واپس گرايي از ديدگاه قرآن

پدیدآورخلیل منصوری

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1881 بازدید
واپس گرايي از ديدگاه قرآن

خلیل منصوری
طبيعت انساني به گونه اي است كه به هر چيزي كه زشت و زيبا و يا خوب و بد، خو و عادت كند به صورت طبيعت دوم وي قرار مي گيرد و از ميان بردن و يا دگرگون سازي آن شدني و امكان ناپذير مي شود و يا دست كم همان اندازه تلاش كرد كه مي بايست براي تغييرات غريزي و فطري تلاش نمود. خو كردن به چيزي نوعي علاقه و دلبستگي در انسان پديد مي آورد كه در برابر هر گونه تغييري حساسيت نشان مي دهد و آن را واپس مي زند به ويژه كه اين تغييرات در يك فرآيند طولاني پديد آمده باشد. محافظه كاري خصلتي است كه از گرايش انسان به آن چه بدان خوي گرفته و عادت كرده است به وجود مي آيد.
براي رهايي از عادت هايي كه به صورت طبيعت دوم در آمده مي بايست همان فرآيند پيچيده و طولاني تغيير و دگرگون سازي صورت پذيرد كه نسبت به طبيعت و غرايز و فطرت انجام مي گيرد. پيامبر اكرم (ص) بر پايه آموزه هاي قرآني در يك مدت بيست و سه ساله تلاش كرد تا عادات و خلق و خويي را از ميان بردارد و دگرگون سازد كه به صورت طبيعت مردم حجاز در آمده بود . با اين همه تا زماني كه نسل پيشين اقتدار و قدرت خويش را حفظ كرده است نمي توان به سادگي اميد داشت تا تغييرات پديد آمده جايگزين و به شكل طبيعت دومين در آيد. نسل هاي پيشين در حجاز و نجد هنوز قدرت و اقتداري داشتند كه مي توانست تمام زحمات پيامبر( ص) را بر باد. از اين رو اميد داشت تا با برقراري خلافت اميرمومنان (ع) اين روند بازسازي فرهنگي بر پايه مهندسي قرآني ادامه يابد و نسل جديد جايگزين نسل كهن و مقتدري شود كه هنوز با برخي آداب و رسوم جاهلي زيست مي كردند. اما با اين همه، تغييرات سقيفه نگذاشت اين اميد و برنامه پيامبر (ص) جامه تحقق و عمل به خود پوشد. از اين رو نسل پيشين با برخي از آداب دوره جاهلي مقتدرانه حكومت و رهبري فرهنگي و اجتماعي و سياسي را در اختيار گرفت و نسل نو را به همان سمت و سويي هدايت و رهنمون كرد كه مي خواست و بر آن خو كرده و عادت نموده بود.
مدت بيست و سه ساله كه در حقيقت ده سال آن عمده فعاليت هاي وي را در بر گرفت تنها نسلي را اموزش داده بود كه جمعيت اندكي را شكل مي دادند و پس از گسترش مرزهاي اسلام و ورود گروه هاي اجتماعي و فرهنگي و قومي ديگر اين جمعيت اندك استحاله فرهنگي شد.
در اين نوشتار تلاش مي شود تا علل واپس گرايي و محافظه كاري از ديدگاه قرآن دانسته و براي بازسازي و مهندسي فرهنگي از آن بهره گرفته شود؛ تا دچار همان بحران و مشكلي نشويم تا جامعه پيامبر (ص) شد و به اصول جاهليتي كه بدان خوي گرفته بازگشت و مصيبت هايي را پديد آورد كه كشتن دختر و داماد و فرزندان پيامبر (ص) با توجيهات ديني امر عادي تلقي شد و هيچ واكنش تند و روشني را بر نيانگيخت.

جريان ارتجاعي و واپس گرا

در قرآن از وجود روحيه اصرار و پافشاري بر آيين هاي گذشته در برابر دين حقي ياد شده است كه هر بار به وسيله پيامبري از سوي خدا تجديد مي شد. اين روحيه ميان اقوام و ملل گوناگوني چون قوم ابراهيم (انبياء آيه 52 و 53) شعيب (اعراف آيه 88) ثمود(هود آيه 62 ) و عاد (اعراف آيه 65) و نوح (نوح آيه 23) و اقوام ديگر نيز وجود داشته است.
قرآن با اشاره به اين كه انتخاب عقايد باطل از سوي پيشينيان، از بي خردي و جهل ناشي بوده، پافشاري نسل هاي بعدي بر عقايد و نپذيرفتن دعوت حق مبني بر پيروي از كتاب خدا و پيامبر(ص) را سرزنش كند.( مائده آيه104)
اهل كتاب نيز به جهت آن كه بر آداب و سنت هايي ديني خويش خوي گرفته بودند ، حاضر به پذيرش هيچ گونه تغيير جزيي در آيين خود نبوده اند و از اين رو اسلام را كه در حقيقت مصدق و تاييد همان آيين ها و آموزه ها با تغييراتي متناسب به مقتضيات زمكاني بوده است ، بر نمي تابيدند و بر پايه تعصبات قومي (يهوديان) و حسادت و خوي برتري جويي حاضر به تصديق و تاييد اسلام نشدند.(بقره آيه 91)
در ميان مسلمانان كساني بودند كه زير فشار روز افزون اسلام و قدرت و اقتدار آن در مدينه به اسلام روي آورده بودند تا از منافع آن بهره مند گشته و در امنيت كامل بتوانند برنامه هاي خويش را اجرايي كنند. منافقان در حقيقت كساني بودند كه برخلاف ظاهر عقايد جاهلي خود را حفظ كرده بودند و خود بدان اعتراف داشته و قرآن از زبان ايشان مي فرمايد : و اذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الي شياطينهم قالوا انا معكم انما نحن مستهزئون؛ هنگامي كه با مومنان ملاقات مي كنند مي گويند ايمان آورده ايم و هنگامي كه با شيطان هاي خويش خلوت مي كنند و مي گويند ما با شماييم و ما مومنان را تمسخر مي كنيم.(بقره آيه 14)
آنان مي كوشيدند تا مسلمانان را به بهانه هاي گوناگون به عقايد گذشته جاهلي بازگردانند كه قرآن مومنان را از اين توطئه فرهنگي آگاه مي سازد و براي جلوگيري از تاثير فرهنگي و نقشه هاي ايشان مومنان را از پيروي منافقان و يهوديان باز مي دارد و نتيجه اين گونه عمل كرد را واپس گرايي بر مي شمارد: يا ايها الذين آمنوا ان تطيعوا الذين كفروا يردوكم علي اعقابكم فتنقلبوا خاسرين؛ اگر از آنان پيروي كنيد شما را به عقايد و باورهاي پيشين مي خوانند و به گذشته باز مي گردانند و نتيجه آن نيز بازگشتي زيانكارانه است.(آل عمران آيه 149)
بازگشت به بت پرستي و يا برخي از روش ها و سنت ها و شيوه هاي آن عصر از مهم ترين جلوه هاي ارتجاع و واپس گرايي است كه قرآن به برخي از آن ها اشاره مي كند. در مساله تغييرات كه در مساله حج انجام مي شود و برخي از سنت هاي جاهلي مردود و كنار زده مي شود، برخي به ظاهر مومنان مخالفت مي ورزند و آن را دوري از سنت هاي ابراهيمي بر مي شمارند. مساله حج تمتع آن چنان بر ايشان گران مي آيد كه در نهايت پس از شهادت و در رحلت پيامبر اكرم (ص) آن را دوباره از سنت هاي اسلامي حذف مي كنند و سنت هاي جاهلي را به جاي آن مي گذارند. اين تغيير و تحول در زماني رخ مي دهد كه هنوز قدرت و اقتدار در دست نسل هاي پيشيني است كه با جاهليت رشد كرده و تحت تعاليم و آموزه هاي آن قرار گرفته بودند. زماني كه افرادي چون اميرمومنان (ع) كه بر پايه آموزه هاي اسلام رشد كرده وتحت فرهنگ اسلامي تربيت يافته بودند، به عنوان صغر سن و جواني از ميدان قدرت كنار نهاده مي شوند و اسامه بن حارث را از سرداري سپاه كنار مي گذارند و يا به سختي تحمل مي كنند . البته با اين تفاوت كه اسامه با لشكري خويش زماني كه حركت مي كند ديگر مدعيان در لشكر حضور ندارند تا سرادري او بر ايشان گران آيد.
قرآن به مساله واپس گرايي پس از رحلت پيامبر هشدار مي دهد و اين مساله را به عنوان مساله چالشي براي دولت آينده اسلام گوشزد مي كند. زماني كه در ماجراي احد و شايعه شهادت پيامبر (ص) گروهي از افراد به ظاهر مسلمان به فكر بازگشت به بت پرستي مي افتند و مي كوشند تا آيين جاهلي را زنده كنند و يا حتي برخي چنان كه در مجمع البيان آمده از دين اسلام به بت پرستي باز مي گردند و در عمل ارتجاع و واپس گرايي خويش را علني مي كنند( مجمع البيان ج 2 ص 848) آيه 144 سوره آل عمران آنان را سرزنش مي كند و مي فرمايد: و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم؛ محمد هم يكي از شمار رسولان و فرستادگان خدا ست كه پيش از اين فرستاده شده بودند. بنابراين نمي بايست با مرگ و شهادت وي شما دست از دين بداريد . حال اگر او مرد و يا شهيد شد شما به واپس مي گراييد و به آيين گذشته جاهلي خويش باز مي گرديد. در حقيقت قرآن بيان مي دارد آن كه هست خداست و آن كه بازخواست مي كند نيز خداست. بنابراين كسي كه اعتقاد واقعي داشته باشد مي بايست خود را در برابر خداوند پاسخ گو و موظف بداند. پس اگر پيامبر (ص) در گذشت نمي بايست به گذشته و سنت هاي جاهلي باز گردند.
با اين همه تهديد و سرزنش مي بينيم كه آنان پس از مرگ و شهادت آن حضرت به برخي از سنت هاي جاهلي بازگشتند كه اصول دين را در خطر قرار داد و چيزي جز ظاهر و پوستين دين نماند كه به قول استاد مطهري آن را نيز وارونه بر تن اسلام كردند و مردمان را به چيزي دلخوش داشتند كه اسلام واقعي و انسان ساز نبود.
در كتاب الرده و نيز الكامل گزارش هاي زيادي است كه نشان مي دهد كه برخي نه تنها با اين شكل گفته شده بلكه به صراحت از اين دين اسلام بازگشتند و دين جاهلي را پاس داشته و به آن عمل كردند.( الرده ص 53 و نيز الكامل ج 2 ص 342 و 383) آنان در جامعه اسلامي سنت هاي جاهلي و آداب و رسوم مسنوخ آن را زنده كرده و به طبعيت پيشين خويش بازگشتند.( بحارالانوار ج 22ص 351)

علل و عوامل واپس گرايي

عوامل واپس گرايي را مي توان به دو دسته دروني و بيروني بخش كرد. عوامل دروني عبارتند از شيطان و هواهاي نفساني و نيز اموري كه انسان بدان خوي گرفته و به شكل طبيعت دوم در آمده است.
از عوامل بيروني نيز مي توان به فشارهايي اشاره كرد كه جامعه قدرتمند از طريق سنت هاي شفاهي و آداب بر انسان وارد مي کند ياد کرد.
از ديگر عوامل در اين حوزه مي توان به خو گرفتن به همين سنت ها و آداب ياد کرد. به اين معنا که انسان بر خلاف تنوع طلبي در امور مادي گرايشي شگفت به محافظه کاري در امور معنوي و اعتقادي دارد. از اين رو بينش ها و نگرش را نمي توان به سادگي تغيير داد و برخي بر اين باورند که بينش و نگرش شاکله و شخصيت وجودي و حقيقي انسان را مي سازد و از اين رو نمي توان به سادگي به تغيير اين حوزه اقدام کرد. امور مذهبي و سنت ها و آداب به انسان آرامش مي دهد. تغيير در بينش و نگرش در حقيقت موجب بحران شخصيت و هويت را دامن مي زند و بحران شخصيت و هويت به معناي اضطراب و تشويش و افسردگي است . اين گونه که شخص خود را در فضايي بي کران بي پناه مي يابد. عقايد و بينش ها و نگرش ها هستند که به او شخصيت و اعتماد به نفس مي دهد و آرامش خاصي را بر زندگي او حاکم مي سازد. از اين رو شخص با حفظ بينش و نگرش خويش مي کوشد تا شخصيت و هويت خويش را پايدار نگه دارد. تغيير و دگرگوني در اين حوزه به معناي بحران شخصيت و فروپاشي هويت و در نتيجه آن اضطراب و فقدان آرامش است.
آدمي به سوي آرامش و ثبات شخصيت و هويت خويش گرايش شديدي دارد و متمايل نيست تا آن را به سادگي از دست دهد. از اين رو پيامبران براي ابلاغ آيين جديد و تغيير در نگرش و بينش انسان و جوامع همواره با واکنش هاي تند و شديد مواجه و رو به رو مي شدند. مردمان حاضر نمي شدند تا بينش و نگرش خويش را از دست دهند. از اين رو به پيامبران مي گفتند که ما چنين نگرش و بينشي را در ميان پدران خويش نيافتيم .(مومنون آيه 24) همين مساله موجب مي شد تا با آن چه با ديدگاهي ايشان مخالفت داشت به مبارزه بر خيزند و به عنوان عامل تشويش و اضطراب با آن مقابله شود.(ابراهيم آيه 9 و 10)
البته تعصبات قومي و قبيله اي و نيز ناداني ( بقره آيه 170 و نيز اعراف آيه 138) از عوامل مهمي است که قرآن به عنوان انگيزه هاي بازگشت و واپس گرايي از آن ياد مي کند. اين مساله هم اکنون در بخشي هاي از کشور نيز ديده مي شود که واکنش هاي نسبت به تغييرات صورت مي دهند و سنت هاي قبيله اي را بر قوانين قرآن و اسلام ترجيح مي دهند و تنها اين واکنش سرد نسبت به دين و قرآن و آموزه هاي آن به دليل اقتدار سنت هاي محلي و فرهنگ بومي است.
در اين ميان حکومت ها ( اعراف آيه 123) و اشراف و مترفان (سبا آيه 34 و زخرف آيه 23) از ديگر عوامل واپس گرايي شمرده شده اند؛ زيرا حکومت ها با توجه به نيازهاي سياسي و اقتضائات مي کوشند تا ثبات سياسي خويش را با حفظ سنت ها و آداب ادامه دهند. تغييرات مهم بينشي و نگرشي مي تواند دولت ها را با بحران مواجه سازد. از اين رو حفظ سنت هايي که به نوعي حکومت ها و روش هاي ظالمانه آنان را تثبيت مي کند مي تواند مشروعيت سياسي و استمرار دولت ها را تضمين کند. حکومت محافظه کارترين مجموعه هاي بشري را تشکيل مي دهند با اين همه تنها بر اموري محافظت مي کنند که منافع آنان را ضمانت کند.
اصحاب کهف چنان که قرآن گزارش مي کند از مجموعه هاي انساني بودند که دولت وقت را تهديد مي کردند از اين رو فشار مضاعفي بر ايشان وارد مي شد تا به دين خويش بازگرداند و سنت هاي قومي را پاس دارند و يا اين که آماده سنگسار و کشتن به بدترين وجه و شيوه گردند.( کهف آيه 19 و 20)
خلیل منصوری

مقالات مشابه

واكاوى مفهوم بحران در گفتمان قرآنى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسین محمدی سیرت, محسن قاسم‌پور

سالم سازي جامعه از انحرافات اخلاقي در قصص قرآن

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهمحمد حسین مردانی نوکنده

شگردهاي فتنه گران از منظر قرآن و روايات

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدجواد سلمان‌پور, عماد صادقی, جاسم دریس

طغیان در قرآن و حدیث

نام نشریهکتاب و سنت

نام نویسندهمحمد علی آبادی, علیرضا حسنی