در اين شماره به ديدار فقيه و مفسر، خطيب و حافظ قرآن و نهج البلاغه، حضرت آيتاللّه شيخ ابوالقاسم خزعلي ميرويم و از رهنمودهاي اين عالم قرآني و شهيدپرور بهره ميگيريم.
* * *
بنده در سال 1304 شمسي در بروجرد به دنيا آمدم، تا ده سالگي در بروجرد بودم، در مكتب خانه درس ميخواندم، پس از آن به مشهد آمدم. دوره ابتدايي را خواندم و مقداري از دبيرستان را هم به خاطر كمي امكانات شبانه خواندم.
در سال 1320 خداوند توفيق داد با ارشاد بعضي از نيكان، به حوزه علميه راه يافتم و زير دست اساتيدي پاك و خوش نيت و دلسوز مانند مرحوم حاج سيد احمد وزيري و حاج شيخ هاشم قزويني مشغول درس شدم. ادبيات و سطوح عالي و يك سال درس خاج را در مشهد خواندم. با تشريف فرمايي آيتاللّه العظمي بروجردي به حوزه قم و رونق گرفتن اين حوزه، براي ادامه تحصيل به قم آمدم و فقه و اصول را از محضر حضرت آيتاللّه بروجردي، امام خميني و آيتاللّه حجت كوه كمري استفاده كردم. شرح اشارات را در خدمت آقا ميرزا جواد آقا خندقآبادي، منظومه و اسفار و نيز مقداري از تفسير قرآن را در خدمت علامه طباطبايي خواندم.
مرد بزرگ، و حضور و پشتيباني مردم الآن ما در بد ذلّتي به سر ميبرديم، اين كه ميگويم ذلّت بدي داشتيم، حدس نيست، يكي از فعاليتهاي ضد اسلامي آنها آوردن بهائيت به ايران بود اينان تصميم داشتند همچنانكه با آوردن يهود به فلسطين، مسلمانان فلسطيني را آواره كردند با آوردن بهائيت و تقويت بهائيان اسلام را از ايران ريشهكن نمايند. لذا آيتاللّه بروجردي مبارزه را با بهائيت آغاز كرد و كساني همانند آقاي فلسفي را به مقابله با بهائيت واداشت و توانست از رشد بهائيت بكاهد، ولي پس از فوت مرحوم آقاي بروجردي، دو مرتبه فعاليت بهائيان با همان هدف زياد شد.
و انسان را كه خداي رحمان آفريد اين دستور را نيز براي رشد و كمالش همراه او
اگر تلاوت آيات الهي درست صورت گيرد، تزكيه را به دنبال دارد. تلاوت تزكيه ميآورد، تزكيه از اخلاق بد، عادات زشت، و مهمتر از همه از افتادن در ورطه غفلت از خداوند.
فرستاد تا راه و رسم را به او بياموزد. محتواي اين دستور را در سه جمله خلاصه كرده كه پيامبر(ص) وظيفه دارد آن را به انجام برساند: «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُم الكِتابَ وَالحِكْمَة.»
نخست بر آنان آيات قرآن را تلاوت كند، تا زمينه آشنايي در آنان به وجود آيد. همين جا اين نكته را عرض كنم كه جامعه ما اگر بخواهد از تلاوت قرآن بهره بگيرد، بايد مردم ما زبان قرآن كه برايشان زبان دوم است، آشنا باشند با زبان عربي و من خيلي متأثرم از اين كه چرا زبان عربي كه زبان قرآني است، با اين كه جزء برنامههاي درسي قرار گرفته، ولي جدّي گرفته نميشود و جوانهاي ما به صورت دقيق آن را نميخوانند. لذا توصيه ميكنم اگر بخواهيم از تلاوت بهره كافي بگيريم، بايد آشنايي با زبان قرآن را در جامعه اسلامي جدّي بگيريم.
دوم: (يُزَكِّيهِم) تزكيه از پلشتيها وناپاكيها. در چهار جاي قرآن اين سه مطلب به چشم ميخورد و بعد از تلاوت و تزكيه آمده است. يعني اگر تلاوت آيات الهي درست صورت گيرد، تزكيه را به دنبال دارد. تلاوت تزكيه ميآورد، تزكيه از اخلاق بد، عادات زشت، و مهمتر از همه از افتادن در ورطه غفلت از خداوند.
سوم: تزكيه كه آمد، راه باز ميشود و آمادگي به وجود ميآيد براي فهم بلند مطالب آسماني كه عقل بشر به آن نميرسد «يُعَلِمُّهُم الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ» علي(ع) در نهجالبلاغه ميفرمايد: خداوند انبياء را فرستاد تا گنجينههاي عقل و خرد را براي مردم افشا كنند. بنابراين قرآن ميآيد تا نفس ما را پاك كند نفس كه پاك شد، عقل درخشان ميشود و به مطالبي كه دور از دسترسمان بود، ميرسد «يُعَلِمُّكُم ما لَمْتَكُونُوا تَعْلَمُونَ».
بنابراين قرآن عزيزي كه در شب 27 رجب آغاز نزول آن بر پيامبر اكرم(ص) بوده است و در ماه رمضان به تمامي نازل شده است، سه هدف اصلي و اساسي را پيش روي ما نهاده است؛ نفس مهذب، خردي جوشان و ارتباطي با خدا و مطالبي كه از ناحيه او فقط ميشود فهميد. چه خوب است برادران و خواهران گرامي از اين ماه پربركت رمضان حداكثر استفاده را بنمايند، قرآن زياد تلاوت كنند، آن هم با تأمّل در معاني آيات و اگر توانستند، همتي كنند خود را براي حفظ قرآن آماده كنند، فوائد زيادي نصيبشان خواهد شد. از حضور در مجالس قرآني و شركت در مراسم اين ماه و بخصوص خواندن دعاهاي ابوحمزه و افتتاح و دعاي سحر غفلت نورزند.
قرآن عزيزي كه در شب 27 رجب آغاز نزول آن بر پيامبر اكرم(ص) بوده است و در ماه رمضان به تمامي نازل شده است، سه هدف اصلي و اساسي را پيش روي ما نهاده است؛ نفس مهذب، خردي جوشان و ارتباطي با خدا و مطالبي كه از ناحيه او فقط ميشود فهميد.
خوانده شود، در غير اين صورت در حق قرآن جفا شده است. پس سعي كنيد هر روز قرآن بخوانيد. دوّم اين كه سعي كنيد در اوقات مختلف باشد، مثلاً صبح چند آيه، بعد از نماز مغرب چند آيه بخوانيد و آنهايي كه موفق به نماز شب ميشوند، در نماز شب به جاي قل هو اللّه آيات ديگر قرآن را بخوانند. سوم اين كه از هر جاي قرآن بخوانيد و آنهايي كه قرآن را حفظ هستند، ميتوانند در نمازها به جاي سوره توحيد، سورههاي ديگر را بخوانند، بخصوص سوره (سبح اسم ربّك الأعلي) در صبح دوشنبه، سوره (هل اتي) صبح پنج شنبه و ...
مقصد، در صف مواد غذايي، هنگام استراحت، قبل از خواب، بعد از خستگي از مطالعه و كار. من خودم نهج البلاغه را بيشتر در هنگام معطلي در شلوغي خيابانها حفظ كردم. چون اگر بنا باشد دنبال اين باشيم فرصت مناسب و با حواس جمع، آمادگي جسمي و ... به اين امر بپردازيم بسياري از وقتها و فرصتهايي را كه ميشد استفاده كنيم از دست دادهايم و كار هم طبعا كند پيش خواهد رفت. من به جوانهاي عزيز توصيه ميكنم كه هميشه كتاب همراه خود داشته باشند تا از اين فرصتهايي كه در زندگي امروز فراوان است با مطالعه كتاب و يا حفظ قرآن كريم استفاده كنند.
به جوانهاي عزيز توصيه ميكنم كه هميشه كتاب همراه خود داشته باشند تا از اين فرصتهايي كه در زندگي امروز فراوان است با مطالعه كتاب و يا حفظ قرآن كريم استفاده كنند.
براي فهم لغات قرآن، بايد لغات معاصر نزول قرآن را شناخت.
جمعيت زياد و نوعا جوانان به من گفتند منبر بروم. سعي كردم آنجا اذهان جمع را بخصوص آقاي «غلوش» را به ابعاد ديگر در حفظ قرآن متوجه كنم. گفتم ما در ايران افزون بر حفظ قرآن كريم، شماره آيات را هم حفظ ميكنيم، نوع ديگر حفظ ترتيب قرآني سورههاست. از اول تا آخر قرآن سورهها را به ترتيب نام بردم. نوع ديگر حفظ ترتيب نزول سورههاست ترتيب سورههاي مكي و ترتيب سورههاي مدني اينها را هم خواندم. اين از نظر حفظ از نظر چگونگي قرائت گفتم ما قرآن را وارونه هم ميتوانيم بخوانيم، شروع كردم از سوره ناس تا سوره علق را خوانده به اين نحو «من الجنة والناس يوسوس في صدور الناس ...»
مقصودم اين بود كه ما براي جلب توجّه جوانان و مسلّط كردن آنان بر قرآن ميتوانيم حتي در نحوه قرائت و حفظ نيز تنوّع بدهيم.
آن شب احساس كردم جلسه بسيار خوبي بود و حاضران را به خود جلب كرده بخصوص جناب آقاي غلوش قاري مصري كه اينها برايش تازگي داشت و نشان ميداد كه در ايران اسلامي به قرآن كريم توجّه خاصّي ميشود و الآن هم آقاي غلوش براي من از مصر نامه مينويسد و اين عنوان را به كار ميبرد، آقايي كه قرآن را وارونه ميخواند!
به عنوان مثال، شما تقوا را در نظر بگيريد، معنايي كه در ابتدا از اين واژه به ذهن ميآيد عمل به واجبات و ترك محرّمات است، البته اين بسيار خوب است اما تقوايي كه قرآن ميگويد اين نيست در قرآن كريم 239 مورد تقوا به كار رفته است. قبل از ايمان سخن از تقوا رفته است و قرآن قبل از اسلام و ايمان داشتن تقوا را از انسانها درخواست ميكند و تقواي بدين معني يعني خود را از منفيها به دور نگاه داشتن پيش از آن كه انسان به جانب مثبتها برود، بايد از منفيها اجتناب كند.
در هر صورت در تفسير موضوعي ناگزير بايد تمامي اين موارد بكار رفته را ديد و آنگاه به يك معني جامع و همه سويه از تقوا رسيد. اين تنها به بركت تفسير موضوعي خواهد بود و همچنين تفسير «عدالت» و «حرّيت و آزادي» و امثال اينها كه هم جاذب است و هم جالب.
شناخت. چون ميدانيد لغت هم مانند موجودات در حال تحوّل است و بر همين اساس كتابهاي لغتي كه مورد مراجعه قرار ميگيرد، بايد كتابهاي لغت قديمي باشد، مانند مصباح، صحاح و امثال اينها.
ثانيا: در خود قرآن بدون پيشداوريهاي ذهني نشأت گرفته از مسائل علوم، تأمّل و دقّت شود. ثالثا: شناخت ترتيب آيات و چگونگي نزول آنها. در مرحله چهارم اين آيات را كنار هم قرار دادن و با هم سنجيدن آيات اگر اين چهار نكته رعايت شود، آن وقت دست يافتن به مطالب نو و جالب فراوان ميشود.
به نظر من بعد از نعمت اسلام، نعمتي به بزرگي و عظمت نعمت انقلاب نيست.