اخلاص در تلاوت قرآن

پدیدآورابوالفضل علی دوست ابرقویی

نشریهدیدار آشنا

شماره نشریه41

تاریخ انتشار1388/02/31

منبع مقاله

share 447 بازدید
اخلاص در تلاوت قرآن

ابوالفضل عليدوست‏ابرقويى

از مدت‏ها پيش دنبال فرصتى مى‏گشت تا دور از هرگونه هياهو ساعتى را با فراغت‏بال، با خداى خود مناجات كند . آسمان چشم را به اشك توبه و ندامت‏بشويد و سراچه‏ى دل را به آه سينه غبار روبى مى‏كند .
شب فرصت‏خوبى است و گوشه‏ى مسجد مكانى مناسب تا در امتداد جاده‏ى شب مركب راهوار دل را به مقصد هدايت كند كه خدا نيز در همين نزديكى‏هاست .
شبى پس از اداى فريضه‏ى مغرب و عشا فرصت را غنيمت‏شمرد و در مسجد ماند . همين كه مسجد از مردم خالى شد، گوشه‏اى را انتخاب كرد و مشغول مناجات و دعا گرديد .
ساعتى كه گذشت، صدايى به گوشش رسيد . با خود فكر كرد: لابد كسى است، همانند من كه براى عبادت به مسجد آمده است .» اعتنايى نكرده به دعاهايش ادامه داد .
دقايقى كه گذشت، اين فكر ناگهان به سراغش آمد كه: «چه خوب! اين مرد لابد مرا خواهد ديد و فردا صبح به اهل محل اعلام مى‏كند كه فلانى ديشب تا صبح، در مسجد به دعا و مناجات مشغول بود، آن وقت مرم به چشمى ديگر به من نگاه مى‏كنند: عابد شب زنده دار، مرد خدا، كبوتر مسجد و ...»
زاويه‏ى انحراف از همين نقطه شروع شد و دعا و تضرع مرد با سوز بيش‏ترى همراه گرديد، سوزوگدازى كه حرارت آن از هيزم ريا و شرك تهيه شده بود .
صبح شد و آماده‏ى رفتن از مسجد، مرد سر و گوشى آب داد، تاببيند چه كسى قرار است او را نزد اهل محل معرفى كند: چشم او به چيزى نيفتاد، جز سگى كه از سرما به به گوشه‏ى مسجد پناه آورده بود!
- اى واى بر من از ديشب تا صبح عبادت كردم; اما براى ...» (1)
«نيت‏» انگيزه‏اى است كه فرد را به ارتكاب يا ترك عملى يا گفته‏اى وا مى‏دارد و در حقيقت قالب و شاكله‏ى اعمال است . عمل بدون نيت و انگيزه، عمل كودكى را مى‏ماند كه به تعبير سعدى ناگهان بر هدف زند تيرى .
بر اين اساس، اعمال عبادى بدون انگيزه و نيت اگرچه از شكل و صورت عبادت برخوردار باشند، فاقد روح و كارآيى هستند .
هرگاه فرد، قبل از ارتكاب يا ترك عمل قصد مى‏كند براى رضاى خدا حركت كند، در اين صورت عمل او رنگ و بوى اخلاص پيدا كرده و هرچه شخص بتواند از وسوسه‏هاى شيطان دورى كند، رنگ و بوى اخلاص در عمل او نمود بيش‏ترى خواهد داشت و در پيشگاه خداوند، پاداش بيش‏ترى ارزانى‏اش مى‏گردد .
نقطه‏ى مقابل، زمانى است كه انگيزه و نيت فرد براى دست زدن به اعمال عبادى و يا ترك يك كار، كسب شهرت، وجهه نزد اين و آن باشد .
چنين عملى آلوده به رياست و هرگاه قصد عامل آن باشد كه به اين طريق ويژگى‏هاى خود را به گوش مردم برساند تا در قلب آن‏ها شهرتى دست و پا كند، به «شيعه‏» مبتلا شده است كه از شاخ و برگ درخت رياست .
از مجموع روايات و توصيه‏هايى كه علماى اخلاق در كتاب‏هاى مربوطه آورده‏اند، اين نكته به دست مى‏آيد كه اعمال خالصانه كه در آن‏ها انگيزه‏اى جز كسب رضاى الهى و دست‏يابى به پاداش‏هاى الهى نباشد، نه تنها مورد قبول واقع مى‏شود، بلكه رضاى خداوند ومحبت پروردگار را به دنبال دارند و برعكس، اعمال آلوده به ريا، نه تنها پذيرفته نمى‏شود، بلكه غضب و خشم پروردگار را در كارنامه‏ى شخصى رقم مى‏زنند . در روايتى از امام على ( عليه السلام) به نقل از رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) آمده است:
«كسى كه چيزى را كه خداوند دوست دارد، براى مردم ظاهر كند (اعمال خوب را براى تظاهر انجام بدهد) و در باطن آنچه را كه خداوند مكروه دارد، به ظهور برساند، خداوند را ملاقات مى‏كند، در حالى كه پروردگار از او خشمگين است‏» (2)
اعمال ريايى تا جايى خطرناك است كه فرد را به وادى شرك مى‏كشاند; زيرا براساس روايتى از امام صادق ( عليه السلام: «هر ريايى شرك است ...» (3)
بنابراين، براى دست‏يابى به بهره‏هاى اعمال عبادى، چاره‏اى نيست جز اين كه شخص تلاش كند خود را تا جايى كه امكان دارد از تركش‏هاى ريا مصونيت‏بخشد و اين حاصل نمى‏شود، جز آن‏كه عامل، رنگ ولعاب اخلاص را - كه اولين مرحله‏ى آن در نيت و انگيزه‏ى خدايى عمل متجلى مى‏گردد - با عمل همراه سازد .
توصيه و دستور خداوند متعال به رسول گرامى اسلام مبنى بر اين كه «بگو به درستى كه نماز و عبادت و زندگى و مرگ من از آن پروردگار جهانيان است، شريكى ندارد و من به اين كار مامورم ...» (4) ; در حقيقت رهنمودى است‏به همه‏ى كسانى كه رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) را به عنوان بهترين اسوه پذيرفته‏اند و بدون ترديد، عالى‏ترين مظهر اخلاص در اين آيه به طور فشرده آمده است .
در آيات فراوانى از قرآن مجيد و روايات ائمه - ( عليهم السلام) - به ضرورت اخلاص در عمل اشاره شده است، چه به طور مستقيم و غير مستقيم; مانند آيه‏ى بيست و سه از سوره‏ى بنى اسرائيل، آيه‏ى دو از سوره‏ى زمر، آيه‏ى پنج از سوره‏ى بينه و آياتى ديگر .
نكته‏ى مهمى كه بايستى به آن توجه كرد، اين است كه علماى اخلاق بسيارى از مبانى معارف عرفانى و اخلاقى را داراى مراتب و درجاتى مى‏دانند، مثلا توبه را به توبه‏ى عوام و توبه‏ى خواص و توبه‏ى خاص الخواص تقسيم مى‏كنند و طبعا آنچه را خواص از آن توبه مى‏كنند، چه بسا براى عوام، امرى مباح به حساب آيد .
اخلاص، از جمله مواردى است كه مراتبى دارد . اخلاص عوام آن است كه اعمال عبادى خود را دور از تار و پود ريا انجام دهند . هرچند قصد آن‏ها رسيدن به پاداش‏هاى الهى و رهايى از عذاب‏هاى جهنم باشد، در حالى كه شوق بهشت و رهايى از دوزخ در مراتب عالى اخلاص جايى ندارد، بلكه عابد به دليل شايستگى پروردگار، آن ذات لايزال را عبادت مى‏كند . اين روايت از اميرمؤمنان كه در فرمود: «(خدايا!) من تو را از ترس عذاب جهنمت و طمع به بهشتت پرستش نكردم، بلكه تو را شايسته‏ى بندگى يافتم، پس تو را بندگى نمودم‏» ، گوياى نكته‏اى است كه به آن اشاره شد .
تلاوت قرآن موضوع رواياتى متعدد از معصومين ( عليهم السلام) است . اين نكته نه تنها در روايات كه در آيات قرآن نيز مورد تاكيد قرار گرفته و براى آن پاداش‏هايى در نظر گرفته شده است .
رسول اكرم ( صلى الله عليه و آله) فرمود: «قرآن خوانان عارفان اهل بهشت هستند»
هم‏چنين امام صادق ( عليه السلام) فرمود: «قرآن عهد و پيمان خدا با خلقش مى‏باشد . پس شايسته است‏براى مسلمان كه در فرمان آن نگاه كند و هرروز پنجاه آيه‏ى آن را بخواند .»
هم‏چنين آن بزرگوار فرمود: «چون در خانه‏ى مرد مسلمانى قرآن خوانده شود، اهل آسمان آن را به يكديگر نشان دهند، چنان كه اهل زمين اختران درخشان را به يكديگر نشان مى‏دهند» (5)
مجموعه‏ى رواياتى كه در خصوص تلاوت قرآن وارد شده است، درچند محور قابل بررسى است:
- رواياتى كه در خصوص‏شان و منزلت قرآن به عنوان ثقل اكبر در متون روايى وجود دارد .
- رواياتى كه در زمينه‏ى پاداش تلاوت كنندگان و عاملين به قرآن صادر گرديده است .
- رواياتى كه آداب و احكام تلاوت قرآن را مورد اشاره قرار داده‏اند .
- رواياتى كه در مذمت تلاوت كنندگان غير مخلص و رياكار وارد شده است .
هر كدام از اين محورها موضع چندين روايت مى‏باشد كه تفصيل آن‏ها در اين مختصر نمى‏گنجد .
پس از اين مقدمه به يك نكته‏ى اساسى بايستى اشاره كرد و آن اخلاص در تلاوت قرآن مى‏باشد .
ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن است . تامل در آيه‏ى شريفه‏ى «شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن‏» گوياى آن است كه خداوند متعال معرفى و بلكه فضيلت و شرافت اين ماه را به نزول قرآن دانسته، نه به روزه گرفتن (6) كه اين مورد اخير فرع قضيه است .
در خطبه‏ى معروف به خطبه‏ى شعبانيه از جمله سفارش‏هاى رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) تلاوت قرآن است، به طورى كه آن حضرت پاداش تلاوت يك آيه از قرآن را در ماه مبارك رمضان معادل پاداش يك ختم قرآن در غير اين ماه عنوان نمود . از اين جهت تلاوت قرآن عبادتى است، مانند ساير عبادات كه چشم طمع شيطان به آن معطوف مى‏گردد، تا بتواند روزنه‏اى در نيت و انگيزه‏ى تلاوت كنند، بگشايد و قصد و انگيزه‏ى او را تيره و تار كند .
بر همين مناسبت است كه تلاوت‏كننده بايستى مواظب دام و دانه‏ى شيطان باشد و در پررنگ كردن اخلاص خود در تلاوت قرآن بكوشد .
اين ضرورت از آن جا دوچندان مى‏گردد كه شيطان در تلاوت قرآن راحت‏تر از ديگر عبادات مى‏تواند رخنه كند، زيرا تلاوت قرآن با ارائه‏ى هنر تلاوت و صوت و تجويد همراه است . همين نكته مى‏تواند مركب شيطان در به انحراف كشاندن انگيزه‏ى تلاوت كننده باشد .
به عبارت ديگر كسانى كه به قصد ارائه‏ى صوت و هنر تجويد خود و در نتيجه كسب وجهه در نزد اين و آن قرآن راتلاوت مى‏كنند، مرتكب عبادت ريايى شده و نه تنها اين تلاوت ارزش و پاداش الهى براى آن‏ها ندارد، بلكه براساس روايتى كه بيان شده، خشم پروردگار را به دنبال دارد .
چنين افرادى در حقيقت قرآن را نعوذبالله براى ارتقاى وجهه‏ى خود نزد مردم در حد يك ابزار پايين آورده‏اند! طبعا هرگاه ارائه‏ى صوت و هنر آواز خود را بتوانند، با خواند اشعارى عاشقانه و متناسب با مجالس غير اخلاقى بهتر و پيش‏تر به رخ ديگران بكشند و به هدف خود كه همان كسب وجهه نزد عوام است‏برسند، بارخود را از پاى سفره‏ى قرآن جمع و بر بساط ديوان اين و آن پهن مى‏كنند . برعكس اين‏ها تلاوت كنندگانى هستند كه هر آواز و صوت خود را در خدمت قرآن قرار داده و صداى خود را با آيات الهى متبرك مى‏كنند .
رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) فرمود: «... اى عالم به قرآن! به وسيله‏ى آن فروتنى پيشه كن تا خداوند تو را بالا ببرد و آن را وسيله‏ى عزت‏طلبى و تكبر قرار مده تا خوارت نگرداند . اى داناى قرآن! خود را براى خدا بياراى، تا خدا تو را بيارايد و خود را به آن (قرآن) به خاطر مردم مياراى، تا خداوند تو را به آن زشت ننمايد ...» (7)
هم‏چنين در كتاب ارزشمند وسائل الشيعه طى روايتى طولانى از رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) انگيزه‏هاى مختلف قرائت قرآن و پيامدهاى آن بيان شده است . بخش‏هايى از اين حديث چنين است:
«كسى كه قرآن را ياد بگيرد و به آن عمل نكند ... مستوجب عذاب الهى مى‏گردد ...
و كسى كه از روى قصد ريا و سمعه قرآن را قرائت كند، در روز قيامت‏خداوند را ملاقت مى‏كند، در حالى كه چهره‏ى او استخوانى بدون گوشت‏باشد و قرآن به پشت گردن او بزند تا او را داخل آتش كند ... و كسى كه قرآن را بخواند، اما به آن عمل نكند، خداوند (درقيامت) او را كور محشور كند ... و كسى كه قرآن را خالصانه قرائت كند و نيز براى يادگيرى عارف دينى ... . ثوابى مانند جميع ملائك و انبيا به او بدهند .
و كسى كه از روى ريا و سمعه و براى جدال و با جاهلان و مباهات به علما قرآن را ياد بگيرد، در قيامت‏خداوند استخوان‏هايش را متفرق كند و ... هرگاه قرآن را ياد بگيرد و فروتنى نمايد و بندگان خدا را قرآن ياد بدهد و از خداوند پاداش بطلبد، كسى پاداشش در بهشت از او بيش‏تر نيست ... .» (8)
در روايتى از امام على ( عليه السلام) آمده است كه قرآن به ترتيل بخوانيد و از نظر آن حضرت، ترتيل آن است كه كلمات قرآن خوب ادا شود، مانند شعر و با شتاب خوانده نشود و هم‏چون ريگ پراكنده نگردد .
هم‏چنين در روايتى از امام صادق ( عليه السلام) وارد شده است كه قرآن به آهنگى حزين خوانده شود و از آن بزرگوار نقل شده است كه وقتى امام سجاد ( عليه السلام) قرآن تلاوت مى‏كرد، زيبايى تلاوتش به گونه‏اى بود كه سقاها چون از كنار منزل حضرتش عبور مى‏كردند جهت استماع تلاوت آن حضرت توقف مى‏كردند; و امام باقر ( عليه السلام) نيز از خوش‏آوازترين مردم در تلاوت قرآن بود .
اين گونه روايات حدود و كيفيت تلاوت را روشن مى‏سازد و روايات ديگر نهى كرده‏اند از اين كه طريقى غير از اين پيشه گردد . رسول خدا ( صلى الله عليه و آله) فرمود:
«قرآن را بالحن و آوازهاى عرب بخوانيد و از طن بدكاران و اهل گناه دورى كنيد، زيرا پس از من مردمى مى‏آيند كه قرآن را چون خوانندگى در حنجره مى‏چرخانند . اين‏ها دلشان وارونه است و دل هركس هم كه از اين نوع آوازها خوشش آيد، وارونه است (9) را پس تلاوت قرآن و اقتضاى آن را دارد كه تلاوت كننده‏ى قرآن نيت‏خود را دقيقا بررسى كند كه آيا هدف و نيت او از شركت در فلان مجمع و محفل و مسابقه و تلاوت قرآن، پيشى گرفتن از ديگران و كسب وجهه نزد افراد است، يا اين كه هنر خود را در اختيار آيات وحى قرار داده است، تا از اين طريق دل شنوندگان را براى پذيرش آيات قرآن آماده گرداند؟
اين دقت و تامل، وظيفه‏ى تلاوت كننده است . در صورتى كه هدف اول محرك او باشد، چه بهتر كه دست از تلاوت در مجامع عمومى بردارد و در خلوت قرآن بخواند، تا جايى كه از آفت ريا و خودنمايى رهايى يابد; و اگر هدف دوم انگيزه‏ى وى باشد، بسى سعادت! و البته بايستى در اين محاسبه و ارزيابى مواظب توجهات شيطان باشد; كه به تعبير امام صادق ( عليه السلام) «شرك (يعنى ريا) از حركت كردن و راه رفتن مورچه پنهان‏تر است‏» (10)

پى‏نوشت‏ها:

1 . برگرفته از «قلب سليم‏» شهيد دستغيب، ص 384
2 . چهل حديث، امام خمينى ( رحمه الله)، ص 46
3 . قلب سليم، شهيد دستغيب، ص 373
4 . انعام، ص 163
5 . اصول كافى، باب مربوط به قرآن
6 . اسرار عبادت آيت ا ... جوادى، ص 17
7 . اصول كافى، باب مربوط به قرآن
8 . چهل حديث‏حضرت امام خمينى ( رحمه الله)، ص 427
9 . همان
10 . قلب سليم، ص 365

مقالات مشابه

هندسه آوایی تلاوت قرآن

نام نشریهقرائت پژوهی

نام نویسندهمحمدرضا ستوده‌نیا, حسن فروغی

امام خمینی(ره) و آداب تلاوت قرآن کریم

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهتهمینه یزدان پناه سامانی

التغنی بالقرآن الکریم

نام نشریهکنوز الفرقان

نام نویسندهمحمد ابوزهرة

امام خمینی(ره) و آداب تلاوت قرآن کریم (بخش نخست)

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهتهمینه یزدان پناه سامانی

ترتیل

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی

تغني به قرآن

نام نشریهبینات

نام نویسندهکاظم قاضی‌زاده