تاریخ قرآن ، تألیف تئودور نولدِکه، تحریر از فریدریش شوالی، لایپزیگ، 1909 (ج 1)، 1919 (ج 2)، 1938 (ج 3)، تجدید چاپ: هیلدسهایم ـ نیویورک، 1981م.
در این معرفی نخست چگونگی تدوین و چاپ کتاب تاریخ قرآنِ نولدِکه، که توسط شاگرد او فریدریش شوالی تدوین و تحریر شده، آمده است. سپس خود کتاب و سه جزء اصلی (13 فصل) آن بهتفصیل معرفی شده است. مباحث مربوط به شیعهی آن بررسی شده و همچنین با بررسی تفصیلی منابعِ نولدِکه ـ شوالی در تألیف این کتاب روشن شده است که در کنار منابع مسیحی ـ یهودی، منابع اصلی و اساس تألیف آن (بهجز چند مورد اندک) همگی از منابع اهل سنّت بوده و نشان داده شده است منابع و روایات اهل سنّت در بارهی قرآن چگونه محققان و خاورشناسان بی غرض را بهنتیجهگیریهای اشتباه در بارهی قرآن وا داشته است.
نولد که، تئودور / «تاریخ قرآنِ » نولد که، معرفی و نقد و بررسی / خاورشناسان و قرآن / خاورشناسان و شیعه امامیه.
.I زندگینامه. تئودور نولدِکه در دوم مارس 1836م در هامبورگ، شمال آلمان، به دنیا آمد. سالهای سیزده تا شانزدهسالگی خود را به یادگیری زبانهای یونانی و لاتین گذراند. در دوران دبیرستان به مطالعهی زبان عبری پرداخت. در دانشگاه گوتینگن(1) زبانهای عبری، عربی، سریانی و آرامی را فراگرفت. مطالعهی زبان سانسکریت را نیز در همین دانشگاه آغاز کرد و سپس در دانشگاه کیل(2) ادامه داد. او در دوران دانشجویی شروع به یادگیری زبانهای فارسی و ترکی کرد. در بیستسالگی رسالهی دکتری خود را در بارهی تاریخ قرآن نگاشت (نک : پس از این) سپس مسافرتهایی به خارج از آلمان کرد. ابتدا به وین رفت و حدود یک سال (57 ـ 1856م) در آنجا به بررسی دستنویسهای کتابخانهی وین پرداخت و یادگیری زبانهای فارسی و ترکی را ادامه داد. سپس به لیدن رفت و حدود 6 ماه در آن جا رحل اقامت افکند. در لیدن به بررسی دستنویسهای عربی ادامه داد و با خاورشناسانی همچون دوزی(3) و یونبول(4) و د خویه(5) و د یونگ(6)، آشنا شد. از لیدنِ هلند به گوتا (آلمان) بازگشت و حدود یک ماه به بررسی نسخههای خطی عربیِ آنجا پرداخت. در آوریل 1858م به برلین رفت و در آنجا هم نسخههای خطی عربی و ترکی را بررسی و فهرستی هم برای دستنویسهای ترکی آن کتابخانه تهیه کرد. در فاصلهی سپتامبر 1860 تا 1872م، که به سِمَت استادی دانشگاه استراسبورگ برگزیده شد، سفری به ایتالیا کرد. سپس معاون کتابخانهی دانشگاه گوتینگن شد (دسامبر 1860 تا ژانویهی 1862م) و چند صباحی در دانشگاه آن شهر به تدریس پرداخت. از 1864 تا 1872م استاد زبانهای سامی در دانشگاه کیل(7) بود و نزدیک به هشت سال در آنجا به تحقیق و تدریس در بارهی زبانهای سامی و همچنین تحقیق در بارهی عهد قدیم و زبانهای سانسکریت و ترکی پرداخت.
نولدکه در بهار 1872م به استادی دانشگاه استراسبورگ رسید و نزدیک به 50 سال (تا 1920م) در آن شهر ماند. عمدهی تألیفات او در این دوره انجام شده است. ده سال آخر عمر خود را در شهر کارلسروهه(8) و در منزل پسرش گذراند. او در 25 دسامبر 1930م پس از حدود 94 سال زندگی، درگذشت.(9)
نولدکه علاوه بر آشنایی با زبانهای شرقی و غربی روز تبحر بسیاری در زبانهای کهن همچون یونانی، لاتین، سریانی، عبری و عربی قدیم، لهجههای مختلف عربی، و زبانهای کهن ایرانی و هندی (سانسکریت) داشت. او از هوشی سرشار و شمّ تاریخی و زبانشناختی قوی برخوردار بود. متخصص زبانشناسی زبانهای سامی بود و اطلاعاتی گسترده دربارهی تاریخ و فرهنگ سرزمینهای شرقی و مردمان آن داشت. به بیطرفی و عدم تعصّب در تحقیقات خود شهرت داشت. اگر به نتایج خطا در تحقیقات پیشین خود پی میبرد. از ذکر آن و ارائهی نتایج جدیدتر ابایی نداشت.
.II فهرست آثار. مهمترین آثار نولدکه ـ به ترتیب زمان چاپ ـ عبارتست از:
1858. ``Hatte Muhammed christliche Lehrer?'''', in ZDMG, xii.
[مقالهای است با عنوانِ «آیا محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم معلم مسیحی داشت؟»]
1860. Geschichte des Qorans. Göttingen.
[تاریخ قرآن . چاپ نخست آن است، نک : بخش بعدی این مقاله]
1864. Beiträge zur kenntnis der Poesie der alten Araber. Hannover.
[مقالاتی در شناخت شعر کهن عربها . فصل اول آن با عنوانِ «من تاریخ و نقد الشعر العربی القدیم»، توسط عبدالرحمان بَدَوی ترجمه شده و در دراسات حول صحّة الشعر الجاهلی ، ص 40 ـ 17، به چاپ رسیده است]
1872. Mandäische Grammatik. Halle.
[دستور زبان مندائی ]
1879. Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden. Leiden.
[تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان. ترجمهی فارسی از عباس زریاب خویی، چاپ اول، تهران: انجمن آثار ملی]
1886.``Die arabischen Handschriften Spitta''s'''',in:ZDMG,40/1886/305- 314.
[«دستنویسهای عربی (در مجموعهی) اشپیتا»]
1887. Die ghassânischen Fürsten aus dem haus Gafna''s. Berlin.
[شاهزادگان غَسّانی از آل جَفْنه]
1888-1892. Persische Studien, 2 vols.
[پژوهشهای فارسی]
1890. Delectus veterum carminum arabicorum. Carmina selegit et editit Th. Noeldeke. Glossarium confecit A. Müller. Berlin, H. Reuther.
[منتخبات شعر کهن عرب . انتخاب و تصحیح از تئودور نولدکه، تهیهی واژگان از آوگوست مولر]
1896. Zur Grammatik des klassischen Arabisch. Wien.
[دربارهی دستور زبان عربی کلاسیک]
1904. ``Das iranische Nationalepos'''', in: GlrPh, II/ 130-211.
ویرایش دومِ کتابی که به صورت مستقل نشر شده است:
1920. Das iranische Nationalepos, Berlin- Leipzig.
[حماسهی ملی ایران . ترجمهی فارسی از بزرگ علوی، با مقدمهی سعید نفیسی، تهران: دانشگاه تهران، چاپ اول 1327ه ش]
1909-1938. Geschichte des Qorans.
[تاریخ قرآن . ویرایش دوم آن است، نک : بخش بعدی این مقاله]
1910. Neue Beiträge zur semitischen Sprachwissenschaft. Strassburg.
1986. حدود پنجاه نامه از نامههای نولدکه به گولدتسیهر نیز در کتابی که روبرت سیمون در شرح احوال گولدتسیهر نگاشته، به چاپ رسیده است. برای مشخصات این کتاب نک : منابع.
.III «تاریخ قرآن». مهمترین و دورانسازترین نگاشتهی خاورشناسان در بارهی قرآن و مطالعات قرآنی است. همهی قرآنپژوهان غربی پس از نولدکه، و شمار کثیری از قرآنپژوهان عرب و مسلمان در پژوهشهای خود در بارهی قرآن تحت تأثیر این کتاب بودهاند و یا به نوعی از آن استفاده کردهاند. گفته میشود اصطلاح «تاریخ قرآن» نخستین بار از سوی نولدکه به کار رفته است(1) و این امر ناشی از نوع نگرش خاورشناسان به متن قرآن است.
نولدکه در تألیف این کتاب از همکاری شماری از خاورشناسان آلمان سود برده است. تألیف این کتاب سرگذشتی خواندنی دارد که خلاصهوار از این قرار است(1): نولدکه در 1856م ازرسالهی دکتری خود در بارهی تاریخ پیدایش قرآن در دانشگاه گوتینگن دفاع کرد. سپس با افزودن فصلهایی به رسالهی خود، آن را در 1857م برای شرکت در مسابقهی «تاریخ انتقادی متن قرآن» به آکادمی ادبیات پاریس ارائه کرد. این متنِ گسترشیافته در 1860م در گوتینکن به چاپ رسید. در 1898م ناشر از نولدکه تقاضا کرد تا برای چاپ دوم کتاب در آن تجدید نظر کند. اما موءلف به خاطر ضعف مزاجی خود ـ که از دوران کودکی تا هنگام مرگ از آن رنج میبرد ـ از این کار عذر خواست و یکی از بهترین شاگردان خود را به نام فریدریش شوالی(2) برای این کار به ناشر معرفی کرد. شوالی با استفاده از طرح و یادداشتهای استاد خود جلد اول از ویرایش و تحریر جدید تاریخ قرآن را تألیف کرد. نولدکه پس از مطالعهی آن مقدمهای بر آن نگاشت و جلد اول در 1909م منتشر شد.
شوالی در فوریهی 1919م، به هنگام تنظیم و تحریر جلد دوم، درگذشت. هاینریش تسیمرن(3)، شوهر خواهر او، ادامهی کار را پی گرفت و جلد دوم با پیشگفتار تسیمرن در 1919م به چاپ رسید.
تألیف و تحریر جلد سوم کتاب و تنظیم یادداشتهای شوالی با پیشنهاد تسیمرن به گوتهلف برگشترسر(4) واگذار شد، اما او نیز پس از آن که چند سالی از عمر خود را بر سر این کار گذاشت، پیش از آن که موفق به اتمام جلد سوم شود، در اوت 1933م درگذشت. اوتو پرتسل(5)، همکار او در دانشگاه، با افزودن فصل آخر کتاب به آن و یک مقدمه، جلد سوم را در 1938م منتشر اخت. بدین ترتیب پس از گذشت 68 سال از چاپ اول کتاب، تألیف و چاپ اثرگذارترین تحقیق در بارهی قرآن در نیمهی دوم قرن نوزدهم و نیمهی اول قرن بیستم، با تلاش سه نسل از خاورشناسان آلمانی به سرانجام رسید.
تاریخ قرآنِ نولدِکه ـ شوالی تاکنون به هیچ یک از زبانهای اروپایی و همچنین زبان عربی ترجمه نشده است؛ گرچه برخی از نظریات او بهتفاریق توسط قرآنپژوهان عرب و اروپایی بررسی و نقد شده است.
این کتاب ـ پس از تکمیل چاپ آن ـ چندین بار بهصورت افست منتشر شده است. چاپ مورد استفادهی ما سومین افست کتاب از سوی انتشارات گئورگ اولمس(1) در 1981م است.
.IV معرفی تفصیلی «تاریخ قرآن». این کتاب از سه جلد یا بهتر بگوییم از سه جزء تشکیل شده است.
عنوان اصلی جزء نخست (منتشرشده در 1909م) این است : «در بارهی منشأ و خاستگاه قرآن» و شامل این فصلهاست: فصل 1 . در بارهی نبوت و وحی، شامل:
الف. محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به عنوان پیامبر و منابع تعالیم او. در این بخش از این موارد بحث شده است: مفهوم نبوت، زمینههای نبوت در پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، تأثیرات یهودی و مسیحی، منابع نوشتاری و منابع شفاهی، گسترش و رواج خواندن و نوشتن در عربستان قدیم. ارتباط پیامبر با زید بن عمرو و امیّة بن ابیصلت. تأثیرات کفر و شرک بر اسلام. عناصر شخصی در پایههای دینی محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم .
ب. در بارهی وحی بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، چگونگی و انواع آن. شامل: انواع وحی، حالتهای هیجانی ـ روحی پیامبر، معلّم و راهنمایی فرضی و خیالی برای پیامبر. بندهای آن دَحْیه، مدت وحی، نامهای گوناگون آن، سبک وحی و قافیه و ترجیعبندهای آن، تکرار عبارات، شیوهی ثبت مکتوب وحی، افزودهها و دیگر دگرگونیها که توسط خود محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم انجام میشد، «سَبْعَة اَحْرُف»، انقطاع وحی، اصالت قرآن و ارتباط آن با وحیهای [دروغین] پیامبرانِ [کذّاب].
فصل 2 . در بارهی مبدأ بخشهای مجزا (سورهها) ی قرآن.
این فصل از فصول مهم این کتاب است. موءلف در این فصل به طرح نظریهی بدیع خود در ترتیب سور مکّی پراخته است. او ابتدا منابع این نظریه را برمیشمرد و آنها را تحلیل می کند. منابعی که او ذکر میکند عبارتست از روایتهای تاریخی و تفسیری، کتابهای تاریخی همچون تاریخ طبری، سیره ی ابنهشام و... و کتابهای اسباب نزول. پس از طرح این مقدمات، موءلف تمامی سورهها را نخست به مکّی و مدنی تقسیم کرده و برای سورههای مکّی سه دورهی زمانی ذکر میکند. او برای این تقسیمبندی معیارهای دیگری را همچون شیوه و لحن بلاغی آیات و سُوَر و رابطهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با یهودیان و مسیحیان شبه جزیره در نظر میگیرد و نظریات و تقسیمبندی کسانی همچون موییر(1)، گریم(2) و هیرشفلد(3) را نیز ذکر و بررسی میکند.
ـ دورهی نخستِ سورههای مکّی. این دوره شامل سورههای کوتاه با آیات مسجّع میشود. این سورهها به ترتیب زمانی عبارتند از: علق، مدّثر، مسد، قریش، کوثر، هُمزه، ماعون، تکاثر، فیل، لیل، بلد، انشراح، ضحی، قدر، طارق، شمس، عَبَس، قلم، أعلی، تین، عصر، بروج، مزمّل، قارعه، زلزال، انفطار، تکویر، نجم، انشقاق، عادیات، نازعات، مرسلات، نبأ، فجر، قیامة، مطفّفین، حاقة، ذاریات، طور، واقعة، مَعارج، رحمن، توحید، کافرون، فلق، ناس و فاتحه(48سوره).
ـ دورهی دومِ سورههای مکّی. بنابر نظر نولدکه در این سورهها بیشتر به قصص انبیاء پرداخته شده است و طولانیترین سورهها مربوط به این دوره است. همچنین کلمهی «الرحمن» برای نخستین بار در این سورهها ذکر شده است. این سورهها عبارتند از: قمر، صافات، نوح، انسان، دخان، ق، طه، شُعَراء، حِجر، مریم، ص، یس، زخرف، جن، مُلک، موءمنون، انبیاء، فرقان، إسراء، نمل، کهف (21 سوره).
ـ دورهی سومِ سورههای مکّی. وجه غالب در سورههای این دوره در این است که کلمهی «الرحمن» در آنها ذکر نشده است، هر چند قصص انبیاء در آنها آمده است. سورههای این دوره عبارتند از: سَجده، فصّلت، جاثیه، نحل، روم، هود، ابراهیم، یوسف، موءمن (غافر)، قصص، زمر، عنکبوت، لقمان، شوری، یونس، سبأ، اعراف، احقاف، ملائکه، انعام و رعد (21 سوره).
بخش بعدی کتاب به سورههای مدنی و خصوصیات آنها اختصاص دارد. در این سورهها بیشتر قواعد فقهی و تشریعی آمده است و سجع کمتری در آنها به چشم میخورد. برخلاف سور مکّی که در آنها «یا أیها الناس» آمده است، در این سورهها آیات با «یا أیها الذین آمنوا» شروع شده است. سورههای مدنی عبارتند از: بقره، بینه، تغابن، جمعه، انفال، محمّد (ص)، آل عمران، صف، حدید، نساء، طلاق، حشر، احزاب، منافقون، نور، مجادله، حج، فتح، تحریم، ممتحنه، نصر، حجرات، توبه و مائدة.
آخرین فصل این جزء اختصاص به آیات و وحیهایی دارد که در قرآن نیامده است. نولدکه در این فصل از اختلاف قرائتها، تفاوت در وحیهای قرآنی و وحیهای غیر قرآنی، بحث نسخ و انواع آن از قبیل «ما نُسِخ خطّه و حکمُه» یاد کرده و با استفاده از منابع اهل سنّت سعی کرده همهی مواردی را که بر پیامبر نازل شده ولی در قرآن نیامده است استقصاء کند. او متن این موارد را ـ با ذکر اختلاف نسخ در پانویس ـ به خط عربی نقل و سپس به آلمانی ترجمه میکند.
جزء دوم کتاب (منتشرشده در 1919م) عمدتاً به این مباحث میپردازد: جمعآوری قرآن، کتابت وحی به دست کاتبان وحی در زمان پیامبر، جمع قرآن توسط امیرالموءمنین علی علیهالسلام و ذکر ترتیب قرآنی که توسط امیرالموءمنین علی علیهالسلام جمع شده است از تاریخ یعقوبی همراه با ذکر سورههای آن(1)؛ اولین گردآوری توسط زید بن ثابت و دیگر جمعهای پیش از عثمان (همچون جمع اُبَیّ بن کعب)، قرآن عبداللّه بن مسعود و ابوموسی، تاریخ جمع و نگارش نسخهی رسمی قرآن در زمان عثمان. سپس از مخالفتهای مسلمانان با قرآن جمع عثمان بحث شده است و به همین مناسبت از سورهای به نام «سورة النورین» نام میبرد و این گونه ذکر میکند که شیعیان معتقدند این سوره نیز جزو قرآن بوده است ولی در قرآن جمع عثمان نیامده است. او متن سوره را از دبستان مذاهب و از مقالهای از شخصی از اهالی قازان به نام «پروفسور کاظم بیک» که در مجلهی آسیایی(2) به چاپ رسیده است، نقل و سپس آنرا به آلمانی ترجمه میکند(3). درادامه با مقایسهی زبانشناسانهی این سوره با قرآن جعلیبودن آن نشان داده شده است.
این جزء ضمیمهای دارد (حدود 100 صفحه) در بارهی منابع اسلامی و تحقیقات جدید مسیحی در بارهی خاستگاه وحی و پیدایش «کتاب قرآن»، شرح احوال پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و مقایسهی این دو (منابع اسلامی و تحقیقات مسیحی) با یکدیگر.
در بخش تحقیقات نوین مسیحی آثار و عقاید خاورشناسانی همچون ویلیام موییر(1)آلویس اشپرنگر(2)، راینهارت دوزی(3)، ایگناتس گولدتسیهر(4)، آبراهام گایگر(5)، اسنوک هورخرونیه(6) و شماری دیگر بررسی شده است.
مؤلف در این ضمیمه فصلی را (ص 182 ـ 179) نیز به تفاسیر شیعه اختصاص داده است. او قدیمترین تفسیر شیعی قرآن را از امام محمّد باقر علیهالسلام میداند و از تفاسیری همچون تفسیر علی بن ابراهیم قمّی و تفسیر صافی فیض کاشانی نام میبرد و بحثی نیز در بارهی تأویلِ شماری از آیات قرآن در بارهی اهل بیت دارد.
جزء سوم کتاب (منتشرشده در 1938م) دربارهی تاریخ متن قرآن است. مباحث عمدهی این جزء عبارت است از: متن بدونِ اعراب قرآن، خطاهای قرآن عثمان، اختلاف قرائتها در نسخههای قرآن عثمان، شیوهی کتابت، اختلاف قرائتها در قرآن ابن مسعود، اُبی و دیگران، سلطه و فراگیری قرآن عثمان. شیوهی قرائت قرآن، قرّاء هفتگانه و دهگانه و چهاردهگانه، شناخت منابع مربوط به قرائت و قرّاء، قرائتهای شاذّ، مفردات، تجوید، وقف. تحقیق دربارهی دستنویسهای قرآنی، تاریخگذاری و شناخت مکان کتابت آنها. سپس 8 تصویر از دستنویسهای کهن قرآنی از کتابخانههای قرویین، ملّی پاریس، مدرسهی بن یوسف مراکش و استانبول (سرای) آمده است.
پایانبخش این جزء که پایانبخش کلّ کتاب نیز به شمار میرود چهار فهرستِ (1) منابع (کتابشناسی)، (2) نامهای خاص افراد، مکانها و خاندانها و قبایل، (3) موضوع و (4) آیات مورد استفاده در کلّ کتاب است. این فهرستهای سودمند را خانم آنهلیزه گوتشالک ـ باور(1)تهیه کرده است.
.V منابع «تاریخ قرآن»:موءلف در تألیف این کتاب عمدتاً به سه گروه از منابع تکیه داشته است:
1 . آثار یهودی ـ مسیحی قدیم. منابعی همچون اناجیل اربعه، تورات، تلمود و شماری دیگر از این گونه منابع نیز مورد استفادهی موءلف بوده است، بهویژه در بحث از دورهی نخستِ سورههای مکّی، آنجا که دربارهی سورهی فاتحة الکتاب بحث میکند، برای اثبات این نکته که این سوره نیز از سورههای نخستین است سعی میکند منشاء یهودی و مسیحی آیات آنرا با استناد به عهد قدیم و عهد جدید نشان دهد. در پانویس جزء 1، ص 112، 113 و 114، در پنج بخش عبارتهای «الحمد للّه»، «ربّ العالمین»، «الرحمن الرحیم»، «مالک یوم الدین» و «اهدنا الصراط المستقیم» از جهت واژهشناسی بررسی میشود و ریشههای عبرانی (عهد قدیم)، یونانی (عهد جدید) و مندائی آنها را نشان میدهد. موءلف در این بحث علاوه بر منابع پیشگفته از منابع اهل سنت همچون بلاذری، طبری، زمخشری و بهویژه اتقان (2) سیوطی (مثلاً ذیل واژهی «الرحمن»)(3) نیز استفاده کرده است. ذکر این نکته ضروری است که نولدکه تعصب دیگر اسلامشناسان را در این مورد، مبنی بر اینکه تمامی و یا اکثر آموزههای دینی اسلام برگرفته از منابع پیش از اسلام است، ندارد.
2 . آثار مستشرقان. در تألیف این کتاب از نوشتهها و تحقیقات شمار کثیری از خاورشناسان و اسلامشناسان استفاده شده است و از آراء و اقوال آنها یاد شده و یا به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است. بهویژه آراء اینان مدّ نظر بوده است: آوگوست فیشر(4)، گوستاو فلوگل(5)، د خویه، گولدتسیهر، هامر ـ پورگشتال(6)، هیرشفلد(7)، هانری لامنس(8)، آلُویس اشپرنگر، گوستاو وایل(9) و یولیوس ولهاوزن(10).
3 . منابع اسلامی. نزدیک به 70 درصد منابع موءلفان نوشتههای اسلامی است که به جز چند مورد، همگی از اهل سنّت است. از این میان آثار ابن جَزَری، محمّد بن جریر طبری، ابن هشام، بخاری (صحیح )، مسلم (صحیح )، مکّی بن ابی طالب قیسی و سیوطی بیشترین کاربرد را داشته است.
در کنار منابع چاپی، از دستنویسهای اسلامی نیز بهکرّات استفاده شده است. بر اساس فهرست منابع حدود 100 دستنویس جزو منابع کتاب بوده است که حدود نیمی از آنها متن کهن قرآنی است. بیشتر دستنویسها متعلق به این کتابخانهها است: برلین (47 نسخه)، موزهی بریتانیا (1 نسخه)، فاس (1 نسخه)، گوتا (16 نسخه)، استانبول (10 نسخه)، لیدن (6 نسخه)، مراکش، مجموعهی بن یوسف ( 1 نسخه)، کتابخانهی ملی پاریس (1 نسخه)، وین (6 نسخه) و... . از میان دستنویسها فقط دو دستنویس به آثار شیعی اختصاص دارد. یکی از آنها رسالهای است در تجوید از موءلفی ناشناخته و دیگری تفسیر علی بن ابراهیم قمّی. در میان منابع چاپی نیز تنها به دو کتاب اشاره شده است، تفسیر صافی فیض کاشانی ( 1 ارجاع) و فهرست شیخ طوسی (4 ارجاع).
این آمار از این رو ذکر شد تا این نکته روشن شود اگر در جای جای این کتاب آراء و نظراتی یافت میشود که در شأن قرآن کریم نیست، خاستگاه عمدهی آنها روایات و مطالبی است که اهل سنّت دربارهی قرآن نقل میکنند. به عنوان نمونه میتوان به آخرین فصل جزء یکم اشاره کرد. در این فصل که اختصاص به آن دسته از آیات دارد که در جمع رسمی عثمان نیامده (ص 261 ـ 234)، تمامی مواردی که نقل میشود یکسره از منابع اهل سنّت و عمدتاً برگرفته از ترمذی، بخاری، اتقان سیوطی، مسلم، کنز العمّال متقی هندی(1)، موطأ مالک و چند منبع دیگر است.
.VI بازتاب مباحث شیعه دربارهی قرآن در «تاریخ قرآن».تقریباً نگاه همهی اسلامشناسان اروپایی به اسلام، از طریق مذهب اهل سنّت است. همانطور که میدانیم تمامی مرزهای اسلام با اروپا متعلق به اهل سنت بوده و هست. نخستین رویاروییهای اروپاییان با اسلام نیز، چه در اسپانیا و شمال افریقا، چه در دوران جنگهای صلیبی و چه در وران حکومت عثمانی، با اهل سنّت بوده است. از این رو از نظر اروپاییان اسلامی رسمی همان تسنّن است و مابقی مسلمانان، همچون شیعیان، از فِرَق منشعب از این بدنهی اصلی محسوب میشوند. بنابراین بدیهی است که به هنگام بررسی هرگونه مطلب اسلامی از سوی خاورشناسان، در درجهی نخست منابع مسلمانان رسمی مدّ نظر قرار گیرد. البته هرچه به دهههای پایانی سدهی بیستم میلادی نزدیکتر میشویم، این مطلب کمرنگتر میشود و توجه به سایر مذاهب اسلامی به ویژه شیعه و از آن میان ـ در سالهای اخیر ـ شیعهی امامیه را بیشتر میبینیم.
تاریخ قرآنِ نولدکه ـ شوالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. همانطور که در بخش قبلی اشاره شد شمار کلّ منابع شیعی این کتاب ـ اعم از چاپی و خطی ـ چهار منبع بیشتر نیست. از این رو در بخشهایی که موءلّفان متعرّض آراء شیعه شدهاند عمدهی منابع ایشان همان نوشتههای اهل سنّت بوده است. ما در اینجا به اختصار به بررسی این موارد میپردازیم.
1 . جزء دوم ص 8 به بعد ـ موءلف در این صفحات به جمع قرآن از سوی امیرالموءمنین علی علیهالسلام میپردازد و روایت معروف که بر اساس آن امیرالموءمنین بلافاصله پس از درگذشت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به جمع قرآن پرداخت و سپس آن را به مردمان عرضه کرد، از دستنویسی از تفسیر علی بن ابراهیم قمّی(1) نقل میشود. دیگر روایتهای این بخش از ابن سعد، فهرست ابن ندیم، و اتقان سیوطی است که در آنها سعی شده روایت تفسیر قمّی مخدوش یا تأویل شود.
در ادامهی همین بخش ترتیب قرآن جمع شده از سوی امیرالموءمنین علیهالسلام در 7 جزء، از تاریخ یعقوبی نقل میشود.
2 . جزء دوم، ص 93 و 100 به بعد. او در این فصل به مخالفتهای مسلمانان با قرآنِ جمع شده از سوی عثمان میپردازد و به همین مناسبت از شیعه «حزب منسوب به علی7 » و مخالفتهای ایشان نام میبرد. منبع عمده موءلف در این بخش، در کنار تفسیر قمّی، مقالهای است از شخصی قازانی به نام «کاظم بیگ» که در مجلهی آسیایی (Journal Asiatique) چاپ شده است(2). موءلف در ص 100 به بعد نیز بحثی دربارهی سورهی «النورین» کرده و گفته است که شیعه معتقد است این سوره جزو سُوَر قرآنی بوده و عثمان به هنگام جمع قرآن آنرا حذف کرده است. همانطور که پیشتر گفتیم، موءلف نخست متن سوره را نقل و سپس ترجمه میکند. منابع موءلف در این بخش عبارتست از دبستان مذاهب ، مقالهی کاظم بیگ، که پیشتر از آن یاد کردیم و مقالهای از گارسن دو تاسی. ظاهراً تمامی نقلها به دبستان مذاهب برمیگردد(1).
3 . جزء دوم ص 182 ـ 179. فصلی است بسیار مختصر دربارهی تفاسیر شیعه و روش تفسیری شیعیان. موءلف نخست از تفسیر امام محمد باقر علیهالسلام نام میبرد و میگوید: «دانسته نیست که این تفسیر به صورت اصلی موجود است یا به صورت تحریری از شاگرد ایشان ابوالجارود زیاد بن منذِر». سپس از تفسیر علی بن ابراهیم قمّی یاد و روایتی از آن نقل میشود(2) که بر اساس آن کلمهی «کتاب» در آیهی دوم سورهی بقره به امیرالموءمنین علی علیهالسلام تأویل شده است. موارد مشابه دیگر نیز از این تفسیر نقل شده است و به همین مناسبت بحثی دربارهی تأویل از دیدگاه شیعه مطرح آمده است. سپس اشارهای به الصافی فی تفسیر القرآن فیض کاشانی و کلامی دربارهی تأویل و تفسیر صوفیانه از او آمده است. در پایان این بخش از حقایق التفسیر ابوعبدالرحمان سُلَمی نیشابوری به عنوان یکی از قدیمترین تفاسیر صوفیانه نام میبرد و سر آخر این مسأله را با تفاسیر تأویلی مسیحی و یهودی در سدههای میانه مقایسه میکند.
در جزء سوم و پایانی کتاب هیچ فصل مستقلی به شیعه اختصاص ندارد.
به نظر میرسد اگر صاحب همّتی که با دیدگاهها و همچنین روایات اصیل شیعی دربارهی قرآن آشنا باشد، این کتاب را ـ با رعایت امانت کامل ـ به فارسی ترجمه کند و ذیل هر مطلب چکیدهای از روایات و نظر شیعهی امامیه را ـ در قیاس با آراء اهل سنّت ـ بیاورد، خدمتی بزرگ به اهل علم کرده است.
ـ] آلوارت، ویلهلم. فهرست دستنویسهای عربی در کتابخانهی پادشاهی برلین ، جلد 1، برلین، 1887م.]
W. Ahlwardt. Verzeichniss arabischen Handschriften der königlichen Bibliothek zu Berlin. Erster Band. Berlin 1887.
ـ ابن واضح یعقوبی. تاریخ ، ترجمهی محمّد ابراهیم آیتی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 1374ه ش، 2ج.
ـ بَدَوی، عبدالرحمان. دراسات المستشرقین حول صحّة الشعر الجاهلی ، بیروت: دار العلم للملایین، چاپ دوم، 1986م.
ـ همو، موسوعة المستشرقین ، بیروت: دارالعلم للملایین، چاپ دوم، 1993م. مدخل «نولدکه»، ص 598 ـ 595.
ـ بهشتی، محمد رضا. «تاریخ قرآن»، در: دانشنامهی جهان اسلام ، ج 6 (1380ه ش)، ص 241 ـ 240.
ـ جفری، آرتور. واژههای دخیل در قرآن مجید ، ترجمهی فریدون بدرهای، تهران: توس، 1372ه ش.
ـ[ سیمون، روبرت. شرح احوال و دانشپژوهی گولدتسیهر بر مبنای آثار و مکاتبات او ، بوداپست ـ لیدن، 1986م.]
Róbert Simon. Ignác Goldziher, His Life and Scholarship as Reflected in his Works and Correspondance. Budapest: Library of the Hungarian Academy of Sciences- Leiden: E. J. Brill 1986.
ـ سیوطی، جلال الدین عبدالرحمان. الإتقان فی علوم القرآن ، تحقیق محمّد ابوالفضل ابراهیم، افستِ قم: منشورات رضی ـ بیدار، 1363ه ش، 4 جلد.
ـ عسکری، سیّد مرتضی. القرآن الکریم و روایات المدرستین ، ج 1، تهران: المجمع العلمی الاسلامی، چاپ دوم، 1416ه / 1996م. ج 2، بیجا، شرکة التوحید للنشر، چاپ اول، 1417ه / 1996م. ج 3، بیجا، دانشکدهی اصول دین، چاپ اول، 1378ه ش.
ـ] فوک، یوهان. پژوهشهای عربی در اروپا تا آغاز سدهی بیستم ، لایپزیگ، 1955م.]
Johann Füch. Die arabischen Studien in Europa bis in den Anfang des 20.
Jahrhunderts. Leipzig: Otto Harrassowitz 1955.
ـ قمّی، ابوالحسن علی بن ابراهیم. تفسیر ، بیروت: موءسسة الأعلمی، چاپ اول (از حروفچینی جدید)، 1412ه ، 2 ج.
ـ کیخسرو، اسفندیار بن آذر کیوان. دبستان مذاهب ، به اهتمام رحیم رضازاده ملک، جلد 1، متن، ج 2 تعلیقات، تهران: طهوری، چاپ اول، 1362ه ش.
ـ ] گولدتسیهر، ایگناتس. مذاهب تفسیر قرآن در اسلام ، لیدن، 1970م.]
Ignaz Goldziher. Die Richtungen der islamischen Koranauslegung. Leiden: E. J. Brill 1970.
ـ متقی هندی، علاءالدین علی بن حسامالدین. کنز العمّال فی سُنن الأقوال و الأفعال . تصحیح شیخ بکری حیّانی، بیروت: موءسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1405ه ، 16 ج.
ـ مهدوی راد، محمّد علی. سیر نگارشهای علوم قرآنی . تهران: موءسّسهی نمایشگاههای فرهنگی ایران، دبیرخانهی نمایشگاه قرآن کریم، 1379ه ش.
ـ نولدکه، تئودور. تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان ، ترجمهی عبّاس زریاب، تهران، انجمن آثار ملّی، چاپ اول، بیتا [تاریخ مقدمه: بهمن 1358ه ش].
* ـ کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث، بنیان گذار و مدیر مؤسسه نشر فهرستگان.
1. Göttingen.
2. Kiel.
3. R. Dozy.
4. Th. W. Juynboll.
5. M. J. de Goeje.
6. de Jong.
7. Kiel.
8. Karlsruhe.
9 ـ در نگارش این شرح حال عمدتاً از کتاب مرسوعةُ المستشرقین، تألیف عبدالرحمان بَدَوی استفاده شده است.
1 ـ نک : محمّدعلی مهدوی راد. سیر نگارشهای علوم قرآنی ، ص 232. استاد مهدوی راد این نظریه را با قطعیّت هر چه تمامتر ذکر میکند، ولی نگارندهی این سطور استصصاء تام در منابع اروپایی دربارهی عبارت «تاریخ قرآن» نکرده است.
1 ـ خوانندگانی که طالب جزئیات بیشتر هستند به مقالهی ارزشمند «تاریخ قرآن»، تألیف محمدرضا بهشتی، در: دانشنامهی جهان اسلام ، ج 6، ص 241 ـ 240 و مقدمههای جلدهای سهگانهی تاریخ قرآن مراجعه کنند.
2 ـ Friedrich Schwally، خاورشناس آلمانی. در 1863م به دنیا آمد و در 1919م درگذشت. شاگرد نولدکه بود. مهمترین کار او همین تحریر جلد اول و بخشی از جلد دوم تاریخ قرآن ، است. از دیگر کارهای او میتوان از تصحیح نیمهی دوم سیره ی ابن سعد نام برد.
3. Heinrich Zimmern.
4 ـ Gotthelf Bergsträsser.. خاورشناس آلمانی. در 1886م به دنیا آمد و در 1933م در 47 سالگی به هنگام کوهنوردی در آلپ سقوط کرد و کشته شد. مهمترین آثار او دربارهی قرآن است.
5 ـ O. Pretzl، خاورشناس آلمانی. در 1893م به دنیا آمد و در 1941م در 48 سالگی و در کشاکش جنگ دوم جهانی، بر اثر سقوط هواپیما کشته شد. عمدهی کارهای پرتسل را پژوهشهای قرآنی تشکیل میدهد.
1. Georg Olms Verlag.
1. W. Muir.
2. H. Grimme.
3. H. Hirchfeld.
1 ـ تاریخ یعقوبی ، چاپ هوتسما، ج 2، ص 154 ـ 152، ترجمهی فارسی از محمّدابراهیم آیتی، ج 2، ص 16 ـ 15.
2. Journal Asiatique.
3 ـ این سوره نخستین بار در دبستان مذاهب (ج 1، ص 247 ـ 246) ذکر شده است، گارسن دو تاسی خاورشناس فرانسوی، از او نقل کرده و نولدکه از دو تاسی.
1. W. Muir.
2. A. Sprenger.
3. R. Dozy.
4. I. Goldziher.
5. A. Geiger.
6. S. Hurgronje.
1. Anneliese Gottschalk-Bauer.
2 ـ فصلِ «النوع الثامن و الثلاثون فیما وقع فیه بغیر لغة العرب»، ج 2، ص 125 به بعد.
3 ـ قس: آرتور جفری، واژههای دخیل در قرآن مجید ، ص 221 ـ 220.
4. A. Fischer.
5. G. Flügel.
6. J. von Hammer- Purgstall.
7. H. Hirschfeld.
8. Henri Lammens.
9. Gustav Weil.
10. Julius Wellhausen.
1 ـ به عنوان نمونه نک : «باب فی لواحق التفسیر، منسوخ القرآن» در کنز العمّال، ج 2، ص 569 ـ 567.
1 ـ موجود در کتابخانهی پادشاهی برلین و معرفیشده در فهرست آلوارت، ج 1، ص 372، ش 929.
2ـ متأسفانه دسترسی به این مقاله هنوز ممکن نشده است.
1 ـ حال و روز این کتاب بر همگان روشن است و نیازی به بررسی و نقد این کتاب نیست. برای اطلاعات بیشتر نک : تعلیقات رحیم رضازاده ملک بر این کتاب.
2 . این روایت ذیل آیهی دوم سورهی بقره نقل شده است، نک : تفسیر قمّی، ج 1، ص 43.