نقش دين در كاهش جرايم

پدیدآورابوالفضل یغمائی

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 4004 بازدید
نقش دين در كاهش جرايم

ابوالفضل یغمائی

همه مذاهب و اديان الهي، انسانها را به درستي، راستي و فلاح و رستگاري دنيوي و اخروي فرا خوانده اند.
به تعبيري شايد بتوان گفت كه علت انتخاب پيامبران الهي و انزال وحي و نيز دستورات ديني، نجات انسانها از رذايل اخلاقي و منع آنها از كارهاي زشت و نامناسب و تشويق مردم به ايمان و نيكوكاري بوده است. تحقيقات انجام شده در جوامع مذهبي نيز اين مطلب را ثابت كرده است كه در ايام خاص نظير ماه مبارك رمضان و... ميزان جرم و جنايات كاهش قابل توجهي دارد كه اين امر گوياي نظريه فوق است.
نويسنده در اين مقاله كوشيده است عوامل كاهش دهنده جرم و نيز راهكارهاي ديني جلوگيري از جرايم را بررسي نمايد. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:
در مورد نقش دين، تأثير آن در جلوگيري از جرائم در بين جرم شناسان و غير آنها حداقل دو ديدگاه وجود دارد:
الف: برخي بر اين پندارند كه عناصر سه گانه عقل، دست آوردهاي علمي و وجدان اخلاقي، براي ايجاد نظم عمومي و تعيين حدود و اختيارات افراد و نحوه مناسبات آنها و كاهش جرم كافي است و هيچ نيازي به مذهب نيست و اصلا مذهب توانايي انجام آن را ندارد1
ب: برخي كه اكثريت را تشكيل مي دهند اگرچه براي عقل و دست آوردهاي علمي و وجدان اخلاقي، احترام قائلند و به ارزش آنها در قلمرو جلوگيري ازجرم معترفند. به عقيده طرفداران اين نظريه، مباني اعتقادي، احكام تكليفي فقهي و اصول اخلاقي ديني بهترين عوامل بازدارنده از انحراف، بزهكاري و تباهي است.2
جرم شناسان درباره عواملي كه از پيش در تشكيل شخصيت بزهكار تأثير دارد پس از مطالعات و تحقيقات گسترده نهايتاً به تأثير دو دسته عوامل فردي يا درون زا و عوامل محيطي يا بيرون زا اعتقاد پيدا كردند. در عوامل فردي، عوامل وراثتي و رواني مورد مطالعه قرار مي گيرد. اسلام هم به عنوان دين مترقي و آخرين دين آسماني به نقش وراثت و اهميت آن در شكل گيري ساختار شخصيتي افراد به دور از اعتقاد به اصالت و يا عدم تأثيرگذاري آن، توجه داشته و آن را زمينه بسياري از سعادت ها و شقاوت ها معرفي كرده است. در روزگاراني كه بشر اطلاعات چنداني از زيست شناسي، علم ژنتيك، توارث، چگونگي پيدايش جنين و انتقال خصوصيات والدين به نسل جديد را نداشت معارف وحياني و ربوبي اسلام با لسان آيات و روايات و تعابير بسيار ساده و روان، اذهان انديشمندان را به سوي موضوعات مهمي در اين باره رهنمون ساخت.
اما عوامل محيطي يا برون زا دامنه بسيار گسترده اي پيدا مي كند؛ جرم شناسان، عوامل مزبور را با استفاده از مقياس هاي متفاوتي تقسيم بندي كرده اند كه از جمله آنها مي توان محيط طبيعي يا جغرافيايي، محيط اجتماعي عمومي، محيط اجتماعي شخصي، محيط اجتناب ناپذير، محيط اتفاقي و محيط انتخابي را نام برد.
مذهب كه ريشه در فطرت انسان دارد باتوجه به تمام تقسيمات عوامل محيطي، رهنمودهايي ارائه داده است كه اولا جنبه پيشگيري دارد و ثانياً اگر كسي به هر دليل، از وقوع جرم جلوگيري نكرد بايد به روش هاي درماني دين اسلام پناه ببرد. مثلا در بعد پيشگيري چون خانواده نقش فوق العاده اي در شكل گيري شخصيت بزهكار و مجرم ايفا مي كند به گونه اي كه پژوهش هاي متعدد ثابت كرده است وقتي فسادي موجب بروز اختلال در عمل طبيعي خانواده نسبت به طفل شود پس از مدتي شاهد بروز بزهكاري خواهيم بود. قابل ذكر است كه عامل مزبور مي تواند به دو صورت مستقيم و غيرمستقيم در شكل گيري شخصيت كودك مجرم، تأثير بگذارد اما در بيشتر موارد نفوذ جرم زايي خانواده به نحوي غيرمستقيم بر كودك اعمال مي شود، از اين رو اسلام نقش خانواده را در به وجود آمدن يا نيامدن تبهكاري و انحراف در حالات و مراحل متفاوت بسيار مهم دانسته و توصيه هاي پيشگيرانه متعدد و ارزشمندي را به پيروان خود و ساير افراد بشريت براي بهسازي نسل بيان كرده است. چنانكه قبل از هر چيز درباره انتخاب همسر و ويژگي هاي او و چگونگي تشكيل خانواده سخن گفته است و انسان ها را از ارتباط مشروع ولي نامناسب و چه بسا جرم آفرين3 چه رسد به آميزش نامشروع و بدون قيد و بند، به دليل مفاسدي كه در آن نهفته است4 برحذر داشته5 و در مقابل، آنان را به سنت ازدواج و تشكيل كانون گرم خانواده، تشويق و ترغيب مي نمايد. آيات و روايات ذيل نمونه اي از اين رهنمودهاست:
«وانكحوا الايامي منكم...؛6 اشخاص بي همسر و غلامان و كنيزان شايسته تان را همسر دهيد...»
«و من ءايته ان خلق لكم من انفسكم ازوجا...؛7 و از نشانه هاي او اين است كه براي شما از خودتان جفت هايي آفريد تا بدان ها آرام گيريد...»
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «هرگاه بنده ازدواج كند نصف دين را كامل كرده است...»8
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «زوجوا...؛9 عزب هاي خود را زن دهيد زيرا با اين كار خداوند اخلاق آنان را نيكو مي گرداند و روزي هايشان را زياد مي كند و بر جوانمردي هاي آنان مي افزايد.»
نقش عامل رافت خانوادگي و عدم انحرافات اخلاقي و منكرات در والدين و نقش عدم وجود موانع تربيت صحيح و وجود خلق نيك در والدين يا تأثير بي مهري والدين بر بزهكاري فرزندان خردسال و بزرگسالشان، ابتلاي والدين به مسكرات و ميگساري و... كيفيت برقراري ارتباط جنسي آنها حتي نگاه هاي آنها به يكديگر، تأثير مسكن و جايگاه زندگي و روابط تنگاتنگ آنها بين اعضاي خانواده همه و همه در صالح يا ناصالح شدن فرزندان مؤثر است و دين اسلام براي تمامي اين موضوعات و مراحل و مراتب آنها دستورالعمل هايي داده است كه پاييبندي به آنها سد محكمي در برابر ارتكاب جرم است. توبه و انابه و راز و نياز به قاضي الحاجات و اعتراف به گناه فقط در برابر او، رهنمودهاي تأديبي و تربيتي و مجازاتي كه در باب حدود و ديات و قصاص در احكام منور دين مبين آمده است هر يك به جاي خود در عين پيشگيري براي بعضي، حكم درمان علت و مرض و جرم و گناه را دارند. احكام و مقررات دين مبين اسلام به عنوان مجموعه اي منسجم و نظام مند متشكل از مسائل اعتقادي، اخلاقي، عبادي و حقوقي تنظيم يافته است از اين رو با آن كه كه براي جرمي مجازات مناسب با آن پيش بيني شده، ولي پيشاپيش مقرراتي به صورت «بهداشت جنايي» مقرر كرده، تا با رعايت آن، انگيزه و علل ارتكاب جرم تقليل يافته و ارتكاب به حداقل رسيده يا نابود شود.

عوامل كاهش دهنده جرم

1-راهكارهاي اعتقادي

مذاهب آسماني تمام پيامبران خدا بر دو اصل اساسي استوار است:
الف) ايمان به خدا؛ ب)ايمان به قيامت

الف- ايمان به خدا

مقصود از ايمان به خدا اين نيست كه فقط به صورت يك نظريه علمي، همانند فلاسفه الهي، جهاني را مخلوق آفريدگار دانا و با اراده بدانيم و به گروه الهيون بپيونديم و تئوري فلاسفه مادي را باطل و مردود بشناسيم؛ بلكه مقصود باور داشتن خداوندي است كه مالك واقعي انسان و جهان است و يگانه معبود شايسته پرستش. خداوندي كه سميع و بصير است گفته هاي مردم را مي شنود، كارهاي آنها را مي بيند و به تمام آنچه بر آنان مي گذرد بينا و آگاه است. خداوندي كه بر همه انسان ها احاطه كامل دارد و در تمام لحظات، مراقب حركات و سكنات آنان است و بر كليه واقعيت هاي آشكار و پنهانشان واقف است.
بشر از آن جهت كه در انديشه كمال مطلق است و خواسته هاي بي نهايت دارد؛ ماديات محدود نه تنها پاسخگوي تمنيات نامحدود او نيست، بلكه با نيل به لذت ها و نعمت هاي مادي و دست يافتن به ثروت ها و مقامات دنيوي- كه بعضا عواقب سوئي به دنبال دارد و وي را آلوده به گناه مي كند- سير و دل زده مي شود و همچنان به جستجوي بي نهايت مي رود تا خواهش نامحدود خويش را اقناع نمايد و به ضمير ناآرام خود تسكين بخشد اين هدف عالي جز با ياد خداوندي كه كامل مطلق و واجد تمام كمال است دست يافتني نيست. در يك جمله جوابگوي مطلق خواهش هاي بشر فقط خداست.
«آندره لالاند» مي گويد: مذهب نظام احساسات و اعتقادات و اعمالي است كه هدفشان خداوند است.10 و همين خداوند است كه نيكي جامعه را مي خواهد و رابطه جامعه با او مذهب را تشكيل مي دهد. مذهب از طرفي وجود قواي اعلا را كه بشر به آنها وابسته است اعلام مي دارد و از طرف ديگر امكان برقراري رابطه با آنها را ممكن و ضروري مي شمارد.11 مذهب به منزله ايمان به قواي مافوق بشر است كه سير خوي و شخصيت و زندگي بشر را اداره و بازرسي مي كند.12
انسان با ايمان چون با سراسر هستي انس و الفت دارد13 و در معيت خدا زندگي مي كند14 و همنشين پيامبران و صديقان است15، پيرامون گناه نمي گردد.
انسان با ايمان به عوامل آرامش زايي چون دعا و نماز مسلح است16با كاش و اگر زندگي نمي كند17 انسان با ايمان راضي و خشنود است هم از خود و هم از خدا و هم از جهان18 انسان با ايمان احساس عميق نسبت به نعمت هاي خدادادي دارد19 احساس رضايت مؤمن، مصدر قوت و نيروي اوست چرا كه او ايمني دروني يافته است.20
«مؤمن تبهكار نيست»21، «بي وجدان نيست»22، «بي تحمل نيست»23، «نااميد نيست»24، «نمي ترسد».25
مؤمن به واسطه ايمانش بينشي نسبت به جهان، فرمانروايان جهان و حقوق جهانيان پيدا مي كند كه براي او در زندگي كارساز و وي را به سوي انساني كامل سوق مي دهد اين طرز تفكر كه براساس آگاهي و باور حقيقي است مؤمن را در اجتماع امين مي كند به طوري كه ديگران در پرتو امنيت او زندگي مي كنند و اين نقش مؤثر مثبت مذهب است.

ب- ايمان به قيامت

مقصود از ايمان به عالم آخرت در مذاهب خصوصا اسلام، اين نيست كه ما فقط به بقاي روح بعد از مرگ معتقد باشيم و نظريه فلسفه مادي را كه نافي روح مجردند نادرست بدانيم. بلكه مقصود باور داشتن روز قيامت و ايمان به ثواب و عقاب الهي است. باور داشتن روزي كه مردم به فرمان حق زنده مي شوند و در محكمه عدل الهي حضور بهم مي رسانند. باور داشتن روزي كه پرونده عمل هر كس پيش رويش گشوده مي شود و مشاهده مي كند تمام كارهاي روا و ناروا و كليه اعمال كوچك و بزرگي كه در طول عمر دنيايي خود انجام داده در آن ثبت شده است.26
مؤمني كه به روز جزا اعتقاد دارد در مهار كردن غرايز، اندازه گيري تمايلات و اجتناب از جرائم و گناهان از غير مؤمن به قيامت به مراتب موفق تر است چرا كه وقتي كسي به عالم آخرت يقين داشت و خود را در پيشگاه الهي مؤاخذه و مسئول ديد همواره مراقب اعمال خويشتن است و نيازي به مراقبت پليس انتظامي و ترس از قوانين جزايي ندارد. پنهان و آشكارش يكسان است هميشه و همه جا حقوق و حدود مردم را براي خدا رعايت مي كند پيرامون معصيت نمي گردد و به انگيزه ديني، كوشش دارد كه از مرز حق و عدالت قدمي فراتر نگذارد.

2- راهكارهاي عبادي

در برابر اصول مذهب، فروعاتي قرار دارند كه حكم فريضه بر آنها جاري است اين فروعات اگرچه در برابر اصولند اما از اهميتي بالا برخوردارند به طوري كه از ضروريات دين هم شمرده شده اند. فرائضي چون نماز و روزه و خمس و زكات و حج و جهاد و امر به معروف و نهي از منكر و... و در نگاه گسترده تر، سير و سلوك و تفكر و تعقل و علم آموزي و فراخواني به علوم، فنون و صنايع (دست كم به نحو واجب كفايي) و تشويق روش هاي تجربي، ايجاد فرهنگ كار و توليد و بينش دادن در مورد رابطه ماديت و معنويت، در كنار معرفي جايگاه انساني و زيور يافتن انسان ها به كرامت انساني و شرافت و عزت و قدرت و مقولاتي از اين قبيل، طوري در دين جايگزين و چينش شده اند كه مؤمن متقي با انجام اين دستورات، عنصري از درون پاك و از بيرون مفيد و سازنده و مولد براي اجتماع بار خواهد آمد، باور و عمل به اين آموزه ها نقشي مهم در كاهش جرم و بزهكاري دارد. نمونه هاي زير پرتوي از اين آموزه هاست:
«اقم الصلوه ان الصلوه تنهي عن الفحشا و المنكر؛27 نماز را بپا دار، به درستي كه نماز انسان را از فحشاء و بدي ها باز مي دارد.»
«شخصي به پيامبر(ص) عرض كرد فلاني روزها نماز مي خواند و شب ها به دزدي مي رود. حضرت فرمودند همان نماز او را از، دزدي باز مي دارد.»28
در جمله «صوموا تصحوا؛29 روزه بگيريد تا سالم شويد» سلامتي مطلق است و شامل سلامت جسم از مريضي ها و روح از آلودگي هايي همچون گناه مي باشد. در روايتي ديگر از فلسفه روزه سؤال شد. امام صادق(عليه السلام) فرمودند: تا انسان درد تشنگي و گرسنگي را احساس كند و... و در روزه گرفتن انكسار شهوت است و...»30 مي دانيم كه دين اسلام كار را به منزله جهاد در راه خدا تلقي كرده و آن را عبادت مي داند، آنجا كه فرمود: «كسي كه براي رفع نياز خانواده اش تلاش مي كند همانند مجاهد در راه خدا است.»31 و بيكاري و تن پروري را شديدا مورد نكوهش قرار مي دهد و مي فرمايد كسي كه بار زندگي اش را بر دوش ديگران مي گذارد مورد لعنت قرار مي گيرد.
و تامين نيازهاي مختلف كارگران را بر كارفرمايان واجب نموده است. پيامبر(ص) فرمود: «هر كس كه كاري از ما برعهده دارد و خانه سكنايي ندارد، بايد براي او خانه تهيه شود و يا اگر زن ندارد، بايد براي وي زن گرفته شود و يا اگر مركب ندارد بايد براي او مركب تهيه شود»32 هر مؤمني مي داند كه انجام واجبات و ترك محرمات روي مصالحي انجام شده است كه كم ترين سود آن، دوري از جرائم و آلودگي هاست. چرا كه بعضا احكامي هستند كه عنوان بهداشت جسم و روح در ماهيت آنها قطعي است مأكولات و مشروبات مضر و بيماري زا از قبيل گوشت خوك و مشروبات الكلي تحريم شده و استفاده از غذاهايي را كه به طور موردي براي افراد ضرر دارند هر چند مباح باشند ممنوع هستند و از طرف ديگر به پاكي ظاهري و نظافت و طهارت نفساني چون دوري از گناه و توبه از گناهان دستور داده اند. مجموعه اين احكام و قوانين بدون ترديد در كاهش جرم و جنايات مؤثرند.

3- راهكارهاي اجتماعي

الف: قوانين تكامل اجتماعي

در اسلام به عنوان نمونه اي از مذهب، قوانيني وضع شده كه با رعايت آن، زمينه هاي جرم از بين مي رود چنانكه مثلا در رفع نيازهاي مادي قوانيني مربوط به مستمندان و فقرا و مساكين و وظيفه متمكنان نسبت به آنان، بيماران، نابينايان از پاافتادگان، زمين گيران، آوارگان، در راه ماندگان، اسيران، مسافران، ميهمانان، ايتام، بچه هاي سرراهي، سالخوردگان، مقروضان، خسارت ديده ها، ديه مقتولاني كه قاتلان آنها شناخته نشده اند و يا توان پرداخت ديه ندارند، همسايگان، والدين، اقربا و افراد واجب النفقه از جمله افراد و گروه هايي هستند كه قوانين مذهب براي هر كدام رهنمود خاصي دارد كه اجراي آنها طبعا در پيشگيري بسياري از جرم ها نقش اساسي دارد.

ب: هزينه ها و بودجه هاي پيش بيني شده

اسلام به عنوان يك مذهب برتر، براي رفع نياز نيازمندان، مقرراتي را به شرح زير وضع كرده است كه در كلام خدا(قرآن) و يا كلام معصومين(روايات) احكام، موارد و مصارف دقيق آن بيان شده است مقرراتي چون: زكات مال، زكات فطره، انواع كفارات (كفاره افطار روزه، كفاره قسم دروغ و تخلف از نذر و عهد، كفارات مختلف در مراسم حج، كفاره قتل و سقط جنين و مقاربت در ايام عادت زنانه، و ساير كفارات ناشي از سرپيچي از دستور الهي) انواع انفاق ها و نفقات اعم از واجب و مستحب، وقف، وصيت، ثلث اموال ميت، ديه جنايات بر ميت، غنايم، نذورات، قرباني واجب، مستحبي (عقيقه)، خمس، خراج، ارث بلاوارث، جزيه، اموال مجهول المالك، انفال، احسان، قانون همسرگيري براي مجردها، امدادهاي اجتماعي قانون عائلي (دوسهم براي متأهلان و يك سهم براي مجردها) جريمه هاي مالي كه از محكومان دريافت مي شود، مصادره اموال كساني كه از طريق غيرمشروع، قاچاق و ربا مالك شده اند و ساير ماليات هاي شرعي كه پرداخت آن به سهولت نياز مسلمانان نيازمند و حتي نيازمندان غيرمسلمان را مرتفع مي كند و در عين حال از انباشت ثروت پيشگيري كرده از جهات عديده زمينه هاي جرم را از بين مي برد.

4-مجازات (آخرين درمان)

الف: فلسفه احكام جزايي در مذهب

شايد نتوان هدف و يا هدف هاي ويژه اي را براي همه كيفرها در اسلام يادآور شد زيرا در اسلام به خصوص، براي هرگونه از بزهكاري، كيفر و هدف ويژه اي در نظر گرفته شده كه مهم ترين آنها: اجراي عدالت، دفاع از مصالح جامعه، تأديب و اصلاح مجرم، اصلاح جامعه، تشفي خاطر ستمديده و بالأخره كاهش و پيش گيري از جرم است.
وجود قوانين جزايي در مذهب، براي تربيت بزهكاران و برقراري نظم در جامعه ضروري و لازم است و هيچ چيز ديگري نمي تواند جانشين آن گردد اين كه شماري مي گويند: به جاي كيفر دادن بايد انسان بزهكار را تربيت كرد و به جاي زندان بايد دارالتأديب ايجاد كرد، يك مغالطه است. تربيت و ايجاد دارالتأديب لازم و ضروري است تربيت درست از بزهكاري ها مي كاهد، سهل است كه امروزه جرم شناسان به اين نكته رسيده اند كه بايد مجرم را فردي مفيد ساخت. قطعا و بدون ترديد، همچنان كه نابساماني هاي اجتماعي، يكي از علت ها و انگيزه هاي بزهكاري ها به شمار مي آيد و در برابر، با برقراري نظام هاي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي درست نيز، از بزهكاري ها كاسته مي شود در اينها شكي نيست. ولي هيچ يكي از اينها، جاي يكديگر را نمي گيرند، نه تربيت و نه نظام هاي عادلانه جانشين كيفرها نمي شود.
همچنين كيفرها نيز نمي توانند جانشين تربيت درست و نظام اجتماعي سالم گردند. 33 «بشر هنوز موفق نشده است و شايد هم هيچ وقت موفق نشود كه از طريق اندرزگويي و ارشاد و ساير وسائل آموزشي و پرورشي، بتواند همه مردم را تربيت كند و اميدي هم نيست كه تمدن و زندگي مادي كنوني بتواند وضعي را به وجود آورد كه هرگز جرمي واقع نشود. تمدن امروز نه تنها جرم ها را كم نكرده است، بلكه به مراتب آنها را بيش تر و بزرگ تر كرده است. به دلائلي كه ذكر شد، بايد پذيرفت كه وضع مجازات ها و كيفرهاي قراردادي (در اسلام به عنوان مذهب نمونه) براي اجتماعات بشري لازم و مفيد است.»34

ب: نمونه هايي از احكام جزايي اسلام

1-قصاص

اسلام اصل قصاص را پذيرفته ولي آن را محدود به حدودي كرده است «كتب عليكم القصاص في القتلي الحر بالحر...»35 اين آيه خط بطلان بر آداب و سنن جاهلي كشيد چرا كه عادت عرب جاهلي بر اين بود كه اگر كسي از قبيله آنان كشته مي شد، تا آن جا كه قدرت داشتند از قبيله قاتل مي كشتند. 36 و نيز آيه «ولا تقتلوا النفس التي حرم الله الا بالحق...؛37 به كشتن انساني كه خدا خونش را محترم دانسته است دست نيازيد، هركس به ستم كشته شود، به طلب كننده خون او قدرتي داده ايم، ولي در انتقام از حد نگذرد كه او پيروزمند است.»
براساس متون اسلامي، خداوند قصاص را براي جلوگيري از ريختن خون بي گناهان تشريع كرده است.38 و چه جرمي از اين بالاتر، زيرا كشتن يك فرد به منزله كشتن همه مردم است.39 از نظر قرآن كه مهم ترين منبع تشريع مذهب اسلام است، قانون قصاص، مايه حيات جامعه است
«ولكم في القصاص حيوه يا اولي الالباب».40

2-كيفر گناهان جنسي

«الزانيه والزاني فاجلدوا...؛41 زن و مرد زناكار را هر يك، صدتازيانه بزنيد، هرگز در دين خدا ترحم روا مداريد...» به قول سعدي:
ترحم بر پلنگ تيز دندان. ستمكاري بود بر گوسفندان
رأفت در حكم خدا، قساوت نسبت به اجتماع است.42

3-كيفر دزدي

يكي از جرائمي كه امنيت جامعه را تهديد مي كند و با اين حال، بستري براي انحطاط اخلاق فردي و اجتماعي به شمار مي آيد، دزدي است در پاره اي از جامعه هاي پيش از اسلام، كيفر اين جرم اعدام بوده، 43 ولي اسلام با شرايط ويژه اي 44 دستور به قطع انگشتان دزد داد تا جامعه از اين جرم مصون بماند: «السارق و السارقه قطعوا ايديهما...؛45 دست مرد دزد و زن دزد را به كيفر كاري كه انجام داده اند، ]به عنوان يك مجازات الهي[ قطع كنيد.»

5-مقولات اخلاقي

اساس و پايه همه مذاهب الهي بر دوستي و مهرباني، رحمت و مدارا و... استوار شده است. پيامبران الهي، هميشه و همه گاه، بر آن بوده اند كه صفات اخلاقي چون رحمت و مهرباني و مهرورزي و صلح و صميميت و آرامش و... در جامعه گسترش يابد چنانكه مثلا در آموزه هاي اسلام مسلمانان از خشونت در روابط اجتماعي به هر شكلي بازداشته و به رحمت، 46 عفو و گذشت 47 و مدارا 48 دعوت شده اند.
در آيات و روايات از دروغ، حسد، بخل، تهمت، تحقير ديگران و تمسخر آنها، اهانت مؤمنان، آزار و اذيت مردم، ترسانيدن و خودبيني و خودپسندي و تكبر 49 و... نهي شده است. رعايت مسائل اخلاقي، جامعه را سالم مي كند ولي وقتي اخلاق پشتوانه اي چون مذهب داشته باشد قوت ضمانت اجرايي آن بالا رفته و به مراتب از بروز و ظهور گناهان جلوگيري كرده و سهم بسزايي در كاهش جرائم دارد. در راستاي همگون بودن موضوع، شايد منكرات و محرمات ديني هم در رديف رذايل اخلاقي قرار گيرند.

6-وظايف حكومت ديني

حاكميت ديني به عنوان دولت، وظيفه دارد زمينه لازم را براي حل مشكلات فراهم كند مشكلاتي كه سرانجام به جرائم منتهي مي شوند چنانكه لازم است براي اشتغال افرادي كه توان انجام كار را دارند زمينه فراهم نمايد و امكانات و ابزار كار را در اختيارشان قرار دهد. 50 و هرگاه ابزار كار يا زمينه كار در اختيار افراد قرار نداشت و يا افراد توان انجام كار را نداشتند و يا بر اثر بيماري يا كهولت سن از كار افتاده شدند و يا محصول كار كفاف زندگي شان را ننمود بايد نيازهاي آنان را برآورده سازد و حقوقي را كه نيازمندان در اموال متمكنان دارند، ادا نمايد. «امام علي (عليه السلام) فرمود كه پيامبر خدا فرمودند: خداوند بر ثروتمندان مسلمان واجب كرده است از اموالشان به مقدار احتياج فقرا به آنها بپردازند...».51
اگر چه اديان الهي براي اجراي دستورهاي خود بيشتر بر وجدان دروني و اعتقادات مذهبي تأكيد مي ورزند (كه گذشت) اما كم نيستند افرادي كه ديون مالي و ماليات هاي شرعي خود را به دليل ضعف بنيان هاي مذهبي نمي پردازند و يا از طريق افزون طلبي عرصه را بر ديگران تنگ مي كنند. از اين رو دولت هاي ديني عهده دار اجراي عدالت اجتماعي هستند دولت از يك سو، در تقويت فرهنگي ديني مردم مي كوشد و از جانب ديگر، از اجحاف گروهي خاص بر خيل عظيم جامعه جلوگيري مي كند دولت موظف است از انباشتن سرمايه هاي بادآورده، احتكار، غش در معاملات، ربا و ظلم و اجحاف و تعدي، استثمار كارگران توسط كارفرمايان و... جلوگيري كند و در صورت لزوم با وضع ماليات هاي جديد ضمن محدودكردن ثروت متمكنان، به رفع مشكلات اقشار آسيب پذير بپردازد و فاصله طبقاتي را كم كند تا ضمن آن كه نيازها مرتفع مي شوند، حقد و كينه نيز به حداقل برسد و صفا و دوستي در ميان جامعه به وجود آيد و انگيزه ارتكاب جرم به حداقل برسد.52

پانوشت ها:

1- تاريخ اديان حكمت، ص .22
2- مباني جرم شناسي، ج 1و 2، ص .243- مثل حديث «اياكم و خضراء الدمن...» از گياه سبز روييده در مزبله بپرهيزيد. گفته شد يا رسول الله! خضراء دمن چيست؟ فرمود: زن زيبارويي كه در خانواده اي فاسد رشد كرده است
3- بحار الانوار، ج 103، ص .232
4- سفينه البحار، ج 3، ص .506
5- مستدرك الوسائل، ج 2، ص .567
6- نور. .32
7- روم ..21
8- كنزالعمال، ج 3، ص .444
9- بحارالانوار، 103، ص 217
10- تاريخ اديان، به نقل از نقش پيامبران درتمدن انسان، حجازي، ص .53
11- تاريخ اديان بزرگ، همان، ص .52
12- شاخه طلايي، همان
13- طه..123
14- محمد . .35
15- نساء. .69
16- بقره. .153
17- حديد .22 و .23
18- طه . .50
19-فاتحه..2
20 انعام . .83
21- مؤمن ..27
22- ملك . .13
23- بقره. .45
24- حجر..56
25- احزاب . .39 ق
26 - كهف .49
27- عنكبوت . .45
28- بحارالانوار، ج 82 ص .198
29- همان، ج 96، ص .255
30- ميزان الحكمه، ج 5، ص .465
31- مانند اين احاديث رار.ك: وسائل الشيعه، ج 12، ابواب مقدمات تجارت.
32- جامعه توحيدي ص .130
33- شهيد مطهري - مجموعه آثار ص 225- 226
34- همان.
35-بقره ..178
36- تفسير الميزان، ج 1، ص 434- .435
37- اسراء ..33
38- نهج البلاغه، فيض الاسلام، 1197، ح .244
39- مائده ..32- 40-بقره ..179
41- نور..2
42- فلسفه اخلاق، شهيد مطهري، ص 50
43- بررسي تطبيقي مجازات اعدام، محمد ابراهيم شمس ناتري، ص 21- .28
44- جواهر الكلام، نجفي، باب حدود - سرقت.
45- مائده . .38
46- من لايحضره الفقيه، ج 4، ص .272
47- بحارالانوار، مجلسي، ج 13، ص .294
48- همان، ج 72، ص50- .64-
49- قرآن كريم مانند آيات 9 تا 12 سوره حجرات و...: اصول كافي، ج 3 و .4
50- قانون اساسي، اصل .29
51- ميزان الحكمه، ج 7، ص .300
52- في ضدان القرآن، ج 2 ص 883

مقالات مشابه

تجلي جاودانگي قرآن در قاعده جري و تطبيق

نام نشریهاندیشه دینی

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی

اوصاف دين در قرآن

نام نویسندهیعقوب اسلامیه

آثار و فوايد دين گشايش امور زندگي

نام نویسندهاسماعیل قندور

آثار و فوايد دين -قسمت اول

نام نویسندهاسماعیل قندور

دين و سياست

نام نشریهکتاب نقد

نام نویسندهعلی اکبریان

كاركردهاى دين از منظر قرآن (2)

نام نشریهیاس

نام نویسندهامان‌الله فصیحی

دین برای همیشه

نام نشریهخردنامه همشهری

نام نویسندهاحمد بهشتی

الميزان و مساله انتظار از دين

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهسیدموسی صدر