تکدی گری در آموزه های قرآن

پدیدآورخلیل منصوری

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1700 بازدید
تکدی گری در آموزه های قرآن

خلیل منصوری
يكي از نابهنجاري هاي اجتماعي كه نمايي از بحران در ساختار جامعه است مساله تكدي گري است. افزايش و كاهش اين پديده ي اجتماعي به معناي وضعيت پايدار و ناپايدار جامعه از نظر فرهنگي و اجتماعي است. به اين معنا كه مساله تكدي گري تنها يك پديده و معضل اقتصادي و مرتبط به بحران در اين حوزه نيست ، بلكه ارتباط تنگاتنگ و استواري با مساله فرهنگي و اجتماعي جامعه دارد. به سخني ديگر، ميان پديده تكدي گري و وضعيت فرهنگي جامعه نوعي همبستگي وجود دارد اگر قايل به ارتباط علي و معلولي نشويم. از اين رو، اگر در جامعه اسلامي پديده اي به نام تكدي گري وجود داشته باشد، پيش از آن كه بيانگر اوضاع نابسامان اقتصادي و بحران آن باشد، بيانگر وضعيت نابهنجار و نابسامان فرهنگي و اجتماعي جامعه دارد.
در تحليل و تبيين قرآني از جامعه برتر، مساله نابهنجاري هاي اجتماعي به كلي از ميان مي رود و ارتباط و همبستگي ميان افراد جامعه به گونه بردارانه است كه تعاون و همدلي و همكاري و نيز رقابت سازنده جاي خود را به اموري مي دهد كه موجبات نابهنجاري هاي اجتماعي مي شود. جامعه برتر جامعه اي است كه مسايل اقتصادي و ديگر معضلات و نابهنجاري ها از طريق تعاون، امر به معروف و نهي از منكر و نظارت حل و فصل مي شود. از اين رو وضعيت جامعه به گونه اي است كه با چنين پديده هاي رو به رو و مواجه نيستيم . بنابراين اگر در جامعه اسلامي كه به سمت و سو جامعه برتر گرايش دارد و مي كوشد تا آن را به عنوان هدف اصلي در جهان مادي صورت تحقق بخشد ، مي بايست پديده هايي چون نابهنجاري تكدي گري حل شده باشد و زمينه فرهنگي و اجتماعي براي رشد و يا افزايش آن فراهم نباشد. در اين نوشتار تلاش بر آن است تا با تحليل و تبيين آيات و آموزه هاي قرآني مساله و پديده نابهنجار تكدي گري ريشه يابي و راهكارهاي برونرفت از آن تبيين و توصيه گردد.

گستره معنايي تكدي گري

تكدي گري به معناي گدايي كردن ، در يوزگي (فرهنگ فارسي ؛ ج 1 ص 1125)، تكلف در سوال و حاجت خواهي از اين و آن در كوي و برزن و پافشاري بر آن بيان شده است.(لغت نامه دهخدا ، ج 4 ص 6048) متكدي كسي است كه در پي كمك و ياري مادي از ديگران دست را پيش اين و آن مي گيرد و گاه با سماجت تمام خواستار كمك مالي و نقدي و جنسي مي شود. اين عمل در برخي از كشورها به شدت رواج دارد و در كوي و برزن افرادي يافت مي شوند كه مي كوشند بدون هيچ تلاش و زحمتي پولي به چنگ آورند. در برخي از كشورها اين عمل قانوني است و در برخي ديگر نه تنها قانوني نيست بلكه جرم و مجازات حبس و زندان را به دنبال دارد. در برخي از كشورها افراد متكدي براي فرار از قانون از ابزارهاي جلب نظر و توجه براي تكدي گري چون ابزار موسيقي و نمايشي استفاده مي كنند. به هر حال در نگرش عمومي جوامع انساني ، تكدي گري امري مذموم و ناپسند تلقي مي شود و به عنوان پديده و نابهنجار با آن برخوردهاي مختلفي انجام مي شود. در تبيين عمومي از اين مساله آن را امري برخاسته از وضعيت نابسامان اقتصادي بر مي شمارند و افزايش تكدي گران را به معنا و مفهوم افزايش بحران اقتصادي برآورد مي كنند.
تكدي گري به اشكال و انواع مختلف در همه جوامع انساني يافت مي شود و حتي اشخاصي براي دست يابي آسان به پول و غذا حاضر به اين كار مي شوند تا تن به كارهاي سخت بدني براي تهيه پول ندهند. از اين رو افرادي را مي توان يافت كه از هر نظر در سلامتي جسمي و رواني برخوردارند ولي به تكدي گري به عنوان يك شغل مي نگرند.

زمينه هاي تكدي گري

قرآن يكي از علل و عوامل تكدي گري را فقر و نيازمندي انسان ها همراه با نوعي نگاه به شخصيت هاي انساني تحليل و تبيين مي كند؛ به اين معنا كه ريشه تكدي گري هر چند كه به ظاهر فقر و بي نوايي و نياز به برآورده آن است ولي ريشه رواني و شخصيتي نيز دارد. به اين معنا كه افراد و اشخاصي به تكدي گري روي مي آورند كه از نظر شخصيت انسان هاي متعادل و سالم اجتماعي نيستند؛ زيرا انسان هاي سالم و با شخصيت اجتماعي هر چند كه در فقر و فاقه به سر برند ، به سوي پديده تكدي گري روي نمي آورند. فقر و بي نوايي در تحليل قرآني تنها مي تواند به عنوان يك انگيزه و سبب مطرح شود ولي اين مساله موجب نمي شود تا شخص به سوي تكدي گري روي آورد؛ زيرا تكدي گري كه با شخصيت رواني و اجتماعي انسان ارتباط تنگاتنگي پيدا مي كند ، امري دور از شرافت و كرامت انساني است. انسان سالم و با شخصيت هرگز براي به دست آوردن لقمه ناني به تكدي اقدام نمي كند و گدايي را ابزار و وسيله اي براي برآورد نيازهاي خود قرار نمي دهد. از اين رو بسيار ديده شده كه انسان هاي فقير و بي نوايي كه نيازهاي بسياري آن ها را احاطه كرده است ولي آنان به تكدي و گدايي رو نياورده اند. قرآن با توجه به شخصيت سالم انسان ها و كرامت و شرافت انساني به اين مساله فرهنگي و اجتماعي توجه مي دهد كه چگونه انسان هاي فقير با شخصيت حاضر نمي شوند به تكدي رو آورند.
قرآن از مومنان مي خواهد كه تنها توجه خويش را به سوي گدايان مبذول ندارند؛ زيرا در جامعه افراد نيازمند بسياري هستند كه از نظر فرهنگي و اجتماعي و شخصيتي به چنان جايگاهي رسيده اند كه براي رفع نيازهاي خويش دست به سوي ديگران دراز نمي كنند . آنان با آن كه نيازمند هستند ولي عفت و حيا ي ايشان به اندازه اي است كه خودنگه دارند و به سوي ديگران براي رفع نياز دست دراز نمي كنند. اگر كسي به ايشان نگاه كند گمان مي كند كه دارا هستند ونياز ندارند در حالي كه واقعا نيازمند مي باشند. اين افراد مي بايست مورد نظر افراد داراي جامعه قرار گيرند و صدقات را به ايشان دهند. در گزارش قرآن از وضعيت افراد فقير با شخصيت جامعه آمده است : للفقراء الذين احصروا في سبيل الله لايستطيعون ضربا في الارض يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف تعرفهم بسيماهم لايسئلون الناس الحافا و ما تنفقوا من خير فان الله به عليم (بقره آيه 273) صدقات براي آن تهيدستاني است كه در راه خدا محصور شده اند و نمي توانند براي كسب در آمد در زمين سير و سفر كنند. از ان جايي كه خويشتن دارند و فقر و بي نوايي خويش را آشكار نمي سازند ، كسي كه از حالشان بي خبر است آنان را توانگر مي پندارد و تو از نشانشان بي نوايي آنان را در مي يابي . آنان با وجود نيازمندي شديد به اصرار از مردم چيزي نمي خواهند . اي مومنان هر مالي را كه انفاق كنيد خدا به آن داناست.
در اين تحليل قرآني هر چند كه يكي از علل و اسباب تكدي گري را فقر و بي نوايي اقتصادي اشخاص بيان مي كند ولي به خوبي نيز روشن مي دارد كه علت اصلي در تكدي گري را مي بايست در فقر فرهنگي و اجتماعي دو بخش از جامعه ديد: نخست فقر فرهنگي و اجتماعي گروهي كه به تكدي گري رو مي آورند و براي برآورد نياز مادي خويش ، شخصيت اجتماعي و كرامت و شرافت انساني خويش را زير پا مي گذارند ؛ دوم كساني كه از دارايي برخوردار بوده و در جهل و فقر فرهنگي و اجتماعي به سر مي برند. آنان با ساده نگري به افراد جامعه و گذر سريع و شتاب آلود از اوضاع و احوال جامعه، تحليل درستي از موقعيت خود و جامعه نداشته و مسايل را ساده لوحانه ارزيابي و تحليل مي كنند. از اين رو تنها با نگاهي به ظاهر افراد جامعه حكم به دارا بودن اشخاصي مي كنند كه تنها از روي تعفف و كرامت و شرافت انساني دست نياز به سوي اين و آن دراز نمي كنند.
اين آيه به رهبران و افراد داراي جامعه هشدار مي دهد كه ساده انگارانه اوضاع را تحليل نكنند. بسياري از افراد دارا و ثروتمند از آن جايي كه خود در شرايط و وضعيت خوبي به سر مي برند بر اين باورند كه وضعيت ديگران نيز مناسب و خوب است . از اين رو در ضرب المثل ها نيز آمده كه سير را غم گرسنه نيست؛ سواره را غم پياده . به اين معنا كه سيران تحليل درستي از اوضاع و موقعيت گرسنگان ندارند. قرآن از اين وضعيت به جهل و ناداني ياد مي كند. به اين معنا كه تحليل درستي از خود و ديگران نداشته و بر پايه اين تحليل دست به اقدام نمي زنند.
قرآن براي اين كه مساله تكدي گري را حل كند و يا به آن دامن نزند، از مومنان دارا مي خواهد كه نخست به مومنان عفيف و بي نوايان با شخصيت توجه كنند و از سوي ديگر با ستايش ايشان مردم را به سوي ايشان ترغيب و تشويق مي كند كه چنين رفتاري را در صورت گرفتاري سر مشق قرار دهند و از سوي ديگر نيز از مومنان مي خواهد كه از جهل و تحليل نادرست بيرون ايند و با تحليل و بررسي اوضاع خود و اجتماع، به فقيران عفيف كمك كنيد تا آنان به خاطر افزايش بي نوايي در خطر تكدي گري نيافتند و به اين وسيله به تكدي و گدايي پروري دامن زده نشود.
بنابراين راهكار قرآن را مي توان در چند چيز خلاصه كرد: اول آن تكدي گري را مساله فرهنگي و اجتماعي بدانند؛ دوم آن كه با مساله از راه تشويق و ترغيب به خودداري از تكدي گري برخورد كنند؛ سوم آن كه افراد ثروت را به موقعيت و مسايل اجتماعي آگاه سازند و آن را با اين مسايل درگير كنند؛ چهارم آن كه با پرداخت و كمك مالي به فقراي عفيف از گسترش تكدي گري و گداپروري جلوگيري به عمل آورند.
با اين همه قرآن دور نمودن خشونت آميز و طرد متكديان و گدايان را نادرست بر مي شمارد و از آن نهي كرده و به عنوان عملي ناپسند مذموم بر مي شمارد.(ضحي آيه 10) ؛ زيرا برخورد خشونت آميز و يا فيزيكي با متكديان بدون از ميان بردن عوامل و علل اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي آن خود افزايش بحران است و جامعه را به سوي مي كشاند كه در يك آن ممكن است منفجر شود. جامعه اگر مسايل خويش را ريشه اي حل نكند و آن رابه خشونت به لايه هاي زيرين و پنهان سوق دهد، روزي اين معضل به گونه خطرناك تر سر باز مي كند و آسيب هاي بيش تري را بر جامعه تحميل مي كند.
قرآن براي رهايي از مساله تكدي گري و گدايي پيشنهاد مي دهد كه نيازهاي نيازمندان و بي نوايان از سوي جامعه اسلامي تامين گردد و راهي براي پيش گيري اين معضل ايجاد و فراهم گردد.( بقره آيه 273)
از سوي به مومنان ثروتمند حكم و فرمان مي دهد تا با تعاون و ياري ديگر افراد آنان را از وضعيت نابهنجار خارج سازند. تاكيد بر پيمان هاي برادري و ايجاد الفت ميان آنان به هدف تامين نيازهاي روحي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي صورت مي پذيرد. اين روشي بود كه پيامبر در ميان مومنان انصار و مهاجر در نخستين دولت شهر اسلامي يعني مدينه اجرا كرد و جامعه اسلامي مدينه از فوايد و اثار آن بهره برد. به گونه اي مومنان انصار برخي از خانه ها و اموال خويش را در اختيار مهاجران قرار دادند و وضعيت اقتصادي مدينه تا اندازه اي بهبود يافت. اين به معناي گسترش فقر نبود؛ چنان كه اكنون برخي بر اين باورند كه اگر بخشي از ثروت سرمايه داران به طرق معقول و منطقي و قانوني در اختيار فقرا قرار گيرد به معناي تعميم فقر است ؛ زيرا سخن از سرمايه گذاري از اموال ثروتمندان براي فقيران است و اين همانند دادن ماهي و هم ياد دادن ماهيگيري به فقيران است. به اين معنا كه نبايد تنها به فقير ماهي داد و نه تنها ماهيگيري بلكه در وهله نخست براي رهايي از فقر كشنده ماهي اي داد تا جان گيرد و سپس در يك برنامه بلند مدت به وي ماهيگيري آموخت. پس مي بايست براي رهايي اي تكدي گري هم به مساله حال اين افراد توجه كرد و فقر ايشان را برطرف نمود و هم كار فرهنگي و اجتماعي كرد و آنان را به سوي كار و شغل آبرومندانه هدايت كرد. از اين روست كه قرآن هم سخن از دادن مال و غذا به گدايان مي كند كه شكم آنان را اكنون سير كند.(حج آيه 36 ) و هم تلاش كرد تا ايشان با آموختن كاري و همكاري تعاون مومنان از دارايي برخوردار شوند و عزت نفس يابند( بقره آيه 273) . بنابراين براي برخورد با پديده نابهنجار تكدي گري مي بايست در دو حوزه مختلف و با دو برنامه كوتاه مدت و بلند مدت كار ها را در ابعاد اقتصادي و فرهنگي پيش برد تا اين معضل اجتماعي ريشه كن گردد.
خلیل منصوری

مقالات مشابه

واكاوى مفهوم بحران در گفتمان قرآنى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسین محمدی سیرت, محسن قاسم‌پور

سالم سازي جامعه از انحرافات اخلاقي در قصص قرآن

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهمحمد حسین مردانی نوکنده

شگردهاي فتنه گران از منظر قرآن و روايات

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدجواد سلمان‌پور, عماد صادقی, جاسم دریس

طغیان در قرآن و حدیث

نام نشریهکتاب و سنت

نام نویسندهمحمد علی آبادی, علیرضا حسنی