاي آن هم آهنگ با محتويات و هدف بزرگش محكم، قوي و بسيار عالي است پس اين كتاب در تمام ازمنه‌ي بشريت بزرگترين نفوذ را خواهد داشت.
ساليان دراز ما را از پي‌بردن به حقايق قرآن مقدّس و عظمت آورنده آن دور نگه‌داشتند، امّا هر قدر در جاده‌ي علم و دانش پيش رفتيم و پرده‌هاي جهل و تعجّب نابجا را دريديم، عظمت احكام مقدس اسلام كه قرآن مجموعه آن است،بهت و حيرت عجيبي در ما ايجاد است و نزديك است كه اين كتاب توصيف ناپذير،عالم را به خود جلب نموده و تأثير عميقي در علم و دانش جهان گذاشته و محور افكار مردم جهان گردد.
اعترافات دانشمند بزرگ جهان، ص49
شهر نفرين شده

روح الله راسخي

شهري بود زيبا با كشتزارهاي وسيع و باغهاي فراوان كه نعمت بي‌كران الهي و رزق و روزي از هر سو به آن سرزمين سرازير شده‌بود. مردم آن ديار در نهايت رضايت و با آسايش و رفاه، روزگار سپري مي‌كردند. از نعم مادي كاملاً بهره‌مند و از داشتن اين همه خوشي و رزق و روزي دلشاد و سرزنده بودند.
روزها را به كار و فعاليت و شبها را به استراحت مي‌گذراندند. كارشان كشت و زراعت بود و مزارع آنها فراوان و با ثمر. نه از گرسنگي خبري بود و نه از تشنگي، زندگي سراسر آسايش و آرامش كامشان شيرين‌تر از عمل بود. شهري امن و امان و به دور از سختي‌هاي روزمره بود. خداوند متعال با فرستادن پيامبري نعمتهاي آنها را به حد كمال رساند. همه چيز به حد اعلاي خود رسيده بود،غفلت از خداوند، سراسر وجود مردم آن شهر را فراگرفته بود. آنها تحت هيچ شرايطي حاضر نبودند در برابر خالق يكتا، سرتسليم فرود آورند، شكر نعمت براي آنها معنايي نداشت. غنا و بي‌نيازي خود را ديدند و راه عصيان و طغيان پيش گرفتند.«اِنَّ الاِنسانَ لَيطغي. اَن رَاهُ استَغني». نعمتهاي بي كران الهي آنان را مغرور كرد تا آنجا كه به جاي شكر و سپاس، بناي كفر و ناسپاسي گذاشتند و به جاي فرمانبرداري از فرستاده‌ي خدا، به تكذيب او برخاستند. اينجا بود كه خالق هستي در صدد تأديب آنها برآمد. نعمت به نقمت بدل گشت. زان پس همه‌ي راحتي‌ها و خوشي‌هايشان از ميان رخت بربست و خبري از رزق و روزي‌هاي فراوان و امنيت و اطمينان نبود. مردمي كه هيچگاه طعم تشنگي و گرسنگي را نچشيده بودند، دچار قحطي و تنگدستي شدند و ترس از آشفتگي آنان را آزرده خاطر ساخت. سيماي شهر، دگرگون گشت و شهر چهره اي ماتم‌زده، قحطي زده به خود گرفت. زيبايي، جاي خود را به خمودي و افسردگي داد. زيستن در آن شهر اندوهناك،به پشيزي نمي‌ارزيد و زندگي در چنين شهر نفرين شده‌اي بس سخت و زجر آور بود… و سرانجام آن مردم ناسپاس دچار عذاب الهي شدند و قهر خدا دامان آنها را گرفت.
«وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَريةً كانَت امِنَةً مُطمَئنَّةً رِزقُها رغداً مِن كُلِّ مَكانٍ فَكفَرَت بِاَنعُمِ اللّهِ فَاَذاقَها اللّهُ لِباسَ الجُوعِ وَ الخَوفِ بِما كانُوا يصنَعُونَ . وَ لَقَد جاءَ هُم رَسُول مِنهُم فَكَذَّبوُهُ فَاَخَذَهُمُ العَذابُ وَ هُم ظالِموُنَ؛
خداوند(براي شما) قريه اي را مثال مي‌زند كه امن و‌آرام بود روزيش از هر سو فراوان مي‌رسيد؛اما(مردم آن قريه) نعمت‌هاي خدا را ناسپاسي كردند؛ پس خداوند به(سزاي) آنچه انجام مي‌دادند پوشش فراگير گرسنگي و ترس را بر آنان چشانيد. البته پيامبري از ميان خودشان به سراغشان آمد، او را تكذيب كردند، پس ايشان را در حالي كه ستمكار بودند، عذاب فرا گرفت».(سوره‌ي نحل،آيات112و113)
اين مثال، زنگ بيدار باشي است براي آنان كه نعمتهاي الهي را در اختيار داشته و از آن بهره مي‌برند،اما كفران نعمت مي‌كنند. به جاي سپاس در برابر منعم، به زخارف و زينتهاي دنيا ـ كه ناپايدار و زود گذر است ـ دل بسته و دنياي فاني را به حيات باقي آخرت فضيلت داده‌اند.
آري، كساني كه به مخلوقات زبون روي مي‌آورند و آنها را به خدايي،اختيار مي‌كنند. به تكذيب، آزار، شكنجه و قتل رسولان الهي مي‌پردازند و به فساد مي‌روند.
هنگام بهره‌وري از نعم الهي، به جاي شكر و سپاس از پروردگار، كفران نعمت و معصيت مي كنند و با اعمال ناشايست خويش، زمينه‌ي نزول عذاب خدا را بر خود هموار مي‌كنند.
امام علي(ع) مي‌فرمايند:«اِحذَروا نِفارَ النّعَمِ فَما كُلُّ شارِدٍ بِمَروُد؛از رميده شدن و دور شدن نعمتها بترسيد كه هر گريخته اي را بازگشت نمي‌باشد». 1

مقالات مشابه

آسیب شناسی تطبیق قاعده سیاق در تفسیر آیات قرآن

نام نشریهحسنا

نام نویسندهفاطمه مرضیه حسینی کاشانی

منطق صوري فهم معناي واژه هاي قرآن

نام نشریهاندیشه نوین دینی

نام نویسندهمحمدتقی فعالی

دفاع از قصدگرايي تفسيري

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهاحمد واعظی

مواجهه با قرآن؛ چگونه و چرا؟

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدعلی مهدوی‎راد

مفهوم شناسی آیه گامی در مسیر «برداشت از قرآن»

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهحسین مرادی زنجانی, فاطمه آذرخش

منابع فهم قرآن

نام نویسندهروح‌الله رضایی

اصول فهم قرآن

نام نویسندهروح‌الله رضایی