بينى

پدیدآورحسین سبحانی‌نیا

نشریهدائرة المعارف قرآن

شماره نشریهجلد 6

تاریخ انتشار1388/06/18

منبع مقاله

share 4193 بازدید

بينى : اندامى در انسان و حيوان

اين اندام امورى چون بوييدن و تشخيص بو، و نيز زيبايى بخشيدن به صورت را بر عهده دارد. همچنين در چگونگى و زيبايى صدا مؤثر است. در كلام عرب به آن «اَنْف» گويند[1] و به جهت جايگاه آن در وسط صورت موضوعاتى گوناگون مانند عزّت، ذلّت، غضب، غيرت و ... را به آن نسبت مى‌‌دهند؛ مانند «شمخ فلان بأنفه»: تكبّر ورزيد، «ترب أنفه» و «رغم أنفه»: ذليل شد، «حمى أنفه»: عزيز شد يا خشمش شدت يافت و «ورم أنفه»: خشمگين شد.[2]
در قرآن در يك آيه واژه «أنف» (مطلق بينى)[3] و در آيه ديگر «خُرْطوم» (بينى بزرگ و بينى فيل)[4] آمده است. در آيه 45 مائده/5 از برخى حدود و احكام جنايى تورات ياد كرده كه براى بنى‌‌اسرائيل تشريع شده و قصاص بينى در برابر بينى را از اين احكام برشمرده است: «و كَتَبنا عَلَيهِم فيها اَنَّ النَّفسَ بِالنَّفسِ والعَينَ بِالعَينِ والاَنفَ بِالاَنفِ والاُذُنَ‌‌بِالاُذُنِ والسِّنَّ بِالسِّنِّ والجُروحَ قِصاص...».
بنابراين حكم اگر فردى بينى فردى را قطع يا آن را ناقص كند، مى‌‌بايست قصاص شده يا ديه آن را بپردازد. در اين حكم بين وارد كردن نقص عمد و غير عمد و مقدار نقصى كه وارد كرده و نيز مقدار ديه‌‌اى كه مى‌‌بايست بپردازد، آراى متعددى بين فقهاى فريقين وجود دارد.[5]
برخى آيات سوره قلم/68 از سرنوشت دشمنان پيامبر(صلى الله عليه وآله) و افترا زنندگان به قرآن خبر داده و گذاشتن نشان بر بينى را از كيفرهاى آنها در قيامت دانسته است: «ولا تُطِع كُلَّ حَلاّف مَهين...* اِذا تُتلى عَلَيهِ ءايـتُنا قالَ اَسـطيرُ الاَوَّلين * سَنَسِمُهُ عَلَى الخُرطوم».(قلم/68، 10، 15 ـ 16) بيشتر مفسران اين آيات را در ارتباط با وليدبن مغيره دانسته‌‌اند.[6] برخى «خرطوم» را در آيه به معناى شراب دانسته و گفته‌‌اند: خداوند در قيامت بر شرابخواران علامت مى‌‌گذارد[7]؛ ولى بيشتر مفسران خرطوم را به معناى بينى و علامت نهادن بر آن را نشانه‌‌اى بر گناهكار بودن اين افراد دانسته‌‌اند.[8] به كار بردن تعبير خرطوم كه بيشتر
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 434
درباره حيوانات از جمله فيل به كار مى‌‌رود به جهت تحقير اين افراد است[9]، افزون بر اينكه داغ نهادن بر آن، نيز نهايت تحقير اين افراد را مى‌‌رساند.[10] برخى مقصود از داغ نهادن را، ابتلائات دنيايى مانند ذلت، بلا و ... دانسته‌‌اند كه جان و مال و اهل اين افراد را دربرمى‌‌گيرد؛ مانند علامتى كه در جنگ بدر بر كافران نهاده شد.[11] برخى آن را علامتى دانسته‌‌اند بر بينى مستكبران در عالم برزخ يا قيامت كه در دنيا نيز عارفان آن را مشاهده مى‌‌كنند و در مراحل بعدى براى ديگران نيز آشكار مى‌‌گردد.[12]
برخى اين جمله را تعبيرى كنايى از وضعيت نامطلوب اين افراد (دشمنان پيامبر، افترا زنندگان به قرآن، شرابخواران، مستكبران و...) در قيامت دانسته‌‌اند[13] و عده‌‌اى معتقدند اين جمله كنايه از تمكن و غلبه كامل خداوند بر اين افراد و عجز آنان در برابر خداوند است، زيرا بينى بارزترين عضو صورت و وسيله تنفس انسان است و كسى كه بر چنين عضوى مسلط شود به طور كامل بر فرد غالب گرديده است.[14]
برخى در مورد فلسفه كاربرد تعبير «مُهر نهادن بر بينى» گفته‌‌اند: روى گردانى و مخالفت كافران با پيامبر(صلى الله عليه وآله) از روى تكبر، غرور و تعصب بود. در عربى از اين ويژگى با تعابيرى چون «اَنِفَة» ياد مى‌‌شود. خداوند براى توجه دادن به منشأ كفرورزى كافران با تعبير «مُهر نهادن بر بينى» به آن اشاره كرده است[15] كه نشان دهنده نهايت ذلت و خوارى آن در روز قيامت است.[16]
آيه 98 يوسف/12، از استشمام بوى يوسف از جانب يعقوب سخن به ميان آورده است. در آيه مذكور از بينى نامى برده نشده؛ ليكن از عمل بويايى و استشمام بو سخن به ميان آمده است، برخى از مفسران اين بو را از بوهاى بهشتى دانسته‌‌اند كه به صورت اعجاز گونه از پيراهن يوسف به مشام يعقوب(عليه السلام) رسيد[17]؛ همچنين در روايتى كه در تفسير آيه «مِن شَرِ الوَسواسِ الخَناسِ»(ناس/114،4)، آمده شيطان را داراى خرطومى همانند خوك، معرفى كرده است كه فرزندان آدم(عليه السلام) را وسوسه مى‌‌كند.[18]

منابع

احكام القرآن، جصاص؛ اقرب الموارد فى فصح العربية و الشوارد؛ تفسير التحرير و التنوير؛ التفسير القمى؛ التفسير الكبير؛ تفسير منهج الصادقين؛ جامع‌‌البيان عن تأويل آى القرآن؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبى؛ جواهرالكلام
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 435
فى شرح شرايع الاسلام؛ الرائد (فرهنگ الفبايى عربى ـ فارسى)؛ روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم؛ الفرقان فى تفسير القرآن؛ الكشاف؛ كشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمع‌‌البيان فى تفسير القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مواهب علّيّه (تفسير حسينى).
حسين سبحانى نيا



[1]. لسان‌‌العرب، ج 1، ص 236، «انف».
[2]. مفردات، ص 95؛ اقرب الموارد، ج 1، ص 76، 128؛ الرائد، ج‌‌1، ص 314، «انف».
[3]. مفردات، ص 95؛ لسان‌‌العرب، ج 1، ص 367.
[4]. لسان‌‌العرب، ج 4، ص 66‌‌، «خرطم».
[5]. جواهرالكلام، ج 42، ص 384 ـ 382؛ احكام القرآن، ج 2، ص‌‌617.
[6]. التحرير والتنوير، ج 29، ص 78.
[7]. مجمع‌‌البيان، ج 10، ص 503؛ التفسير الكبير، ج 10، ص 607‌‌.
[8]. كشف‌‌الاسرار، ج 10، ص 191؛ مجمع‌‌البيان، ج 10، ص 503 ـ 502.
[9]. الكشاف، ج 4، ص 588؛ روح المعانى، مج 16، ج 30، ص 49.
[10]. الكشاف، ج 4، ص 588؛ التفسير الكبير، ج 30، ص 86.
[11]. تفسير قرطبى، ج 18، ص 154.
[12]. الفرقان، ج 29، ص 65‌‌.
[13]. جامع‌‌البيان، مج 14، ج 29، ص 36.
[14]. التحرير و التنوير، ج 29، ص 78.
[15]. التفسير الكبير، ج 30، ص 86.
[16]. الميزان، ج 19، ص 372.
[17]. مواهب عليه، ج 2، ص 274؛ منهج الصادقين، ج 5، ص 76.
[18]. تفسير قمى، ج 2، ص 492.

مقالات مشابه

احوال قلبی در تفسیر عرفانی امام خمینی(ره)

نام نشریهتفسیر‌پژوهی

نام نویسندهرقیه صادقی نیری, مهدی سلیمان دوست

نفی تک ‌ساحتی و میرا‌ بودن ‌‌آدمی در قرآن

نام نشریهنقد و نظر

نام نویسندهعلیرضا آل بویه

چشم و بصر

نام نویسندهمحدثه بهمدی, اباذر بشیرزاده

استخوان (عظام)

نام نویسندهاباذر بشیرزاده, محمدحسین امین

چشم نعمت ظريف و دقيق

نام نویسندهاسماعیل نساجی زواره

حالات چشم در قرآن

نام نویسندهاسماعیل نساجی زواره

پهلو

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدحامد شریعتمداری

پشت

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدجعفر صادقی فدکی