مبانى حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم در قرآن‏ كريم

پدیدآورمهدی فیروزی

نشریهرواق اندیشه

شماره نشریه42

تاریخ انتشار1388/01/26

منبع مقاله

کلمات کلیدیموانع عبادت

share 3495 بازدید
مبانى حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم در قرآن‏ كريم

مهدى فيروزى

محيط زيست با مفهوم رايج و متداول آن در عصر حاضر، بحثى كاملاً نو و تازه است كه نه در اسلام و نه در هيچ مكتب ديگرى سابقه نداشته است؛ اما مى‏توان قواعد و مقررات مورد نياز آن را از متون دينى استخراج كرد؛ به طورى كه مى‏توان يك مكتب زيست محيطى جامع را ارائه كرد.

چكيده:

بى‏ترديد، موضوع آلودگى محيط زيست يكى از مهمترين معضلاتى است كه انسان معاصر را با چالشهاى جدى روبه‏رو كرده است. اين مسأله از آن جهت داراى اهميت است، كه علائم تهديد كننده حيات، آشكار شده و نسل حاضر و آينده را به دليل آلودگيهاى گسترده زيست محيطى، با تهديد مواجه ساخته است. از سوى ديگر، انسان بدون داشتن محيط زيستى امن و سالم، قادر نخواهد بود به زندگى طبيعى خود ادامه دهد. به همين جهت، حفظ و حمايت از محيط زيست و سالم نگه داشتن آن، به عنوان يكى از مهمترين نيازهاى اساسى براى ادامه حيات، مورد توجه و عنايت همگان قرار گرفته است.
حق انسانها در داشتن محيط زيستى امن و سالم، به عنوان يك حق بشرى در كنار ساير حقوق شناخته شده براى بشر، چند سالى است كه مورد بحث و بررسى محافل علمى و طرفداران محيط زيست است.در اين نوشتار، مبانى حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم، از ديدگاه قرآن كريم مورد بحث و بررسى قرار مى‏گيرد.

مقدمه

حفظ محيط زيست، پاسخ به يكى از نيازهاى امروز جامعه براى نگاهدارى بيشتر از محيط زيست و رعايت حقوق عمومى است و تخريب محيط زيست معلول نابرابريهاى اجتماعى و استفاده‏هاى غلط از طبيعت و يكى از عوامل تضييع حقوق انسانهاست.(2)
با نگاهى به متون دينى مى‏توان دريافت كه محيط زيست و توجه به تأمين سلامت آن و حركت در جهت دستيابى به محيط سالم، از حقوق اساسى بشر است؛ همانگونه كه تخريب محيط زيست در اثر نشناختن حقوق بشر است.(3)
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشين خداوند بر روى زمين، حق دارد از نعمتهاى الهى استفاده كند؛ اما اين استفاده نبايد آنچنان باشد كه حق ديگران در بهره‏بردارى از اين نعمت الهى در خطر قرار گيرد. به عبارت ديگر، انسان همان‏گونه كه حق استفاده و بهره‏مندى از محيط زيست سالم را دارد، مسؤوليت درست استفاده كردن از آن را نيز بر عهده دارد.
با نگاهى به وضعيت فعلى محيط زيست، در مى‏يابيم كه انسانها در بهره‏بردارى از طبيعت و محيط زيست به مسؤوليت خود در حفظ و حراست از آن به درستى عمل نكرده‏اند. شاهد اين سخن، بحران عظيمى است كه محيط زيست دچار آن شده است. تخريب و نابودى روز افزون جنگلها و مراتع، نابودى گونه‏هاى نادر گياهى و جانورى، آلودگى آب، خاك و هوا، استفاده از سلاحهاى هسته‏اى و شيميايى، ورود مواد نفتى و آلاينده‏هاى ديگر مانند:
فاضلاب كارخانه‏ها و مجتمعهاى صنعتى به رودخانه‏ها و درياها، آسيب ديدن لايه ازن، بارانهاى اسيدى، مصرف روز افزون سوختهاى فسيلى، استفاده بى‏رويه از سموم دفع آفات نباتى و ده‏ها عامل آلوده‏كننده ديگر كه نام بردن از آنها فقط بر تلخ كامى و ناراحتى انسان مى‏افزايد گوياى اين واقعيت مهم است كه بشر در داد و ستد خود با محيط زيست، راه خطرناك و مهلكى را در پيش گرفته كه نتيجه آن چيزى جز به خطر افتادن سلامت و حيات انسان و ديگر موجودات نخواهد بود.
اندكى تأمل و تفكر در آمارهايى كه همه روزه در مورد وضعيت محيط زيست بيان مى‏شود، كافى است تا انسان خود را بر لب پرتگاهى احساس كند كه ساخته و پرداخته خود اوست.
در مقابله با اين خطر بزرگ كه موجوديت انسان و ديگر جانداران را با تهديد رو به رو كرده است، تلاشهاى فراوانى در سطح جهان صورت گرفته تا از شدت و پيشرفت اين بحران كاسته شود. برگزارى ده‏ها كنفرانس بزرگ جهانى مانند «كنفرانس استكهلم، درباره محيط زيست انسانى»،(4) «كنفرانس ريو، درباره محيط زيست و توسعه»(5) و به تازگى، برگزارى «اجلاس ژوهانسبورگ»(6)، بخشى از اقدامات جهانى در مقابله با بحران عظيمى است كه جهان به واسطه آلودگى و تخريب محيط زيست گرفتار آن است.
علاوه بر اين، تهيه و تصويب اسناد بين‏المللى فراوان در جهت مقابله با بحران زيست محيطى جهان، از جمله «اعلاميه استكهلم»(7)، «اعلاميه ريو»(8)، «منشور جهانى طبيعت»(9)، بخش ديگرى از اقدامات بين‏المللى در اين باره است.
يكى از اقدامات مهم در اين باره، ايجاد رابطه بين محيط زيست و حقوق بشر و شناسايى حقّى بشرى، نسبت به محيط زيست با عنوان «حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم» است، كه طى چند قسمت اين موضوع را مورد بررسى قرار مى‏دهيم:

1ـ رابطه محيط زيست و حقوق بشر

طبيعت رو به پيشرفت مسائل بين‏المللى، اقتضا مى‏كند كه حفاظت از محيط زيست براى انسان امروز و نسلهاى آينده، مورد توجه جدّى همگان قرار گيرد؛ اما اين كه چگونه اين امر تحقق مى‏يابد، سوالى است كه بايد به آن پاسخ داده شود.
براى يافتن پاسخ اين سوال اقدامات متعددى صورت گرفته و نظريات گوناگونى نيز بيان شده است، تا بشر همچنان بتواند از محيط زيست سالم خود بهره‏مند باشد. يكى از امورى كه پيشنهاد شده و مى‏تواند در حفظ محيط زيست مؤثر باشد، ايجاد رابطه بين محيط زيست و حقوق بشر است؛ زيرا حمايت قانونى از حقوق بشر مى‏تواند وسيله‏اى جهت رسيدن به حفاظت از محيط زيست باشد. حقوقى مثل حق حيات، آزادى بيان، مشاركت سياسى، برابرى و... شامل ابزارهاى قانونى بين‏المللى هستند كه حفاظت بيشتر از محيط زيست را مى‏طلبند. به همين جهت، برخى از حقوق‏دانان پيشنهاد كرده‏اند كه براى برخورد با مسائلى كه از طريق نابودى تدريجى محيط زيست گريبان‏گير بشر مى‏شود، حق جديدى در چارچوب حقوق بشر، مبنى بر «حق بر محيط زيست»(10) يا «حق بهره‏مندى از محيط زيست شايسته، سالم و امن»(11) شناسايى شود.(12)
اين حق، ضمن اين كه، داشتن محيط زيستى امن و سالم را براى همگان تضمين مى‏كند، وظيفه خوددارى از فعاليتهايى را كه به محيط زيست صدمه مى‏زند، بر افراد، سازمانها، شركتها و دولتها تحميل مى‏كند.
حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم، در درون خود متضمن چند حق ديگر است كه عبارتند از:
حق دسترسى به اطلاعات زيست محيطى، حق آموزش مسائل زيست محيطى، حق تصميم‏گيرى در مورد مسائل زيست محيطى و حق دادرسى و جبران خسارت زيست محيطى.
حق دسترسى به اطلاعات زيست محيطى، از يك طرف به حق افراد در كسب اطلاعات زيست محيطى بدون هيچ محدوديتى اشاره دارد و از طرف ديگر اشاره به تكاليف دولتها در واگذارى اين اطلاعات به افراد جامعه دارد. نكته مهم آن است كه دسترسى به اطلاعات زيست محيطى شرط لازم براى تحقق حق افراد، براى مشاركت در اتخاذ تصميمات زيست محيطى است؛ زيرا آگاهى يافتن از آثار و پيامدهاى عواملى كه بر محيط زيست تأثير گذارند، وابسته به دسترسى افراد به اطلاعات زيست محيطى است. پس از اين مرحله است كه افراد با آگاهى كامل مى‏توانند در اتخاذ تصميمات زيست محيطى مشاركت داشته باشند.
حق ديگرى كه در چارچوب حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم بايد از آن سخن گفت، حق آموزش مسائل زيست محيطى است. اين وظيفه دولتهاست كه نسبت به آموزش مسائل محيط زيست به افراد جامعه اقدام كنند. اين عمل مى‏تواند از طريق مدارس، كتابهاى آموزشى و رسانه‏هاى عمومى انجام پذيرد.
حق دسترسى به جبران خسارت يكى ديگر از تقسيمات حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم است. بر اين اساس هر شهروندى بايد، حق دسترسى به مراجع قضايى و جبران خسارات زيست محيطى را داشته باشد.(13)
امروزه حق بهره‏مندى از محيط زيست سالم به وسيله بسيارى از سازمانهاى بين‏المللى و كشورهاى جهان به رسميت شناخته شده و در تعدادى از اسناد بين‏المللى(14) و قوانين اساسى كشورها(15) مورد شناسايى قرار گرفته است.
البته درباره اين حق، تعريف دقيقى ارائه نشده است؛ اما شايد بتوان منظور از محيط زيست سالم را، محيطى دانست كه داراى حداقلهاى يك زندگى سالم باشد.

2ـ اسلام و محيط زيست

اسلام به عنوان دينى جهان‏شمول و جامع‏نگر، مدعى است كه پاسخگوى نيازهاى متغيّر انسان در هر عصرى است و براى كليه روابط و شؤون او، داراى قوانين و مقرراتى است. البته اين بدان معنا نيست كه براى هر موضوع با عنوان خاص و متداول امروزى آن، حكم خاصى را مقرر داشته باشد؛ بلكه كليات، اصول و قواعدى در اسلام وجود دارد، كه مى‏توان حكم هر موضوع را از آن به دست آورد.
يكى از همين موضوعات محيط زيست است. محيط زيست با مفهوم رايج و متداول آن در عصر حاضر، بحثى كاملاً نو و تازه است كه نه در اسلام و نه در هيچ مكتب ديگرى سابقه نداشته است؛ اما مى‏توان قواعد و مقررات مورد نياز آن را از متون دينى استخراج كرد؛ به طورى كه مى‏توان يك مكتب زيست محيطى جامع را ارائه كرد.(16)
خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايند:
«ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ»(17)
يعنى: ما در اين كتاب از بيان هيچ چيز فروگذار نكرديم.
در جاى ديگر خطاب به پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏فرمايند:
«وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»(18)
يعنى: كتابى به سوى تو فرستاديم كه بيان كامل هر چيزى در آن هست.
امام صادق عليه‏السلام نيز بر جامعيت اسلام تأكيد كرده و مى‏فرمايند:
خداوند در قرآن هر چيزى را بيان كرده است. به خدا سوگند، چيزى را كه مورد نياز مردم بوده، رها نكرده است، تا كسى نگويد اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل مى‏شد. آگاه باشيد همه نيازهاى بشر را خداوند در آن نازل كرده است.(19)
از امام باقر عليه‏السلام نيز روايت شده كه فرمودند:
خداوند متعال چيزى را كه مورد نياز اين امت است، در كتابش فروگذار نكرده است و براى رسولش تبيين نموده است و براى هر چيزى حدّى قرار داده و دليل روشنى بر آن نهاده است و براى هر كسى كه از اين حدّ تجاوز كند، حدّ و مجازاتى قرار داده است.(20)
بر طبق اين آيات و روايات، بخوبى مى‏توان استدلال كرد كه بيان هر چيزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به اين مطلب، كه قرآن يك كتاب تربيتى و انسان‏سازى است، كه براى تكامل فرد و جامعه در همه جنبه‏هاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مى‏شود كه منظور از «همه چيز»، تمام امورى است‏كه براى هدايت انسان لازم و ضرورى است.(21)
به طور قطع، يكى از امورى كه زمينه‏ساز سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت است، داشتن محيطى سالم و امن است؛ كه انسان بتواند در پناه آن، به تربيت جسم و جان خويش بپردازد و اصولاً يكى از وظايف مهم بشر كه حفظ جان است، جز با زيستن در محيطى امن و سالم امكان‏پذير نيست. بدين سبب، شرط اوليه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نيز فقط زمانى حاصل مى‏شود كه انسان از محيط زيست سالم بهره‏مند باشد.
از آنجا كه انسان به عنوان جزئى از جهان عظيم خلقت، با مجموعه بزرگى از مخلوقات ديگر، از جمله طبيعت و محيط زيست در ارتباط است، بديهى است كه زندگى شايسته او، در گرو تنظيم مناسب روابط با آنها خواهد بود. اسلام در اين باره راهكارهاى اساسى ارائه داده است؛(22) به طورى كه مى‏توان گفت در اسلام، جامع‏ترين ديدگاه و صحيح‏ترين شيوه تعامل با طبيعت و محيط زيست بيان شده است.(23)
با نگاهى به متون دينى ـ و از جمله قرآن كريم ـ مى‏توان دريافت كه محيط زيست و تلاش براى به حفظ و حمايت از آن، براى بهره‏مندى بشر از محيط زيستى امن و سالم جهت نيل به كمال، مورد اهتمام اسلام است.
آيات متعددى در قرآن بر اين مسأله دلالت دارند. اين آيات چند دسته هستند كه به آنها اشاره مى‏كنيم.

3ـ آياتى از قرآن كه محيط زيست را حق همگانى مى‏داند

اين دسته از آيات بيان مى‏كنند كه خداوند طبيعت و محيط زيست را براى انسان آفريده و انسان حق تصرف و استفاده از آن را دارد و اين حق براى همه انسانها در همه زمانها وجود دارد.(24)
خداوند در سوره بقره مى‏فرمايد:
«هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الأَْرْضِ جَمِيعاً»(25)
يعنى: و اوست آن (آفريننده‏اى) كه همه آنچه در زمين است براى شما آفريد.
اين آيه بهره‏بردارى از منابع و منافع زمين را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها مى‏داند؛ كه بايد به طور اصولى و صحيح، در جهت رفع نيازها و رعايت حقوق ديگر انسانها در همه دوره‏ها صورت‏پذيرد.
در آيه ديگر خداوند مى‏فرمايد:
«وَ لَقَدْ مَكَّنّاكُمْ فِي الأَْرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ»(26)
يعنى: شما را از امكانات زمين بهره‏مند ساختيم و وسائل معيشت شما را در آن فراهم كرديم.
اين آيه نيز، بيان‏كننده توانايى و امتيازى است كه انسان روى زمين دارد، تا جايى كه در آن وسائل زندگى او فراهم شده است. روشن است كه داشتن محيط زيستى سالم، جزء اولين حقوق انسان براى زندگى در روى زمين است. بر همين اساس، خداوند نيز، پهنه طبيعت را زيستگاه انسانى قرار داده است.
در آيه 10 سوره الرحمن آمده است:
«وَ الأَْرْضَ وَضَعَها لِلأَْنامِ»
يعنى: و (خداوند) زمين را براى همگان قرار داد.
بر مبناى اين آيه كريمه، زمين و محيط زيست آن، حق همگانى است و همه حق دارند از آن بهره‏مند شوند. بنابراين، استفاده از اين حق، بايد به گونه‏اى باشد كه امكان استفاده و بهره‏بردارى از آن، براى نسل حاضر و نسلهاى آينده حفظ شود.
نكته‏اى كه بايد بدان توجه داشت اين است كه، هرگاه حقّى براى انسان نسبت به چيزى پديد آيد، در مقابل آن تكليفى نيز خودنمايى خواهد كرد. به عبارت ديگر حق و تكليف، دو روى يك سكّه‏اند. اگر استفاده و بهره‏بردارى از طبيعت و محيط زيست براى انسان به رسميت شناخته شده؛ اين حق، تكليفى نيز ايجاد مى‏كند و آن اين است كه انسان، وظيفه دارد به گونه‏اى از حق خود استفاده كند كه به حقوق ديگران لطمه‏اى وارد نكند. بر همين اساس، اگر انسان از محيط زيست استفاده مى‏كند، بايد استفاده او، به گونه‏اى باشد كه به حقوق ديگران در استفاده از آن خدشه‏اى وارد نشود.

4ـ آياتى از قرآن كه آفرينش عناصر محيط زيست را براى انسان مى‏داند

در دسته‏اى از آيات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محيط زيست، بر آفرينش آنها براى انسان تأكيد مى‏كند.
در سوره نحل خداوند مى‏فرمايد:
«وَ الأَْنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْ‏ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»(27)
يعنى: چهارپايان را آفريد كه براى شما از آنها گرما (جامه‏هاى گرم) و سودهاى ديگر فراهم مى‏آيد و از آنها مى‏خوريد.
در همين سوره خداوند همچنين مى‏فرمايد:
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً...»(28).
يعنى: اوست (خدايى) كه از آسمانها آب فرستاد كه از آن مى‏آشاميد و بدان درخت و گياه مى‏رويد، كه در آن (روييده‏ها)، دامهاى خود را مى‏چرانيد.
و در آيه بعد مى‏فرمايند:
«يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الأَْعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ»(29)
يعنى: و با آن برايتان كشتزارها و درختهاى زيتون و خرما و انگور و همه گونه محصول مى‏روياند.
در سوره نمل نيز خداوند مى‏فرمايد:
«وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»(30)
يعنى: براى شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهايى شادى‏انگيز رويانيديم.
اين دسته از آيات كه در قرآن فراوان هستند، همه يك پيام دارند و آن اين كه آنچه از عناصر محيط زيست در روى زمين است، براى انسانهاست و همه انسانها حق دارند از اين الطاف الهى بهره‏مند شوند و هيچ‏كس نمى‏تواند اين حق خدادادى را از آنها سلب كند.
تعبيراتى نظير: «لكم = براى شما»، «الناس = مردم» و «الانام = همگان»، آشكارا بر اين مطلب دلالت دارند، كه اين نعمتها، براى همه مردم و حق همه آنهاست ـ صرف‏نظر از هرگونه عاملى، همچون مذهب، جنسيت، تابعيت و... ـ و همه حق دارند تا از اين نعمت ارزشمند الهى بهره‏مند شوند و در پناه آن، زندگى سالم و امنى داشته باشند.

5ـ آياتى از قرآن كه محيط زيست و عناصر آن را مسخّر انسان مى‏داند

دسته‏اى از آيات قرآن هستند كه در آنها از واژه «تسخير» در مورد عناصر محيط زيست براى انسانها به كار رفته است. در اين آيات، آفتاب و ماه، باد و باران، كوه‏ها و درّه‏ها، جنگلها و سبزه‏زارها، حيوانات و ساير منابع زمينى و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آنها بهره برده و زندگى سعادتمندى را داشته باشد.
در فرهنگ قرآن، واژه تسخير به دو معنى آمده است: يكى در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخير خورشيد و ديگرى زمام اختيارش در دست بشر بودن مانند درياها و بسيارى از موجودات زمين.(31)
براى اين كه حق انسان در استفاده و بهره‏بردارى از طبيعت را در اين قسم از آيات بيان كنيم، به چند نمونه اشاره مى‏كنيم:
خداوند در سوره نحل مى‏فرمايند:
«وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ...»(32)
يعنى: خداوند، خورشيد و ماه را مسخّر شما ساخت.
و در سوره ديگر چنين مى‏فرمايد:
«وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ...»(33)
يعنى: خداوند، شب و روز را براى شما تسخير كرد.
و در جاى ديگر اشاره مى‏كند:
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَْرْضِ ...»(34)
يعنى: آيا نديديد كه خداوند آنچه در آسمانها و زمين است، مطيع شما كرد.
در جاى ديگر نيز، خداوند با مضامين مشابه قبل مى‏فرمايند:
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الأَْرْضِ...»(35)
يعنى: آيا نديدى خداوند آنچه را در زمين است، مسخّر شما ساخت.
و موارد فراوان ديگرى كه بر همين معنا دلالت دارند.(36)
استاد شهيد مرتضى مطهرى، در مورد اين آيات مى‏فرمايند:
«در قرآن از مسخّر كردن ماه، خورشيد، شب، روز، دريا، نهرها، كوه‏ها، باد و هر چه در آسمان و زمين است، ياد شده است. بديهى است كه در همه اين موارد، مقصود اين است كه اين امور طورى آفريده شده‏اند كه رام انسان و مورد استفاده و بهره‏بردارى انسان هستند».(37)
از آنچه گفته شد معلوم مى‏شود كه طبيعت و محيط زيست در متون دينى، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراين، در مقابل حق استفاده‏اى كه خداوند براى انسان در محيط زيست و طبيعت قائل شده است، وظيفه‏اى نيز بر عهده او گذاشته است كه آن، حفظ و حمايت و بهره‏بردارى صحيح از محيط زيست است؛ زيرا هدف خداوند از در اختيار گذاشتن طبيعت براى انسان اين است كه جهت رفاه، آسايش و تكامل خود از آن بهره‏مند شود. بنابراين، اگر در استفاده از اين امكانى كه در اختيار او قرار گرفته، زياده‏روى كند، بر خلاف آن هدف متعالى اقدام كرده كه نتيجه‏اش به خطر افتادن حيات خود او و ديگران و بازماندن از سير تكاملى در مسير سعادت دنيا و آخرت خواهد بود.
به عنوان مثال، علم و فناورى، مهمترين ابزار تصرف انسان در طبيعت است. تلاش علمى و به كارگيرى فناورى در طبيعت و محيط زيست براى اين است، كه انسان بتواند از محيط زيست و طبيعت، جهت فراهم آوردن يك زندگى سعادتمندانه همراه با امنيت و آرامش استفاده كند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناورى براى تصرف در محيط زيست زياده روى كند، ثمره‏اى جز مقهوريت و مغلوبيت او در مقابل سلطه زندگى ماشينى و صنعتى نخواهد داشت. اين همان چيزى است كه امروزه شاهد آن هستيم و به طور قطع هم خلاف دستورات و تعاليم اسلام است؛ زيرا اسلام، تسلط بر طبيعت را مى‏خواهد، اما زياده‏روى در اين امر باعث شده كه كار از دست انسان خارج شود؛ به گونه‏اى كه سلامت، امنيت و انسانيت او در ميان پيچ و مهره‏هاى اين زندگى صنعتى و ماشينى گم شده است.(38)
با اين همه، تصرف در محيط زيست بايد به گونه‏اى باشد كه انسان را در جهت دستيابى به حيات طيبه و توسعه متعادل كه ضامن ارتقاى وضع جسمى و روحى بشر است، يارى كند.(39) به عبارت ديگر، تصرف در محيط زيست بايد به شيوه‏اى باشد كه آدمى را به غايت و هدف خلقت برساند. بدين جهت، استفاده از آن به طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن اين كه اين نعمتها وسيله‏اند نه هدف، خود باعث گمراهى و انحراف انسان از مسير حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودى مختار، بايد به اين واقعيت تن دهد، كه زمين همان‏گونه كه محل رشد تكوينى و جسمى اوست، بايد محيط تكامل روحى و معنوى او نيز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تكامل روحى‏اش، ارادى و اختيارى است، پس بايد به شيوه‏اى عالمانه و مدبّرانه از محيط زيست، براى اين هدف متعالى استفاده كند؛(40) زيرا رسيدن به تكامل روحى و معنوى بدون بهره‏مندى از محيط زيستى امن و سالم امكان‏پذير نخواهد بود.

6ـ حق بر محيط زيست، تكليف و مسؤوليت در برابر محيط زيست را در پى دارد

تا اينجا بيان كرديم كه انسان حق دارد از محيط زيست سالم برخوردار باشد و آيات قرآن هم بر همين امر دلالت مى‏كرد. اما نكته مهم اين است، كه هر حقّى، تكليفى را در پى دارد؛ يعنى همان طور كه انسان حق دارد از محيط زيست سالم بهره‏مند باشد، اين تكليف را نيز دارد كه اين حق را براى ديگران به رسميت بشناسد و از هر عملى كه ديگران را از داشتن محيط زيستى سالم، محروم كند، خوددارى نمايد.
مقام معظم رهبرى در اين باره مى‏فرمايند:
«هدف متعالى اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهاى الهى، و ايجاد جامعه‏اى سالم و به دور از فاصله طبقاتى، و مستعد براى رشد و شكوفايى است و الزامات شرعى، براى حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبيعى، با پرهيز از زياده‏روى، و تعبّد به عدم اضرار به غير را، فراهم آورده است.»(41)
بنابراين، تصرف انسان در طبيعت و محيط زيست مطلق و نامحدود نيست؛ بلكه مقيد به چارچوبهايى است كه بايد آنها را رعايت كند. از جمله: عدم اضرار به غير، رعايت حقوق ديگران و حفظ حقوق نسلهاى آينده. عواملى همچون ايمان و اخلاق اسلامى از امورى است كه مى‏تواند رابطه‏اى مسالمت‏آميز بين انسان و محيط زيست برقرار كرده و به سلامتى و شادابى انسان و محيط زيست منجر شود.
بر همين اساس، در قرآن كريم، خداوند همان طور كه حق بهره‏بردارى از محيط زيست و طبيعت را براى انسان قرار داده، مسؤوليت عمران و آبادانى زمين را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الأَْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها»(42)
يعنى: خداوند شما را از زمين پديد آورد و آبادى آن را به شما واگذاشت.
از اين آيه استفاده مى‏شود كه محافظت، عمران و آباد كردن محيط زيست از وظايف انسان است و هر عملى كه با آبادانى محيط زيست منافات داشته باشد، ممنوع است.
نكته ظريفى كه در اين آيه وجود دارد آن است كه قرآن نمى‏گويد، خداوند زمين را آباد كرد و در اختيار شما گذاشت؛ بلكه مى‏فرمايد: عمران و آبادانى زمين را به شما واگذار كرد. پس انسان مسؤوليت عمران و آبادانى زمين را بر عهده دارد(43) و مفهوم آيه اين است كه تخريب محيط زيست و نابودى آن، مخالف عمران و آبادانى است، پس بايد از آن پرهيز نمود.
قرآن كريم بارها بر رفتارهاى سازنده و اصلاح‏گرانه تأكيد كرده ـ كه به طور قطع، يكى از رفتارهاى اصلاح‏گرانه در زمين حفظ و حراست از طبيعت و محيط زيست است ـ و در مقابل، از رفتارهاى فسادانگيز نهى كرده است. در قرآن كريم در بسيارى موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايند:
«وَ لا تُفْسِدُوا فِي الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها...»(44)
يعنى: و در زمين پس از اصلاح آن فساد نكنيد.
بدون شك، تخريب، نابودى و آلوده‏سازى محيط زيست يكى از مصاديق مهم رفتارهاى فسادانگيز در زمين است. همانگونه كه در آيه بالا هم آمده است، در بسيارى از آيات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فى الارض» آمده است كه اين فساد در زمين، شامل فساد در طبيعت و محيط زيست نيز خواهد بود. به همين جهت، قرآن كريم با بيان عناصر محيط زيست و طبيعت، تخريب و نابودى آنها را مصداق بارز فساد مى‏داند و خطاب به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏فرمايند:
«وَ إِذا تَوَلّى سَعى فِي الأَْرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»(45)
يعنى: هنگامى كه روى بر مى‏گردانند (و از نزد تو خارج مى‏شوند) در راه فساد در زمين، كوشش مى‏كنند و زراعتها و چهارپايان را نابود مى‏سازند، (با اين كه مى‏دانند) خدا فساد را دوست نمى‏دارد.
از آيات ياد شده استفاده مى‏شود كه فساد داراى مفهومى بسيار گسترده است و شامل هرگونه نابسامانى، ويران‏گرى، انحراف و ظلم مى‏گردد. به عبارت ديگر، فساد به هر گونه تخريب و ويرانگرى گفته مى‏شود كه نظام آفرينش را دچار مخاطره كند. يكى از نظمهاى موجود در آفرينش، نظم حاكم بر طبيعت و محيط زيست است كه هرگونه تخريب و نابودى آن، مشمول نهى در اين آيات خواهد شد. از اين رو، هرگونه رفتارى كه به بروز فساد و تخريب در عرصه محيط زيست ختم گردد، در تضاد با تعاليم عاليه اسلام بوده و ممنوع است. بر همين اساس، انسان بايد در عين استفاده و بهره‏بردارى از محيط زيست، از هرگونه رفتار غيراصولى و فسادانگيز در اين باره بپرهيزد.
بنابراين، انسانها در عين اين كه حق استفاده از محيط زيست را دارا هستند، بايد اين حق را براى ديگران نيز قائل باشند؛ به اين معنى كه، با سوء استفاده از حق خود، حق ديگران را در بهره‏مندى از محيط زيست سالم، پايمال نكنند.

سخن پايانى

انسان به عنوان جزئى از اين جهان، بايد با ديگر مخلوقات خداوند همكارى سازنده و پايدار داشته باشد. محيط زيست و طبيعت، محلى است كه انسان در آن متولد شده و رشد و نمو كرده است و گهواره انسان محسوب مى‏شود. بدين سبب، بايد به گونه‏اى با آن رابطه برقرار كند كه ضمن برخوردار شدن از مواهب طبيعى، در حفظ سلامت و پايدارى آن نيز بكوشد.
آيات و روايات فراوانى وجود دارد كه نشان مى‏دهد خداوند، طبيعت و محيط زيست را براى انسان آفريده و او حق تصرف در آن را دارد؛ اما از سوى ديگر تأكيد مى‏كند، كه حق بهره‏مندى از محيط زيست، اختصاص به يك نسل ندارد. از اين رو، بايد بهره‏بردارى از آن اصولى و عادلانه باشد؛ به طورى كه هم نسل حاضر و هم نسلهاى آينده بتوانند در پناه آن زندگى سالمى داشته باشند. بنابراين، سوء استفاده از اين حق كه منجر به آلوده‏سازى، تخريب و نابودى محيط زيست شود و در نتيجه به حق ديگران ـ بويژه نسلهاى آينده ـ در استفاده از آن خللى وارد كند، ممنوع است.

پی نوشت ها:

1ـ كارشناس ارشد حقوق بين‏الملل و پژوهشگر دانشگاه مفيد.
2ـ مقام معظم رهبرى، پيام به اولين همايش حقوق محيط زيست، روزنامه ايران، 22/3/1382.
3ـ عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دين، اسراء، قم، 1380، ص 191.
4ـ اين كنفرانس به موجب قطعنامه شماره (××III) 2398 مجمع عمومى، از پنجم تا شانزدهم ژوئن 1972، در شهر «استكهلم» پايتخت سوئد برگزار شد. اين كنفرانس، بزرگترين كنفرانس بين‏المللى در مورد محيط زيست بود كه تا اين تاريخ تشكيل شده بود و در آن، بيش از 6000 نفر به نمايندگى از 113 كشور و نزديك به همين تعداد نمايندگانى از سازمانهاى بين‏المللى و 700 ناظر اعزامى از 400 سازمان غير دولتى و 1500 خبرنگار شركت داشتند. در اين كنفرانس چند سند مهم به تصويب رسيد، كه از جمله مى‏توان به «اعلاميه كنفرانس ملل متحد در مورد محيط زيست» در 26 اصل با هدف حفاظت از محيط زيست و يك دستورالعمل يا «برنامه عمل» مشتمل بر 109 توصيه، در مورد تمهيدات هماهنگ براى مقابله با مشكلات زيست محيطى اشاره كرد. ر.ك.: آون گرين، محيط زيست، ترجمه احمد عليخانى، تهران، 1379، صص 34ـ30؛ همچنين ر.ك.:
Patricia W.Birnie and Alan E.Boyle, Basic Documents on International law and Environment, clarendon press, Oxford, 1996, PP.2-8.
5ـ بيست سال پس از كنفرانس استكهلم، سازمان ملل در راستاى رفع نارسايى‏ها و كمبودهاى موجود، و با توجه به شرايط جديد، كنفرانسى را تحت عنوان «كنفرانس ملل متحد درباره محيط زيست و توسعه»، از سوم تا چهاردهم ژوئن 1992، در شهر «ريودوژانيرو» پايتخت برزيل برگزار كرد. در اين كنفرانس كه به موجب قطعنامه 228/44 مجمع عمومى تشكيل شد، 172 دولت، 6 سازمان بين‏المللى وابسته به سازمان ملل، 000/10 نفر شركت كننده شامل 116 نفر از سران دولتها، 1400 نفر از سازمانهاى غيردولتى و حدود 9000 روزنامه‏نگار شركت داشتند. مسائل مطرح شده در اين كنفرانس عبارت بود از: محافظت از اتمسفر، كنترل آلودگى هوا، حفاظت از تنوّع گونه‏ها، دفع صحيح مواد زائد، بهبود كيفيت زندگى، سلامت انسانها، حفاظت از اقيانوسها، حفاظت از جنگلها و بالاخره مسائل مالى جهت مبارزه با آلودگى محيط زيست. اسناد تصويب شده در اين كنفرانس عبارت بودند از: «اعلاميه كنفرانس ملل متحد درباره محيط زيست و توسعه»، «اعلاميه اصول در مورد جنگلها»، «طرح اقدام براى قرن 21». در ضمن در حاشيه اين كنفرانس دو سند مهم ديگر با عناوين «كنوانسيون تنوّع گونه‏هاى زيستى» و «كنوانسيون تغييرات آب و هوايى» هم به تصويب رسيد. ر.ك.: اردشير امير ارجمند، حفاظت از محيط زيست و همبستگى بين‏المللى، مجله تحقيقات حقوقى، ش 15، تابستان 1374، صص 342ـ336؛ آون گرين، پيشين، ص9؛ احمد لواسانى، كنفرانس بين‏المللى محيط زيست در ريو، دفتر مطالعات سياسى و بين‏المللى، تهران، 1372، صص56ـ52.
6ـ پس از گذشت 10 سال از كنفرانس ريو، كنفرانس بزرگ زيست محيطى با عنوان «كنفرانس سران توسعه پايدار»، از بيست و ششم آگوست تا چهارم سپتامبر 2002 در ژوهانسبورگ، پايتخت آفريقاى جنوبى با هدف بررسى و ارزيابى اجراى دستور كار 21، كه در كنفرانس ريو به تصويب رسيده بود، برگزار شد. در اين كنفرانس راه‏هاى مبارزه با فقر، تخريب محيط زيست، مقابله با رشد بى‏رويه جمعيت و مباحث زيست محيطى ديگر مورد بحث و بررسى قرار گرفت. در پايان نيز سندى جهت اجرايى كردن تصميمات متخذه، به تصويب رسيد.WWW.Johannesburg summit.org
7ـ براى ملاحظه متن فارسى اعلاميه ر.ك.: اردشير اميرارجمند، پيشين، صص 426ـ421 و براى ملاحظه متن انگليسى آن نگاه كنيد:
Patricia W.Birnie and Alan E.Boyle, Op.cit, PP.2-8.
8ـ براى ملاحظه متن فارسى اعلاميه ر.ك.: همان، صص 436ـ431 و براى ملاحظه متن انگليسى نگاه كنيد:Ibid, pp.9-14.
9- Ibid, PP. 15-20.
10- Right to Environment.
11- Right to Decent, Healthful and safe Environment.
12ـ ر.ك.: عليرضا پارسا، محيط زيست و حقوق بشر، اطلاعات سياسى ـ اقتصادى، ش 136ـ135، ص 130.
13ـ ر.ك.: گودرز افتخار جهرمى، حق بر محيط زيست، با تأكيد بر حق دسترسى بر اطلاعات زيست محيطى، نخستين همايش حقوق محيط زيست ايران، تهران، 1382، صص 4ـ1.
14ـ به عنوان نمونه مى‏توان از: اعلاميه استكهلم، پيش از طرح سومين ميثاق بين‏المللى حقوق همبستگى، منشور آفريقايى حقوق بشر و پروتكل الحاقى به كنوانسيون آمريكايى حقوق بشر نام برد.
15ـ قوانين اساسى بيش از 60 كشور جهان، كه اخيرا تصويب يا اصلاح شده، اين حق را به رسميت شناخته‏اند. براى نمونه، اصل 50 قانون اساسى اوكراين مصوب 28 ژوئن 1996 بيان مى‏كند كه: «هر فرد حق دارد كه از محيط زيستى امن و سالم و جبران خسارات ناشى از نقص اين حق برخوردار باشد». به نقل از: ديناه شلتون، تشريفات و آيين دادرسى حقوق بين‏الملل محيط زيست، ترجمه محمدحسن حبيبى، انتشارات دانشگاه تهران، 1381، ج 2، ص 319.
16ـ ر.ك.: ابوالقاسم گرجى، اسلام و محيط زيست، مجله نور علم، ش 4، خرداد 1363، ص 115.
17ـ انعام / 38.
18ـ نحل / 89.
19ـ «ان الله تبارك و تعالى انزل فى القرآن تبيان كل شى‏ء....»، عبد على بن جمعه الحويزى، تفسير نور الثقلين، دارالكتب العلميه، قم، 1342، ج 3، ص 74؛ محمد بن يعقوب الكلينى، اصول الكافى، دار التعارف للمطبوعات، 1411 ق.، ج 1، ص113.
20ـ محمد بن يعقوب الكلينى، همان، ص 113.
21ـ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1379، ج 11، ص 361.
22ـ محمد ربانى، بهره‏گيرى شايسته از محيط زيست با الهام از تعاليم اسلام، مجموعه مقالات همايش اسلام و محيط زيست، سازمان حفاظت محيط زيست، تهران، 1378، ص 223.
23ـ مقام معظم رهبرى، پيشين، ص 4.
24ـ ر.ك.: ابوالقاسم گرجى، پيشين، ص 115.
25ـ بقره / 29.
26ـ اعراف / 10.
27ـ نحل / 5.
28ـ نحل / 10.
29ـ نحل / 11.
30ـ نمل / 60.
31ـ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، پيشين، ج 10، ص 356.
32ـ ابراهيم / 33.
33ـ نحل / 12.
34ـ لقمان / 20.
35ـ حج / 65.
36ـ به عنوان نمونه ر.ك.: حج / 36؛ نحل / 14.
37ـ مرتضى مطهرى، مقدمه‏اى بر جهان‏بينى اسلامى، صدرا، تهران، 1373، ج 2، ص 57.
38ـ ر.ك.: محمد جواد باهنر، انسان و خودسازى، به نقل از: صادق اصغرى لفمجانى؛ مبانى حفاظت از محيط زيست در اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامى و سازمان حفاظت محيط زيست، تهران، 1378، ص 87.
39ـ محمد ربانى، پيشين، ص 233.
40ـ صادق اصغرى لفمجانى، پيشين، ص 92.
41ـ مقام معظم رهبرى، پيشين، ص 4.
42ـ هود / 61.
43ـ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، پيشين، ج 9، ص 151.
44ـ اعراف / 56.
45ـ بقره / 205.

مقالات مشابه

تحلیل جایگاه محیط زیست از دیدگاه قرآن

نام نشریهقرآن و علم

نام نویسندهمحمد حسن صادقی روش

نقش مبانی هستی‌شناختی در تعامل با محیط زیست با تکیه بر آموزه‌های قرآن

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهحامد پور رستمی, ام‌البنین سلیمانی باغشاه

سبک زندگی در تعامل با آب با تکیه بر آموزه‌های قرآن

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهسیدمحمد موسوی مقدم, ام‌البنین سلیمانی باغشاه

جهان بینی قرآنی و محیط زیست

نام نشریهآموزه‌های قرآنی

نام نویسندهمحسن نورائی

اخلاق زيستي از منظر اديان ابراهيمي

نام نشریهاخلاق زیستی

نام نویسندهمحمود عباسی, مجیدرضا خلج‌زاده, مهران سیف فرشد, اکبر شهریوری, محسن فدوی

عدالت زیست محیطی در آموزه های قرآن و حدیث

نام نشریهتحقیقات علوم قرآن و حدیث

نام نویسندهسیدمحمدباقر حجتی, زهرا سلامی

نقش نظام هستی شناختی قرآن در ارتقای اخلاق زیست محیطی

نام نشریهاخلاق

نام نویسندهفتح‌الله نجارزادگان, نرجس ملک محمدی, حسین معصوم بیگی